بیناجنس و باز هم حذف‌شده

تاخت و تاز دولت ترامپ علیه حقوق ترنس‌جندرها چه بر سر افرادی چون من می‌آورد؟
بخش دیدگاه نیویورک‌تایمز / آلیشیا راث ویگل

Credit: Hanna Barczyk (via NYTimes)

تصور کنید که تک تک ابعاد فیزیولوژی بدن‌تان، از قدتان گرفته تا اندازه سینه‌هایتان از یک منو انتخاب شود – نه به‌دست طبیعت بلکه توسط دکترها و اعضای خانواده‌تان.
از لحظه‌ای که من به دنیا آمدم، متخصصان بهداشت تصمیماتی گرفتند درباره این که بدن من باید به قالب کدام یک از دو جنسیت [پذیرفته‌شده] دربیاید. جراحی برداشتن گنادها (بخشی از اندام تناسلی) برای من در نوزادی اولین مرحله تبدیل شدن به یک زن بود – اما این قطار همانجا نایستاد. به خانواده من مشاوره دادند که قد ۵ فوت و ۸ اینچ برای من قد مطلوبی به نظر می‌رسد، و اینکه چطور سطح هورمون‌ها و مراحل دریافت آن‌ها را می‌شد اندازه‌گیری کرد تا دقیقا همین قد حاصل شود. بر سر اندازه ایده‌آل سینه برای ترکیب بدنی من هم بحثی صورت گرفت؛ هنوز که هنوز است به خاطر دارم که پزشک چطور سرش را به نشانه موافقت تکان می‌داد. پیش از اینکه حتی به سنین نوجوانی برسم، یک دیلاتور به من دادند که واژن من برای سکس دخولی آماده شود.
اگر بخواهیم خیلی با ملاحظه صحبت کنیم، می‌توان گفت «پریشان‌کننده» است.
من بیناجنس به دنیا آمدم، با کروموزوم ایکس-ایگرگ، اما با عدم حساسیت کامل به اندروژن. اگر معنی آن را نمی‌دانید به شما خرده نمی‌گیرم. بر اساس برخی تخمین‌ها، حدود ۲ درصد جمعیت جهان مثل من بیناجنس هستند اما هنوز به خاطر شرم و انگ‌زنی اجتماعی در سایه زندگی می‌کنند.
انگ زدن هیچ مرزی نمی‌شناسد، بدن من هم انگار همینطور بود: من به هورمون‌های آندروژن در رحم مادرم پاسخ نمی‌دادم، و به همین خاطر در یک مرحله‌ای از تغییر و تبدیل متوقف شدم – در مرحله‌ای بین دو وضعیتی که به‌عنوان جنس‌های دوگانه می‌شناسیم، یعنی «بیناجنس» شدم.
من نهایتا با آناتومی بیرونی مونث و بیضه‌های درونی به جای تخمدان‌ها به دنیا آمدم. در نتیجه، وقتی من هنوز یک نوزاد بودم، پزشکان به همراه والدینم تصمیم گرفتند که من را باید مثل یک دختر بزرگ کنند. تمام زندگی من بر اساس این تصمیم شکل گرفت، در حالی که این تصمیم بدون رضایت من گرفته شده بود.
یکشنبه صبح وقتی بیدار شدم این خبر را شنیدم که دولت ترامپ در حال برنامه‌ریزی برای ایجاد تغییراتی در قوانین ملی در زمینه حقوق مدنی است که این تغییرات جنس را «فقط یا مذکر یا مونث، غیرقابل تغییر و بر اساس اندام جنسی در زمان تولد» تعریف می‌کند، و اینکه هرگونه سردرگمی در این موضوع با آزمایش ژنتیک تعیین تکلیف شود. اغلب مردم این تلاش دولت ترامپ را ضربه‌ای به حقوق ترنس‌جندرها می‌دانند – که درست هم هست. اما به نظر می‌آید که در این میان، سرنوشت افراد بیناجنس فراموش شده است.

via mosaicscience, © Sari Cohen

چنین تغییری من را در چه شرایطی قرار خواهد داد؟ بدن من این آزمایش ترامپی را گیج می‌کند – اندام جنسی من که به صورت طبیعی رخ داده بود، با کد ژنتیکی «صحیح» در این پارادایمِ به‌اجبار-دوقطبی که می‌خواهد بیولوژی را هم پایمال کند، همخوانی ندارد.
یک نکته غافلگیرکننده دیگر اینکه: چیزی که نامه غیر رسمی [دولت] آقای ترامپ به عنوان «غیرقابل ‌تغییر» تعریف کرده، اتفاقا قابل تغییر است. من این را می‌دانم چون رویه واقعیت بخشیدن به یک جنس از طریق هورمون‌ها و جراحی‌ها، مشابه رویه‌ای که میان افراد ترنس وجود دارد و دولت ترامپ قصد دارد آن را به حاشیه براند و نسبت به آن دلسردی ایجاد کند؛ رویه‌ای است که همواره بر کودکان بیناجنس تحمیل می‌شود – اما در مورد ما بیناجنس‌ها، پیش از آنکه بتوانیم درکش کنیم یا موافقتی ابراز کنیم انجام می‌شود. این فقط دولت نیست که دارد یک دوقطبی غیرطبیعی جنسیتی را تحمیل می‌کند؛ [جامعه] پزشکی مدت‌های متمادی است که به این کار مشغول است.
جراحی گنادکتومی که بر روی بدن من انجام شد داخلی بود، اما منشا یک سری مراحل تغییرات فیزیکی بود که ظاهر من و هویت من را تحت تاثیر قرار می‌داد. تمام تصمیم‌های متعاقب آن که درباره بدن من و با مشارکت من در سنی که می‌توانستم رضایت آگاهانه بدهم، گرفته شد مقید به این تصمیم اولیه بود: تبدیل کردن من به یک فرد مونث [با تعاریف] سنتی. بدون توجه به اینکه کروموزوم‌های به زحمت ادراک‌شده من چه بود – یا حتی، با تصور آن‌ها به عنوان تهدیدی برای هنجارهای اجتماعی – قطار بیان جنسیتی ساخته و پرداخته ایده‌آل‌ها ایستگاه را ترک کرده بود. چرا این تصمیم‌ها با این سرعت بر روی بدن من اعمال شد؟ نه اینکه از لحاظ سلامتی لازم باشد – من می‌توانستم با بدن خودم یک کوچولوی کاملا سالم در حال رشد باشم و زندگی کنم – بلکه به این خاطر که این تصمیم‌ها برای «عادی کردن» من حیاتی بود.
میل به گنجاندن افراد به اجبار در تعاریف تنگ و محدود برساخته اجتماعی منجر به عقیم‌سازی کودکان و اعمال جراحی‌های غیرضروری به لحاظ سلامتی بر روی آن‌ها شده است. این جراحی‌ها غیرقابل‌بازگشت هستند، زخم‌های عمیق جسمی و روحی به جای می‌گذارند، و بر روی افرادی انجام می‌شود که رضایت نداده‌اند. این جراحی‌ها، اگر بی‌تعارف بگویم، تحمیل ایده‌آل‌های فرهنگی غربی به زور به بدن تک تک انسان‌ها است.
حالا دولت ترامپ می‌خواهد این ایده‌آل‌ها را به ترجیح رسمی کشور تبدیل کند.
من نتایج زیان‌بار [باورمندی به] دوگانگی جنسیتی را در دنیایی که اغلب غیردوگانه است، دست اول تجربه کرده‌ام. این به سود هیچ‌کس نیست. قطعا به سود ترنس‌ها نیست، اما گروه دیگری هم هست که به سود آن‌ها نیست، گروهی که جمعیتشان بیشتر از آن چیزی است که بسیاری متصورند – گروهی که سال‌هاست می‌کوشد مردم را متوجه کند که بدن‌های ما همین شکل که هستند به قدر کافی خوب‌اند.
علیرغم اینکه دولت دارد سعی می‌کند خط‌های پررنگ‌تری بکشد، ما می‌توانیم از این فرصت برای کشف زیبایی محو بودن استفاده کنیم. در حالی که دولت فعلی فعالانه در پی آن است که یک دوقطبی ساختگی را در قوانین ما جا بیاندازد، ما هم می‌توانیم دست به اقدام بزنیم و به آن‌هایی که بدن‌هایشان به این دوقطبی تعلق ندارد عاملیت بدهیم.  تا این لحظه، ما در وضعیت دفاعی زندگی کرده‌ایم – با حملات دائمی به موجودیت‌مان مواجه بوده‌ایم. این فرصت ماست که پس از این مدت طولانی دفاع، به یک حمله قوی دست بزنیم که ریشه در عشق و درک داشته باشد. یک روز که شاید نزدیک باشد، آن‌ها از بازی پاک کردن ما دست بردارند.

آلیشیا راث ویگل، استراتژیست سیاستگزاری، مدافعه‌گری و کمپین مقیم تگزاس است.
ترجمه: شش‌رنگ
منبع: نیویورک‌تایمز

برای اطلاعات بیشتر درباره تصمیم دولت ترامپ که در این متن به آن اشاره شده است به لینک زیر رجوع کنید:
https://6rang.org/8320

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *