گزارش سالانه بخش کوییر رادیو زمانه

در سالی که گذشت جمهوری اسلامی گسترده به نفرت‌پراکنی علیه جامعه ال‌جی‌بی‌تی‌+ مشغول بود. همزمان، خشونت در فضای مجازی علیه افراد این جامعه گسترش یافت.

گزارش رامتین شهرزاد از رویدادهای جامعه کوییر در سال ۱۴۰۲ را بخوانید.

نظرسنجی زمانه: «صدای جامعه کوییر به اندازه کافی شنیده نمی‌شود»

در گذر ۱۴۰۲، ۵۶مین نظرسنجی زمانه متمرکز «جایگاه و حقوق جامعه ال‌جی‌بی‌تی‌کیو پلاس» بود و از ۱۶ شهریور تا ۲۴ شهریور در اختیار مخاطبان زمانه قرار گرفت تا نظر خود را در پاسخ‌ به سوال‌های ما بگویند. ۳۷۹ نفر در این نظرسنجی شرکت کردند و از میان آنها ۳۲۸ نفر به تمام سوال ها پاسخ دادند.

نتیجه این شد که نزدیک به ۸۸ درصد پاسخ‌دهندگان مخالف تبلیغات ضد کوئیر جمهوری اسلامی‌اند. ۳۹ درصد پاسخ‌دهندگان جامعه کوئیر را بخش انکارناپذیر جنبش «زن، زندگی، آزادی» می‌دانند. در مقابل، به نظر ۳۶ درصد، آنچه در ایران جریان دارد یک “انقلاب اصیل ملی” است و نه جنبش فمینیست‌ها و کوئیرها.

متن کامل نتایج این نظرسنجی را در مطلب «نتیجه نظرسنجی زمانه: صدای جامعه کوئیر به اندازه کافی شنیده نمی‌شود» بخوانید.

ارغوان آرام درگذشت

در ۷ فروردین، شش‌رنگ خبر از درگذشت ارغوان آرام، از نخستین زنان آشکارا ترنس در ایران خبر داد. ارغوان در گذر زندگی‌اش تلاش کرد تا به حکومت اسلامی حاکم بر ایران نزدیک شود، حتی در انتخابات نامزد شده بود. به‌گفته شش رنگ، او در ۵ اسفند ۱۴۰۱ درگذشته و در بهشت رضوان شهریار به خاک سپرده شده است.

شش‌رنگ همچنین نوشت:

ارغوان آرام که به نام ترانه آرام نیز شناخته می‌شد یکی از اولین افراد ترنسی بود که آشکارا در مستندی از هویت جنسیتی خود صحبت و به مشکلات این جامعه اشاره کرد… در طول سال‌های فعالیت ارغوان می‌توان از همکاری با بهنوش بختیاری در پیشبرد گفتمان حکومتی در مورد افراد ترنس گرفته تا نامزدی در انتخابات ۱۴۰۰ به عنوان اولین زن ترنس (که هیچ‌گاه نتایج آن نیز مشخص نشد) و سپس تبلیغ برای ابراهیم رئیسی گفت ؛ نمونه‌هایی از انحراف سیاسی او و نزدیکی‌اش به قدرت و نظام سرکوبگر جمهوری اسلامی.

 

بیانیه‌های گروه‌های کوییر در گذر ۱۴۰۲

در سالی که گذشت، گروه‌های کوییر، بیانیه‌های گوناگونی منتشر کردند از جمله:

  • بیانیه تشکل‌های کوییر: جنبش رنگین‌کمانی قاطعانه در کنار دانشجویان مبارز ایستاده است: بدینوسیله، ما تشکل‌های جنبش دفاع از حقوق افراد رنگین‌کمانی امضاکننده این بیانیه، حمایت صریح و قاطع خود را از مبارزات پرحرارت دانشجویان علیه تمامی اشکال تبعیض، نابرابری و بی‌حقوقی و برای به زیر کشیدن کلیت جمهوری اسلامی اعلام می‌داریم. همچنین همه دانشجویان ال‌جی‌بی‌تی‌کیو پلاس را فرامی‌خوانیم تا مشارکتی فعال و موثرتر در مبارزات جاری در دانشگاه داشته باشند و مطالبات انسانی خود را در کنار مطالبات دانشجویان مطرح کرده و برای تحقق آنها قدرتمندانه مبارزه کنند.
  • بیانیه کنشگران و تشکل های کوییر: ۲۵ شهریور خیابان ها را به کابوس حکومت بدل کنیم: ما افراد همجنسگرا، دوجنسگرا، کوییر و ترنس ایرانی امضاکننده این بیانیه، ضمن اعلام حمایت قاطع خود از فراخوان ۲۵ شهریور (۱۶ سپتامبر) به مناسبت سالروز انقلاب، تاکید می‌نماییم که برای این مناسبت مهم باید با آمادگی کامل، تلاشی بیش از پیش و با تمامی ظرفیت‌های خود به میدان مبارزه آییم. اعتراضات و اعتصابات همبسته، هماهنگ و سراسری ما ایرانیان داخل و خارج کشور در سالروز انقلاب می‌تواند آغازگر دور تازه اعتراضات سراسری علیه جمهوری اسلامی باشد و با به زانو درآوردن حکومت، انقلاب را یک گام دیگر به پیروزی نزدیک‌تر کند.
  • بیانیه تشکل‌‌ها و کنشگران کوییر ایرانی درباره یادروز جهانی افراد ترنس: یادروز افراد ترنس امسال در حالی برگزار می‌شود که همچنان شاهد خشونت اجتماعی تا قتل افراد ترنس هستیم: مهسا زن ترنس در دی‌ماه ۱۳۹۷ در شادگان به دست مردان خانواده به قتل رسید، سیاوش بیرانوند، مرد ترنس، در مرداد ۱۳۹۶ در خرم‌آباد با شلیک گلوله پدرش کشته شد و ریبوار ابراهیمی در بهمن ۱۴۰۰ در مریوان قربانی جهل و تعصبات اجتماعی شد.در همین حال، رها آجودانی، کنشگر ترنس با وثقیه‌ای سنگین در آزادی موقت است، ترولان، زن ترنس هنرمند، به زندان محکوم شده و صدها و هزاران فرد ترنس دیگر یا در وطن خود نقطه امنی ندارند، یا سال‌های طولانی، زندگی خود را در تعلیق پناهندگی و بلاتکلیفی سپری می‌کنند. جامعه ترنس ایران در حالی در مقابل تعصبات اجتماعی ایستاده و شجاعانه به شکستن چارچوب‌های کهنه جهل ادامه می‌دهد، که جمهوری اسلامی با سرکوب بیان جنسیتی کوییر و ترنس از یک سو، و بهره‌برداری تبلیغاتی از حجم گسترده جراحی‌های اجباری بازتایید جنسیت از سوی دیگر، کمر به سرکوب و نقض سیستماتیک حقوق بشر این شهروندان بسته است.

 

  • تشکل‌های کوییر ایرانی بر ضرورت مبارزه همگانی با مجازات اعدام تاکید کردند: ما، اما نه فقط برای لغو قوانین مجازات اسلامی در مورد اعدام همجنسگرایان، بلکه برای لغو مجازات اعدام به عنوان قتل سازمان یافته دولتی فریادمان را بلند کرده‌ایم. اعدام مجازات یک فرد نیست، اعدام ارعاب جامعه است به قصد تن دادن به تمکین. اعدام کشتن یک فرد نیست. با هر اعدام زندگی کل خانواده و نزدیکان فرد مختل و برای همیشه از اثرات چنین فاجعه‌ای رنج می‌برند. ما جامعه رنگین کمانی ایران، با هر گرایش جنسی و هویت جنسیتی، علیه مجازات اعدام فریادمان را رسا کرده‌ایم و در کنار دیگر کارزارهای علیه اعدام، بر علیه کشتار دولتی می‌ایستیم.
  • خانم نادا النشیف! اگر به ایران می‌روید، بر سر گورهای اعدامیان اخیر نیز بروید! راستی، آدرسشان را دارید؟: در صورتی که لغو این سفربه دلایل پشت پرده که ما از آنها بی خبریم، ممکن نباشد، کمترین اقدام برای ابراز همدلی با قربانیان جنایات جمهوری اسلامی، دیدار با خانواده های دادخواه، دیدار با زندانیان زن که اکنون در اعتصاب غذا هستند، دیدار کنترل نشده با زندانیان متعلق به جامعه‌ی اقلیت‌های جنسی و جنسیتی در بند افراد ترنس، دیدار با آسیب‌دیدگان و شکنجه شدگان در اعتراضات اخیر که در گزارش «جنگ علیه جسم و جان» روایت‌هایشان را می خوانید، و همچنین مسئولین جمهوری اسلامی را در خصوص وضعیت اعضای این جامعه پاسخگو کنید.
  • نامه جمعی از فعالان مدنی، برابری جنسیتی، و کوئیر به نرگس محمدی: ما می‌دانیم مخالفت با حکم اعدام و مجازات برای افراد جامعه +LGBTQ می‌تواند برای شما هزینۀ قانونی و البته اجتماعی در پی داشته باشد. اما پرسش اینجاست که آیا این آگاهی از شرایط دیگری، امری دوطرفه است؟ آیا شما هرگز به عنوان یک فعال حقوق بشر تلاشی داشته‌اید تا «جامعۀ کوئیر» را درون مفهوم گستردۀ «بشر» جای دهید؟ آیا قوانین اعدام، شلاق و تبعیض نظام‌مند علیه جامعه +LGBTQ در ایران در دل سال‌ها فعالیت شما به عنوان نقض حقوق بشر شناخته می‌شود؟ آیا مراد «جامعۀ زنان» در نامۀ اخیر شما شامل «زنان و افراد ترنس*» هم می‌شود؟ اگر جواب مثبت است چرا کوچک‌ترین اشاره‌ای به تبعیض مضاعفی که به آنها می‌شود به میان نیامده است و ما شاهد وعدۀ حمایت شما از جامعۀ کوییر و اعلام این حمایت به فعالان کوئیر به صورت منفرد و در ادامه حذف جامعۀ کوئیر در نگارش متنی مرتبط به این جامعه در نامه‌ای بین‌المللی هستیم. خانم محمدی کجا ایستاده‌اید؟!

«شکنجه در لباس درمان»

در خرداد ۱۴۰۲، سازمان حقوق افراد جامعه ال‌جی‌بی‌تی شش‌رنگ (شبکه لزبین‌ها و ترنسجندرهای ایرانی) گزارش «شکنجه در لباس درمان: آزار گسترده جامعه ال‌جی‌بی‌تی+ توسط درمان‌های اصلاحی در ایران» را همزمان با ۱۷ مه، روز مبارزه با همجنس‌گراهراسی، دوجنس‌گراهراسی و ترنس‌هراسی به فارسی، کردی و ترکی منتشر کرد که خلاصه آن را می‌توان در «شکنجه در لباس «درمان اصلاحی» برای جامعه کوئیر ایران» خواند.

بیانیه مطبوعاتی شش رنگ گفت که این گزارش «نشان می‌دهد که روانشناسان و روانپزشکان تحت نظام حکومتی مبتنی بر تبعیض و خشونت علیه اقلیت‌های جنسی و جنسیتی تبدیل به یکی از ابزارهای سرکوب این جامعه شده‌اند».

رها آجودانی، فعال مدنی و یک فرد ترنس به زندان محکوم شد

رها آجودانی در آذر ۱۴۰۱ دستگیر و ۳۱ روز انفرادی را تحمل کرد تا در شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی علی مظلوم به حبس، جریمه ممنوع‌الخروجی محکوم شد. سپس این حکم به جزای نقدی تبدیل شد. آجودانی به «فعالیت تبلیغی علیه نظام» و «توهین به مقدسات» در کنار دیگر اتهام‌ها، بازداشت شده بود.

همجنسگراهراسی رئیسی همگام با مذهبی‌های افراطی آمریکا

مقام‌های ارشد جمهوری اسلامی سابقه‌ای طولانی در نفرت‌پراکنی علیه جامعه ال‌جی‌بی‌تی دارند. در تیر ماه ۱۴۰۲، ابراهیم رئیسی، عضو هیات مرگ و رئیس‌جمهور ایران در اوگاندا گفت:

کشورهای غربی با هجمه به بنیان خانواده، ترویج پدیده زشت همجنسگرایی، رواج افراطی‌گری و تروریسم‌پروری و استفاده ابزاری از حقوق بشر کشورهای مستقل را تحت فشار می‌گذارند که در این راستا گسترش تعاملات و همکاری‌های فرهنگی میان ایران و اوگاندا در مقابله با برنامه دشمنان دو ملت بسیار مثمر ثمر خواهد بود.

در واکنش به این نفرت‌پراکنی، زمانه یادآور نقش استعمار و گروه‌های مسیحی افراطی آمریکا در نفرت‌پراکنی علیه جامعه کوییر در آفریقا شد. این واکنش را در «استعمارگرایی رئیسی در اوگاندا: همجنسگراهراس همگام با مذهبی‌های افراطی آمریکایی» بخوانید.

اعتراف اجباری چند فرد ترنس در صداوسیما

در تیر ماه، نیروهای اطلاعات سپاه پنج فرد ترنس را با اتهاماتی چون «ترویج ابتذال» بازداشت کردند و سپس اعتراف اجباری آنان علیه خود گسترده در رسانه‌های حکومتی از جمله صداوسیما منتشر شد. در چند ویدیو که در فضای مجازی منتشر شدند، پنج نفر دیده می‌شوند که یک مرد مزاحم را پس می‌رانند. رسانه‌های حکومتی گفتند این فرد امر به معروف می‌کرده است و ۲۴ ساعت بعد سپاه پاسداران این پنج ترنس را بازداشت کرد. وبسایت کوییر رنگالری نوشت:

این افراد علاوه بر بازداشت، وادار به اعتراف اجباری علیه خود شده‌اند. رسانه‌های وابسته به جمهوری اسلامی ضمن پخش این اعتراف‌های اجباری، اقداماتی دیگری نیز در خلاف موازین حقوق بشری انجام داده‌اند، مانند میسجندرینگ، هویت‌زدایی و اتهام‌زنی‌های بی‌پایه و اساس. به علاوه در گزارش‌های منتشر شده مشتمل بر ویدیوهای زد و خورد بین این افراد و شخص «‌آمر به معروف» لحظات ایجاد مزاحمت توسط فرد آمر (که در گزارش‌های مذکور تحت عنوان تذکر یاد شده) نشان داده نمی‌شود که نمایانگر تقطیع ویدیو برای گزارش است.

فیلم «دشمن» نماینده سوئد برای اسکار ۲۰۲۴ شد

فیلم «دشمن» ساخته میلاد اعلامی، کارگردان ایرانی‌-سوئدی با بازی پیمان معادی، از طرف کشور سوئد به‌عنوان نماینده این کشور به آکادمی اسکار معرفی شد. شش‌رنگ در معرفی فیلم نوشت:

«دشمن» که در بخش بهترین آثار بین‌المللی یا غیرانگلیسی زبان به رقابت می‌پردازد، داستان ایمان، یک کشتی‌گیرِ همجنسگرای ایرانی‌ست که به‌دلیل گرایش جنسی‌اش با مشکلات، چالش‌ها و خطراتی مواجه شده و همراه با همسر و دو دخترش از ایران به سوئد پناهنده شده است.

 

کوییرهراسی در کلام مقام‌های ارشد جمهوری اسلامی

در یک سال اخیر، مقامات ارشد نظام اسلامی در هر زمانی که توانستند، علیه جامعه ال‌جی‌بی‌تی صحبت کردند. در ادامه نمونه‌ای از این سخنان را بخوانید:

علی خامنه‌ای: مثلاً از یک مسئول ایرانی که در فلان مجمع بزرگ اروپایی یا آمریکایی شرکت کرده، می پرسند آیا شما با همجنس‌بازی موافقید، اگر بگوید نه، او را هُو میکنند! علّتش چیست؟ این چه منطقی دارد؟

ابراهیم رئیسی در سازمان ملل: روایت‌های ساختگی از زوجیت و جنسیت، در حقیقت تلاش برای حذف مفاهیم متعالی نظیر مادر، پدر و خانواده طبیعی است؛ اقداماتی که می‌توان آن را مصادیق جنایت علیه بشریت و موجب انقطاع نسل بشر دانست. مقابله با چنین رویکردهایی وظیفه انسانی ماست. ما امروز نیازمند جنبش جهانی تعهد به خانواده هستیم تا همه اعضای خانواده زندگی گرم در کنار یکدیگر را تجربه کنند.

محمدعلی آل هاشم، امام جمعه‌ی تبریز در واکنش به افراشته شدن پرچم رنگین‌کمان در سفارت آمریکا و بریتانیا در کشور آذربایجان: قطعا مردم متدین جمهوری آذربایجان و شاید مسئولان دولت آذربایجان هم از این اقدام عصبانی هستند؛ البته بخشی از یک طرح برای حساسیت‌زدایی از جامعه مسلمانان است، این گستاخی آشکار نسبت به «آذری‌»هاست. ما باید نسبت به این حرکات خزنده علیه هویت و ارزش و سنت‌های ملی هوشیار باشیم.

نمایندگان جمهوری اسلامی در سازمان ملل به سوال‌های حقوق افراد ال‌جی‌بی‌تی پاسخ ندادند

شش‌رنگ در ۲۰ مهر نوشت از ۹ تا ۱۰ اکتبر ۲۰۲۳ کمیته حقوق بشر سازمان ملل متحد برای بررسی پایبندی جمهوری اسلامی ایران به تعهداتش برابر میثال بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی تشکیل جلسه داد. جمهوری اسلامی هیاتی ۳۰ نفره به این اجلاس فرستاده بود اما این هیات از پاسخ‌گویی به سؤالات اعضای کمیته در مورد عدم انطباق جمهوری اسلامی، در قانون و عمل، با تعهداتش بر اساس میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی برای ایجاد فضای امن و آزاد برای افراد ال‌جی‌بی‌تی+ خودداری می کند. شش‌رنگ نوشت:

شش‌رنگ از قبل گزارش مفصلی را به کمیته بر اساس یافته‌های خود مبنی بر اینکه معترضان ال‌جی‌بی‌تی+ در اعتراضات ۱۴۰۱ در ایران مورد آزار و اذیت جنسیتی قرار گرفته‌اند، ارسال کرد. گزارش ‘‘جنگ علیه جسم و جان’‘ روایت جامعه کوییر از خشونت و سرکوب مضاعف به خاطر بیان جنسیتی، گرایش جنسی و هویت جنسیتی‌شان است. تعدادی از اعضای کمیته از اطلاعات ارائه شده در گزارش شش‌رنگ برای طرح سوالاتی در مورد رفتار تبعیض آمیز جمهوری اسلامی با افراد ال‌جی‌بی‌تی+ استفاده کردند، برخلاف ادعای رسمی جمهوری اسلامی که «گرایش جنسی یک موضوع شخصی است و دولت حق ورود ندارد همچنین قانون اجازه نقض حریم خصوصی در این حوزه را ندارد.»

 

زن ترنس به زندان، جریمه، ممنوع‌الخروجی و… محکوم شد

در پایان آبان ماه، شایا گلدوست، کنگر کوییر و خبرنگار در ایران‌وایر اعلام کرد که توران، زن ترنس مدل و طراح لباس ایرانی به به شش ماه حبس تعلیقی، دو سال ممنوع‌الخروجی، دو سال ممنوعیت از فعالیت در دنیای مجازی، هشت میلیون جریمه نقدی و توقیف تلفن همراه، لپ‌تاپ، هارد و دوربین محکوم شد.

در تاریخ ۱۶ اسفند۱۴۰۱، هم‌زمان با جنبش «زن، زندگی، آزادی»، صفحه اینستاگرام «تورلان» مسدود شد و در قسمت بیو آن نوشته شد: «این صفحه حسب دستور مقام محترم قضایی به علت انتشار محتوای مجرمانه مسدود شده است.»

یک منبع نزدیک به خانواده «تورلان» به «ایران‌وایر» گفت که او در آذر۱۴۰۱، با یورش ماموران امنیتی به منزل خانوادگی‌اش بازداشت شده بود.

این منبع آگاه گفت: تورلان به مدت یک هفته به‌صورت انفرادی در یکی از زندان‌های ساری بازداشت بود و بازجویان برای فشار روانی او را به دلیل هویت جنسیتی‌اش به‌عنوان یک زن ترنس، هدف آزار و تحقیر قرار داده بودند.

«زن‌نما» و «دامن‌پوش»: نفرت‌پراکنی حکومتی علیه محمد صادقی

استراتژی پرونده‌سازی دستگاه امنیتی و رسانه‌ای جمهوری اسلامی در بازداشت محمد صادقی به همجنس‌گراهراسی روی آورده است. رسانه‌های حکومتی همگام با دستگاه سرکوب تصور می‌کنند که با «زن‌نما» و «دامن‌پوش» خواندن صادقی، از او سلب اعتبار می‌کنند.

محمد صادقی، فعال مدنی در تیر ماه و در میانه لایو اینستاگرام بازداشت شد. ماموران امنیتی به خانه او ریختند، در را شکستند و او را که از بالکنی آویزان شده بود، به زور بردند. صادقی لحظه بازداشت را منتشر می‌کند: مامورهای اطلاعات و انتظامات، در خانه او را می‌شکنند و وارد می‌شوند. با دیدن دوربین خیره به خود جا می‌خورند و سرشان را پایین می‌اندارند. دست روی صورت می‌گیرند تا دوست و آشنا نداند آن‌ها چه کاره‌اند.

رسانه‌های حکومتی از این بازداشت برای نفرت‌پراکنی علیه جامعه کوییر استفاده کردند. دو مثال آن، خبرگزاری فارس که نوشت: «بازیگر مروج همجنس‌‌بازی بازداشت شد» و یا آنگونه که تیتر همشهری نوشت: “بازیگر ناراحت چرا دستگیر شد | تهدید به خودکشی هم فایده نداشت | دعوت به آشوب با رژ لب و تاپ زنانه!”

 

فیلم سکس رضا ثقتی و موج نفرت‌پراکنی فضای مجازی علیه رابطه با همجنس

با شروع مرداد، یک ویدیو از رابطه جنسی منتسب به رضا ثقتی، مدیرکل سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گیلان با یک همجنس در کانال تلگرامی «رادیو گیلان» منتشر شد. پس از انتشار ویدئوئی در پیام‌رسان‌های اجتماعی با عنوان سکس رضا ثقتی، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گیلان با یک مرد، اداره ارشاد گیلان در واکنشی رسمی بدون آوردن نام ثقتی گفت که او را از مسندش با دستور وزیر ارشاد، کنار گذاشتند و دستگاه قضایی در حال بررسی موضوع است. در همین بیانیه باز بدون اشاره به رابطه جنسی با هم‌جنس، آمده که دولت ابراهیم رئیسی «شائبه فساد را هم برنمی‌تابد.»

نازلی کاموری در دیدگاه «در نگاه به فیلم سکس رضا ثقتی، کسی به فکر شریک جنسی او هست؟» نوشت که «هم واکنش دولت و هم واکنش مخالفان جمهوری اسلامی را می‌توان در دو کلمه خلاصه کرد: کتمان و همجنس‌گراهراسی.» و افزود:

در واکنش‌ها به سکس رضا ثقتی و یک مرد دیگر، ما شاهد نوعی از همجنس‌گراهراسی سیاسی هستیم که سکس با هم‌جنس را تبدیل به ظرف خالی رسوایی و نمادی از فساد و تحقیر می‌کند. استفاده از کلمات فساد و رسوایی برای ریا و دروغ‌گویی از سوی محافظه‌کاری مذهبی در کتمان پیچیدگی‌های روابط عاطفی و نیازهای جنسی انسان‌ها – ازجمله نیاز برخی از انسان‌ها به رابطه عاطفی و سکس داشتن با هم‌جنس – نیست. بلکه این کلمات باری همجنس‌گراهراس پیدا می‌کنند و برای انتقاد سیاسی و «بی‌آبرو» کردن رقیب یا دشمن سیاسی استفاده می‌شوند. از انواع طیف‌های مخالفان جمهوری اسلامی تا طیف‌های مخالفان اصولگرایان سیاسی، بر طبل «رسوایی» ثقتی می‌کوبند و با ادبیات مذهبی او را «لواط‌کار» می‌خوانند.

در دیدگاه دیگری با عنوان «پرونده رضا ثقتی: استاندارد دوگانه نظام برای حفظ خودی‌ در مقابل خبررسان مجرم»، رامتین شهرزاد نوشت که «مقام‌های جمهوری اسلامی خود را مظهر سلامت اخلاقی معرفی می‌کنند اما وقتی مانند «ثقتی» ریاکاری جنسی‌شان افشا می‌شود، تلاش می‌کنند تا حامی «خودی» باشند و خبررسان را مجرم معرفی کنند.» و افزود:

در گستره این بی‌سوادی همه مقام‌های حکومت در یک موضوع توافق داشته‌اند: جایگزین کردن مجرم با قربانی. آنان خود را مثال بارز سلامت اخلاقی و مذهبشان را برنامه موفق زندگی معرفی می‌کنند. در مثال اعتراض‌های جنبش ژینا آن‌ها جای سرکوب‌گر را با قربانی عوض می‌کنند. ژینا (مهسا) امینی در ذهن بیمار آنان «مجرم» و مامور گشت ارشاد «قربانی» است. در این دیدگاه آن‌ها می‌گویند «معترضان» خواسته‌هایی مانند «لختی» دارند و تلویحا می‌گویند اگر جمهوری اسلامی از ایران برود سنگ بر روی سنگ باقی نمی‌ماند و اخلاق دیگر باقی نخواهد ماند. اخلاق اینجا برای آنها دال تهی‌ای است که آن را با انواع قوانین احکام‌محور جنسی و جنسیتی‌شان پر می‌کنند.

اعتصاب غذا برای به‌رسمیت شناخته شدن «آپارتاید جنسیتی در افغانستان»

در گذر شهریور ۱۴۰۲، ابتدا تمنا زریاب پریانی در آلمان دست به اعتصاب عذا زد. این فعال حقوق زنان از ۱۰ تا ۲۱ سپتامبر در اعتصاب غذا بود و خواسته‌اش «به رسمیت شناخته شدن آپارتاید جنسیتی در افغانستان» توسط جامعه جهانی بود. از هشت تا ۱۸ سپتامبر، مهره فابی، یک فرد ترنس و فعال حقوق جامعه ال‌جی‌بی‌تی در سوئد دست به اعتصاب غذا زد. ترنس بودن فابی تفاوتی گسترده در واکنش‌ها به این فعالیت مدنی او در بر داشت. از جمله اینکه عمده رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از ایران این اعتصاب غذا را نادیده گرفتند. فابی در اعلامیه پایان اعتصاب غذایش نوشت:

من در این خیمه نشان دادم که سال‌ها پول‌های بادآورده تبدیل به شعارهای دروغین، شعرهای میان خالی و قدرت‌نمایی‌های کاغذی شده و دموکراسی افغانستانی پوشالی و میان تهی است. طی ۱۱ روز خیمه تحصن و اعتصاب غذا هیچ خانواده‌ای که فرزند ال‌جی‌بی‌تی‌کیو دارند، هیچ روشنفکر و فعال مدنی، هیچ نهاد حقوق بشری و ان‌جی‌اوهای رنگین‌کمان‌ها، سلبریتی‌های هم‌جنس من، فعالین سیاسی و فمنیست‌های افغان از ترس فرهنگ بربری و ارزش‌های فرسوده‌ی حاکم در کشورم نخواستند نقاب از چهره برداشته و اعلان حمایت و همدلی کنند. البته اشتراک و حمایت تنی چند از مردم، تک و توک نویسنده و فعال مدنی که تصاویر و عکس‌هایشان از صفحات مجازی من نشر شد را نمی‌شود انکار کرد.

«جنگ علیه جسم و جان»

شهریور ماه، سازمان مدافع حقوق جامعه ال‌جی‌بی‌تی «شش‌رنگ» گزارش «جنگ علیه جسم و جان: جنایت، اذیت و آزار مبتنی بر جنسیت علیه معترضین ال‌جی‌بی‌تی+ در خیزش ۱۴۰۱ ایران» را منتشر کرد. این گزارش ۴۶ صفحه‌ای، متمرکز مصاحبه با ۷۰ داوطلب کوییر است که در اعتراضات جنبش زن، زندگی، آزادی حاضر بودند و توسط نهادهای امنیتی آزار دیده‌اند.

یک مثال این آزارهای مبتنی بر هویت یا گرایش جنسی را عرفان، یک فرد ال‌جی‌بی‌تی در این گزارش مطرح می‌کند:

من بعد از اینکه آزاد شدم دو بار تا مرحله خودکشی رفتم، نمی‌دونم چرا، ولی افکار شدید خودکشی داشتم، در حدی که ترس داشتم نمی‌تونستم بخوابم. یکی از دوستانم که پزشک بود اصرار کرد که از من تست اعتیاد گرفته بشه. متافتامین و آمفتامین و یک مقداری مورفین در خون من مثبت بود. دوستم گفت این افکار خودکشی و این حال خرابی که دارم به خاطر این بوده. ما متوجه نشدیم چه توی غذا بوده چه توی چای بوده اما من علائم خماری داشتم، راحت بهتون بگم خمار بودم.

زمانه در سالگرد جنبش ژینا، گزارش «جنگ علیه جسم و جان: گزارشی از سرکوب معترضان ال‌جی‌بی‌تی+ در گذر جنبش ژینا» را در همین موضوع منتشر کرد.

پارسا: در این قتل، رسانه‌های حکومتی، سازمان بهزیستی و نظام اسلامی همدست‌اند

بهمن ۱۴۰۲، پدر پارسا، نام یک فرد کوییر که رسانه‌های داخل ایران فامیل او را اعلام نکردند، او را به بهانه اینکه به بیمارستان اعصاب و روان رازیِ تبریز می‌برد تا احتمالا برای ترک اعتیاد بستری شود، به یکی از مناطق اطراف آن شهر برد، او را به قتل رساند و سپس با پلیس تماس گرفت و خود را تسلیم کرد. خبرگزاری رکنا به نقل این پدر قاتل نوشت:

نمی دانستم چیکار کنم واقعا دیگر نمی کشیدم؛ تصمیم گرفتم خودم را خلاص کنم تا از زیر بار این همه فکر و خیال و مشکلات رهایی یابم؛ اما با خودم فکر کردم اگر من بمیرم باز پارسا همین رفتارهایش را ادامه خواهد داد. در آن صورت چه بلایی بر سر خانواده‌ام می‌آید؟ چه کسی از آنان محافظت خواهد کرد؟ چه بلایی بر سر پسر کوچکم و زن و دختر یک ساله‌ام می‌آید؟ این بود که از خودکشی منصرف شدم و تصمیم گرفتم برای همیشه پارسا را خلاص کنم و بعد از آن هم هر بلایی به سر من آمد مهم نیست.

در دیدگاه «پارسا، ۱۷ ساله از تبریز را چه کسی برای انتخاب‌هایش در سکس و در «زنانه شدن» کُشت؟» رامتین شهرزاد نوشت که پارسا چگونه در گذر زندگی‌اش، بارها توسط جامعه، حکومت و همجنسگراهراسی به قتل رسیده است:

مصائب پارسا میان این گفت‌وگوهایی که مهم هم هستند، به حاشیه رفت. این که چگونه گام‌به‌گام از کودکی تا نوجوانی‌اش، در چهارچوب نظام اسلامی زندگی کرد و پیش از قتل فیزیکی‌اش، بارها روانش را به قتل رساندند.

شهرزاد همچنین نوشت:

در این دیدگاه به مصائب پارسا نگاه می‌کنیم از جمله اینکه یک مرتبه توسط پدرش به قتل رسید، یک مرتبه توسط خبرگزاری رکنا به قتل رسید، پیش از آنکه یک مرتبه توسط سازمان بهزیستی کشته شود. بدون آنکه پارسا بتواند از حقوق بشرش استفاده کند: از جمله حق اینکه خودش را بشناسد، بتواند در مورد خودش صحبت کند، اینکه حق روابط جنسی (از جمله خودارضایی و روابط جنسی با دیگری و صحبت در مورد آن) داشته باشد، اینکه بتواند برای نیازمندی‌هایش کمک بگیرد، اینکه حق رشد و زیست داشته باشد و دیگر حقوقی که با قتل او، دسترسی‌اش برای همیشه به آنها ناممکن شد.

در ۲۳ بهمن و به‌دعوت سیمرغ، سازمان کوییرهای ایرانی، مراسم یادبودی برای پارسا در شهر تورنتو در کانادا برگزار شد.

مربی فوتبال در تهران به اتهام‌ «لواط» به‌جای «آزار کودکان» به اعدام محکوم شد

دی ۱۴۰۲، رسانه‌های داخل ایران خبر از «محاکمه مربی فوتبال در تهران به دلیل تجاوز جنسی به هشت پسر نوجوان، اما به اتهام لواط» دادند. شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران این مرد ۴۰ ساله را به اعدام محکوم کرد. به گزارش «اعتمادآنلاین» یکی از کودکان بازمانده تعرض این مربی کودک‌آزار چنین روایت کرده است:

او ما را وادار می‌کرد جلوی همدیگر کارهایی بکنیم که خجالت می‌کشم درباره‌اش حرف بزنم. بعد فیلم می‌گرفت و فیلم‌ها را پیش خودش نگه می‌داشت. من خیلی می‌ترسیدم به پدر و مادرم حرفی بزنم. وقتی بچه‌های دیگر شکایت کردند من هم تصمیم گرفتم موضوع را بگویم.

بازرسان نیز به این نتیجه رسیده اند که بر اساس شواهد، مربی هشت پسر بین ۱۲ تا ۱۳ ساله را به بهانه آموزش فوتبال به خانه‌اش کشانده، آنها را آزار داده، از کودک‌آزاری خود علیه آنها فیلم گرفته و این فیلم‌ها را برای ساکت نگه داشتن این پسران نوجوان به کار برده است.

رامتین شهرزاد در تحلیل این خبر در کنار اعلام دو حکم اعدام دیگر برای اتهام به «لواط» در ایران، در دیدگاه «نظام اسلامی به کنار، چرا شرم را کنار نمی‌گذارید تا درباره موضوع سلامت جنسی کودکان صحبت کنید؟» از ناتوانی‌های جمهوری اسلامی در خلق فضایی امن برای گفت‌وگو در موضوع سلامت جنسی کودکان گفت و یادآور شد که برابر حکم‌های صادرشده اخیر زیر نام «لواط»، جمهوری اسلامی حتی از آزار جنسی کودکان هم سود می‌برد:

گول نظام اسلامی را نخورید. جمهوری اسلامی از آزار جنسی کودکان هم سود می‌برد، چون هم‌زمان، به نفرت‌پراکنی علیه افرادی مانند من کوئیر مشغول‌مان می‌کند. به‌عنوان مثال، به‌جای استفاده از بندهای قانون «حمایت از اطفال و نوجوانان» که به برای انواع جرایم کودک‌آزاری، درجه مجازات را نوشته است، نظام ولایت فقیه از قانونی برای صدور حکم اعدام استفاده می‌کند که در چشم جامعه، معنای دیگری دارد: بندهای قانون مجازات اسلامی جمهوری اسلامی ایران که مشخصا، رابطه با همجنس را به‌خصوص برای مردان همجنس‌گرا مجازات می‌کند. چون مدیران این نظام می‌خواهند شما فکر کنید که رابطه با هم‌جنس با آزار جنسی کودکان گره خورده است. که اگر با یک همجنس‌گرا مانند من روبرو شوید، احساس خطر کنید. آنچه ولی باید نسبت به آن احساس خطر کنید، در این مدیریت قانونی، شیوه نفرت‌پراکنی، و دولت‌مداری غایب است: حساسیت به بسترهای آزارهای جنسی از جمله در روابط شاگرد معلمی.

کتاب‌ها و تولیدات هنری کوییر

چکاد البرز، «مغازلات برزخ» را در نشر نوگام در لندن منتشر کرد. رمان او روایتی از زندگی یک مرد کوییر مقیم ایران است. گفت‌وگوی رضوانه محمدی با او را می‌توانید در «مغازلات برزخ، روایتی از اقلیت‌های به‌حاشیه رانده شده» بخوانید.

نشر نوگام همچنین در ۱۴۰۲ ترجمه‌ اشکان بحرانی از کتاب «سکسوالیته – مقدمه‌ای مختر و مفید» از انتشارات آکسفورد را با اجازه این نشر منتشر کرد. این کتاب، علاوه بر تاریخچه‌ای از جنس و سکس در تاریخ غرب، مکرر به جامعه کوییر و روابط جنسی آنان اشاره می‌کند. نگاهی به این کتاب با گفت‌وگویی با مترجم را در مطلب «مقدمه‌ای مختصر و مفید از تاریخ شناخت بدن، جنسیت و آمیزش جنسی رودرروی خلاء گفت‌وگوی جنسی و جنسیتی در ایران» بخوانید.

در هنر زیرزمینی ایران، نمایش «رقص روی لیوان‌ها» نوشته امیررضا کوهستانی در تهران اجرا شد و مرور روژان کلهر از این نمایشنامه را در مطلب «روی صحنه یک عمارت متروکه در تهران: رابطه عاشقانه یک دختر ترنس و یک دختر لزبین» بخوانید.

رضا علامه‌زاده هم در شهر کلن آلمان نمایش «داستان دو مرد» را به روی صحنه برد و مرور حسین نوش‌آذر بر این نمایش را در «سالمندی و گرایش به هم‌جنس در «داستان دو مرد»ِ رضا علامه‌زاده» بخوانید.

 

هومن آذرکلاه و حمید رضا جاودان در «داستان دو مرد» به کارگردانی رضا علامه‌زاده و به تهیه‌کنندگی بیژن شاهمرادی.

«ما صورت مسئله را پاک نمی‌کنیم اما»

۱۴ اسفند، نقل‌قولی از علیرضا نادعلی، سخنگوی شورای شهر تهران در فضای مجازی با بازتاب گسترده فعالان جامعه کوییر روبرو شد. فعالان مدنی گفتند حکومت حق ندارد فضای عمومی مردم را از دسترس آنها دور کند. نادعلی گفته بود:

حتما باید فضایی برای حضور ترنس‌ها و دیگر افراد در نظر گرفته شود البته ما صورت مسئله را پاک نمی‌کنیم اما نباید فضای آن در پرترددترین چهارراه کشور باشد… باید امکاناتی برای کمک به آن‌ها داشته باشیم اما نمی‌توان پذیرفت که فرهنگی‌ترین نقطه شهر محل تجمع آن‌ها باشد. بیشتر مدیرانی که در این حوزه مسئولیت دارند هم با این حرف من موافق هستند.

صحبت او پس از نقل‌قولی از امین توکلی‌زاده، معاون‌ فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران به خبرگزاری رکنا گفته شده بود. توکلی‌زاده گفته بود:

موضوع ترنس‌ها تبدیل به معضل شده است. همیشه در سازمان اجتماعی شهرداری درباره این موضوع بحث می‌کردیم تا به یک راه‌حل درست برسیم. در این بحث‌ها متوجه شدیم که قوه‌قضائیه و سازمان بهزیستی نیز با این مشکل روبرو هستند. آنهم به دلیل پیچیدگی و چند وجهی بودن موضوع. قوه قضاییه و بهزیستی تعریف مشخصی از ترنس‌ها ندارند. از سوی دیگر آنها را نه می‌شود در گرمخانه زنانه پذیرش کرد نه در بخش مردانه.

آپارتاید جنسیتی حاکم بر ایران، فقر مطلق را هم طبقه‌بندی کرده است و یک مثال آن، وضعیت افراد ترنس، نان‌باینری و کوییر بی‌خانمان در ایران است. خلاصه این وضعیت: خانواده‌ها و جامعه آنها را پس می‌زند، حکومت آنها را مجبور به برون‌آیی می‌کند و درنهایت به زندگی در خیابان می‌رسند. آنجا هم درگیر شرم و حیای مدیران شهری، سرخورده باقی می‌مانند. گزارش زمانه را در «وضعیت افراد ترنس بی‌خانمان در ایران: جامعه آن‌ها را به حاشیه می‌راند، حکومت حمایت قانونی نمی‌کند» بخوانید.

آزار و شکنجه افراد کوییر در گزارش کمیته حقیقت‌یاب سازمان ملل

در آستانه روز جهانی زنان*، هشت مارس، کیمته حقیقت‌یاب سازمان ملل گزارش خود از سرکوب خونین جنبش زن، زندگی، آزادی را منتشر کرد و از جمله اعلام کرد نیروهای امنیتی براساس جنسیت، گرایش جنسی و هویت جنسیتی واقعی یا مفروض معترضان علیه آنها دست به خشونت بی‌رحمانه زده‌اند.

سه کارشناس این کمیته، در گزارش خود نوشتند:

در اجرای سیاست حکومت، نیروهای امنیتی مرتکب اعمال تعذیبی چون تجاوز و سایر اشکال خشونت جنسی و جنسیتی را با هدف تبعیض آمیز علیه زنان، دختران، مردان، پسران، و اعضای جامعه ال‌جی‌بی‌تی که برابری جنسیتی را طلب می‌کردند شدند.

پس از انتشار این خبر، شادی امین، مدیر شش‌رنگ در یک بیانیه مطبوعاتی گفت:

بیان سرکوب و خشونتی که متوجه اعضای جامعه ال‌جی‌بی‌تی+ در اعتراضات اخیرشده است در چنین گزارش مهمی، علاوه بر به‌رسمیت شناختن حضور ما در فضای سیاسی ایران، برای تمام کسانی که به زندان افتادند، مورد خشونت جنسی قرار گرفتند، جان‌شان را از دست دادند و یا زخمی شدند این پیام را دارد که هر چند هنوز امکان حضور علنی شما فراهم نشده، اما جهان صدای شما را می شنود و این اسناد در آینده برای دادخواهی ما به کار خواهد آمد.

«از طرف سپاه و اپوزیسیون تحت فشار قرار گرفتم»

یک فعال مدنی که همزمان زندانی سیاسی است، با نام مستعار «سیاوش» با میلاد پورعیسی گفت‌وگو کرد که در مطلب «گفت‌وگو با یک فعال سیاسی همجنسگرا: از طرف سپاه و اپوزیسیون تحت فشار قرار گرفتم» منتشر شد. سیاوش در بخشی از این مصاحبه گفت که «دقیقاً به دلیل گرایش به همجنس خود، انواع فشارها از بازجویی همراه با تحقیر تا تهدید به پرونده‌سازی به اتهام لواط را از سوی نهادهای امنیتی تجربه کرده» و افزود:

مأموران سازمان اطلاعات سپاه پاسداران با حکم تفتیش وارد خانه شده و مقدار زیادی از وسایل شخصی مرا بردند. بازجو در حیاط خانه با مادرم صحبت کرد. بعداً که مادرم تعریف کرد، فهمیدم دستگاه اطلاعاتی از ریزترین جزئیات روابطم مطلع است. بازجو در حیاط خانه به مادرم گفته بود که اگر با آن‌ها همکاری نکنم، هم آبروی‌ام را خواهند برد و هم به جرم «لواط» برایم پرونده‌سازی می‌کند.

سیاوش همچنین گفت از طرف نهادهای امنیتی تحت‌فشار قرار گرفته تا جاسوسی فعالان کارگری را برای حکومت انجام دهد که او قبول نکرده است. سیاوش همچنین تلویحا گفت بشدت تحت نظر بوده است:

بعضی اطلاعاتی که درباره من داشتند، هیچ‌کس جز روان‌پزشکم نداشت. درباره شیوه‌های انتخابی برای خودکشی با او صحبت کرده بودم. در همین صحبت‌های تهدیدآمیز با مادرم به او گفته بود، قرص برنج را از سیاوش دور کنید، یا مراقب باشید زیاد در حمام نماند، چون ممکن است رگ دست خود را بزند.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *