صدای اعتراض «افراد دارای معلولیت» در این انقلاب
در جهان:
روز سوم دسامبر مصادف با ۱۲ آذرماه٬«روز جهانی افراد دارای معلولیت» است. در این روز سازمانهای حقوق بشری، اعضای این جامعه و حامیانشان تلاش میکنند تا توجه حکومتها، نهادهای سیاستگذار، رسانهها و افکار عمومی را به مسائل و مشکلات عدیدهای که این شهروندان با آنها مواجه هستند، جلب کنند.
تخمین زده میشود که افراد دارای معلولیت حدود یک میلیارد نفر در سرتاسر جهان (بین ۱۵ تا ۲۰ درصد جمعیت) را شامل میشوند و بزرگترین و متنوعترین جامعهی اقلیت را در جوامع تشکیل میدهند. ۸۰ درصد از آنها در کشورهای جهان سوم میکنند. یعنی تقریباً از هر ۵ فرد دارای معلولیت ۴ نفرشان در کشورهای در حال توسعه زندگی میکنند و حدود ۴۶ درصد از این جمعیت را افراد ۶۵ سال و بالاتر تشکیل میدهند.
این نیازهای ویژه میتوانند حسی، جسمی یا ذهنی باشند و ممکن است برای همهی انسانها فارغ از سن٬جنسیت٬اتنیک٬مذهب٬شرایط اقتصادی و اجتماعی پیش بیایند. سازمان بهداشت جهانی خاطرنشان میکند که ممکن است همهی افراد در مقطعی از زندگی خودشان با ناتوانی موقت یا دائمی مواجه بشوند.
پس از سال ۱۹۹۲ که سازمان ملل متحد این روز را به آگاهی رسانی در خصوص وضعیت افراد دارای معلولیت در
سرتاسر جهان اختصاص داد٬تلاشهای زیادی برای ارتقای فرهنگ عمومی٬تغییر نگاه اجتماعی و تلاش برای مشارکت بیشتر این افراد در اجتماع شده که البته این روند در کشورهای جهان سوم بسیار کند و ناقص بوده است. علیرغم همهی تلاشها تا به امروز٬براساس تخمین سازمان بهداشت جهانی٬بیش از ۹۸ درصد افراد دارای معلولیت در کشورهای در حال توسعه به فراموشی سپرده شدهاند.
در ایران:
گفته شده است که حدود ۱۵ درصد از جمعیت ایران٬برابر با ۱۲ میلیون نفر را افراد دارای معلولیت تشکیل میدهند. البته آمارهای سازمان بهزیستی کشور در سالهای گذشته این رقم را بسیار کمتر نشان میدادهاند که مشخصاً درست نبودهاند٬چراکه باید آمار معلولیتهای ناشی از وقوع بسیار بالای حوادث و تصادفات جادهای٬تولد سالانهی چند هزار نوزاد دارای معلولیت در کشور (علیرغم پیشرفت علم پزشکی)٬معلولیتهای سالمندی و همچنین انواع و اقسام ناتوانی یا کم تواناییهای دیگر از جمله اوتیسم را به رقم مزبور اضافه نمود. در نتیجه این آمار قطعاً عدد بزرگتری است که باید در برنامهریزی های دولتی٬واقعبینانه مورد توجه قرار بگیرد.
افراد دارای معلولیت در ایران با مشکلات زیادی دست به گریبان هستند و از حقوق انسانی و شهروندی خودشان محروم میباشند. این مشکلات از نبود قانونهای حمایتی مؤثر و ضمانتهای اجرایی آنها و تخصیص بودجه گرفته تا نحوهی نگاه تبعیض آمیز جامعه و عدم امنیت شغلی را شامل میشود. افراد دارای معلولیت در ایران به راستی در معرض نقض حقوق بشر هستند.
بند ۹ اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر «رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه» در کلیهی زمینههای مادی و معنوی تأکید میکند. این قانون دولت را مکلف کرده است که زمینههای لازم را برای تأمین حقوق افراد دارای معلولیت فراهم کند و حمایتهای لازم را از آنان به عمل آورد. اما فعالان این حوزه میگویند که همچنان در بسیاری از موارد از آموزش گرفته تا مناسبسازی فضاهای شهری٬یک فرد دارای ناتوانی یا کمتوانی در ایران با مشکلات بسیار زیادی دست و پنجه نرم میکند.
همچنین در سال ۱۴۰۱ بودجهی اختصاص یافته به افراد دارای معلولیت کاهش یافت و در این میان خبرگزاری «خانهی ملت» گفت که ۱۶۰۰ میلیارد تومان از بودجهی بهزیستی که متولی امور افراد داری معلولیت در کشور است پرداخت نشده است.
هادی قائمی، مدیر کمپین حقوق بشر در ایران٬معتقد است: «دولت ایران باید صدای میلیونها ایرانی دارای معلولیت را به درستی بشنود و اطمینان دهد که با آنها به عنوان اعضای برابر و فعال جامعه رفتار خواهد شد نه از روی ترحم یا به قصد تحصیل ثواب.»
در چند ماه گذشته که شاهد اعتراضات گسترده میان اقشار متنوع و مختلفی از مردم بودهایم٬افراد دارای معلولیت نیز همانند دیگر جوامع تحت ستم ساختاری در جمهوری اسلامی٬ساکت نبودهاند و تبعیضی که در تمامی این سالها بر ایشان روا داشته شده است را برجسته کردهاند.
به عنوان مثال بهروز مروتی٬مدیر «کمپین معلولان» برای ارائهی توضیح در خصوص «تحریم روز جهانی معلولان در همبستگی با مردم داغدیده» و یک گفتگوی دوستانه! توسط «سازمان اطلاعات سپاه» احضار گردید. اتفاقی که چندی پیش برای وحید رجبلو٬فعال حقوق افراد دارای معلولیت نیز افتاد؛ کسی که با وجود توانایی تنها دو درصد از بدنش کارآفرینی موفق است.
همراه و دوست او در این زمینه نوشت: «این اولین بار نبود که وحید احضار شده٬اما این بار چنان به تندی و عتاب با او حرف زدند که نیمه شب با خونریزی گوش کارش به درمانگاه کشید. دم دمای صبح بهتر شد و خوابید. طرفای ظهر دیروز که کمی سرحال شد رفتیم ستاد اطلاعات که آدرس داده بودند…» و در آخر میگوید: «جان همهی انسانها به یک اندازه ارزشمند است.»
صفحهی کمپین معلولان در آستانهی روز جهانی افراد دارای معلولیت خبر داد: «برای اولین بار یارانهی کمک هزینهی نگهداری شبانه روزی عزیزان معلول ۵۰ درصد افزایش یافت.» «کمک هزینهی نگهداری روزانهی معلولان ۳۵ درصد افزایش یافت.» و «حق پرستاری مادران و همسران فداکاری که در خانه از معلولان عزیز مراقبت میکنند ۲۰ درصد افزایش یافت.»
اگرچه هر از گاهی شاهد حمایتهای جزئی از سوی مسئولین هستیم اما به نظر میرسد این اقدامات موقتی هستند و مطالبات اساسی این شهروندان را صرفاً به تعویق میاندازند.
کمپین معلولین وضعیت بروتراتیک کنونی را چنین توضیح میدهد:
«در تاریخ دوازدهم مرداد امسال هم نامهای را از سوی وزیر وقت رفاه و تأمین اجتماعی به دستگاهها اعلام کردیم مبنی بر اینکه برای بودجه پیشی بینیهای لازم را انجام دهند اما بازخوردی نداشتیم و در هشتم همین ماه نیز دوباره با دستگاهها با امضای وزیر رفاه مکاتبه کردیم. جالب است در ۲ سال٬چهار مورد مکاتبه با امضای چهار وزیر در این راستا با دستگاهها انجام دادیم.»
«معمولاً در نیمهی اول آذرماه قانون لایحهی بودجهی سال بعد به مجلس میرود. ما هم در این زمینه اطلاع رسانیهای لازم را انجام دادیم و تنها دستگاهی که تابحال پیشبینی اعتبارات میکند٬بهزیستی است و بقیه دستگاهها تاکنون انجام ندادهاند. دولت موظف شده این موارد را در قانون پیش بینی کند اما متأسفانه کسی نیست که این اعداد و ارقام را پیگیری کند.»
اینترسکشنالیتی:
دستورکاری که سازمان ملل متحد برای «توسعهی پایدار» تا سال ۲۰۳۰ تنظیم کرده٬به شعار «هیچ فردی را نادیده نگیریم» مزین شده است. این برنامه که اقدام جامعهی بینالمللی برای حفظ کرامت تمامی شهروندان است٬رسیدن به «برابری» را به عنوان اصل اساسی خود تعیین میکند.
طبق گفتهی سازمان ملل، زنان و همچنین اقلیتهای جنسی و جنسیتی که دارای معلولیت هستند با موانع سیستماتیک بیشتری برای برابری و فراگیری روبرو میشوند و همچنین بر اساس دادهها٬زنان دارای معلولیت سه برابر بیشتر در معرض عدم دسترسی به مراقبتهای بهداشتی هستند و دو برابر کمتر احتمال دارد که شاغل باشند و همچنین دو برابر کمتر به اینترنت دسترسی دارند.
زنان و اعضای خانوادهی رنگین کمانی دارای معلولیت در مقایسه با زنان بدون معلولیت٬بیشتر در معرض تهدید و خشونت جنسی قرار میگیرند. به نظر میرسد بحران کووید-۱۹ نه تنها عمق این نابرابریهای بنیادین را بیش از پیش آشکار کرده٬بلکه وضعیت زنان دارای معلولیت و همچنین تمامی جوامعی که در اقلیت هستند را بدتر کرده و دسترسی این شهروندان را به خدماتی مانند مراقبتهای بهداشتی٬فرصتهای شغلی و آموزش که تا پیش از این نیز موانع بسیاری بر سر راه دستیابی به آنها وجود داشت٬محدودتر کرده است.
برای تغییر این وضعیت «فراگیری ستم» که متأسفانه شاهدش هستیم٬نقد فرهنگ و نقد ساختار تبعیض آمیز سیستماتیک٬افزایش آگاهی عمومی در زمینهی مسائل و مشکلات گروههای تحت ستم از جمله افراد دارای معلولیت و تحلیل وضعیت موجود ضروری مینماید تا سیاستمداران در قبال سیاستگذاریها و رفتارشان با اقلیتها و از جمله افراد دارای معلولیت مسئولیت پذیر شوند.
به امید آن روز
کیومرث منطقی
آذر ۱۴۰۱
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.