«همجنسگراستیزی» در پوشش مقابله با ایدز
نگاهی به سیاست مرکز تحقیقات ایدز ایران
کیومرث منطقی
سازمان بهداشت جهانی Who تخمين میزند که تاکنون حدود ۳۶ (بین ۲۷ تا ۴۷) میلیون انسان جانشان را بر اثر بیماری ایدز از دست دادهاند و اگر به همین منوال ادامه یابد میلیونها نفر دیگر نیز در آینده جانشان را از دست خواهند داد. متاسفانه برای این بیماری تابحال واکسنی تولید نشده است و هنوز درمان قطعی برای آن وجود ندارد اما میتوان به شرط تشخیص زودهنگام و مشارکت منظم در درمان موجود، سلامت بیشتر و عمر طولانی تری را برای بیماران به ارمغان آورد.
در سالهای اخیر همهگیری کرونا آگاهی رسانی در زمینهی پیشگیری و کنترل ایدز را که شرطی اساسی برای مبارزه با این بیماری است تحت شعاع خودش قرار داده و ما در این متن به بهانهی اظهار نظر دکتر «مینو محرز» رئيس پیشین مرکز تحقیقات ایدز ایران در مورد عوامل و روشهای پیشگیری شیوع ایدز، به نقشی که همجنسگرایی و همچنین همجنسگراهراسی در این میان ایفا میکند خواهیم پرداخت.
همانطور که امید است بيشتر خوانندگان این مطلب بدانند، یکی از اصلیترین راههای انتقال ویروس ایدز رابطهی جنسی مقعدی میباشد و پس از آن رابطهی جنسی از طریق واژن و درصد بسیار کمی هم از طریق رابطهی جنسی دهانی می توانند این بیماری را به دیگران منتقل کنند.
عامل اصلی انتقال این بیماری در واقع خون و ترشحاتی است که دارای گلبولهای سفید هستند و مهم است که بدانیم این ویروس از طریق بزاق دهان و اشک به دیگران منتقل نمیشود. نتيجتاً اگر فردی دارای تعداد زیادی شریک جنسی باشد در «گروه کلیدی» قرار میگیرد و «رفتار پرخطر» ی دارد که احتمال ابتلایش را به ایدز بالا میبرد. اما علاوه بر رابطهی جنسی این ویروس میتواند از طریق سرنگ و سوزن آلوده نیز منتقل شود و برای همین معتادان تزریقی نیز در بین گروه های دارای رفتارهای پرخطر قرار میگیرند. مادران مبتلا به ویروس اچآیوی نیز می تواند این بیماری را به کودکان خود منتقل کنند.
بنابراین:
۱. هرکسی ممكن است دچار این بیماری بشود.
۲. هرکسی ممکن است به علت آنکه ایدز در سالهای اولیهاش عموماً نهفته باقی میماند از داشتن آن بیاطلاع باشد و ناخواسته عاملی خاموش برای شیوع آن بشود.
تاریخ بیماری ایدز با بحران همجنسگراستیزی و همچنین تبعیض علیه جامعه سیاهان در آمریکا گره خورده است. طبق تخمین ها بین ۲ تا ۷ درصد جمعیت کشورها را افراد متعلق به خانوادهی رنگین کمانی (اقلیت های جنسی و جنسیتی) تشکیل میدهند و البته باید توجه داشت که مساعد شدن نسبی فضا در برخی مناطق برای مشاهدهپذیری و به رسمیت شناختن این افراد و همچنین وضع و تصویب حمایتهای قانونی و اجتماعی، هنوز بسیار نوپا است. در آمریکا، سال ۲۰۱۳ آمارها همجنسگرایان را حدود ۲ درصد اعلام کردهاند و با این وجود ۵۵ درصد مبتلایان ایدز را هم در این کشور شامل می شدند. از هر ۶ مرد همجنسگرا یا دوجنسگرا ۱ نفر به این بیماری مبتلا شده و این آمار برای مردان لاتین تبار و سیاه به ترتیب ۱ در ۴ و ۱ در ۲ بوده است.
مینو محرز به درستی اشاره می کند که می بایست این گروه های انکار شده در کشورمان را که فاقد حمایتهای اجتماعی و قانونی هستند به منظور کنترل و مبارزه با بیماری ایدز به رسمیت بشناسیم اما بیایید یک بار دیگر به جملات و نحوه ی بیان ایشان دقت کنیم:
«میبايست جمعیتهای کلیدی (عامل شیوع ایدز) از جمله افرادی که اعتیاد تزریقی دارند یا افرادی که شغلشان سکس ورکری (کارگر جنسی) است و حتی همجنسگرایان را شناسایی کنیم» و بعد می فرمایند: «پاتوق آنها را پیدا کنیم و اگر ایدز دارند درمانشان کنیم».
در اینجا همجنسگرایی به مثابهی یک «گرایش جنسی» در کنار «عمل» اعتیاد و تن فروشی آورده میشود و شاید فرض بر این است که عموم مردم میدانند که اولاً هر همجنسگرایی در معرض خطر نیست اگر که رابطهی جنسی ایمنی داشته باشد و ثانیا خطر انتقال ایدز تنها در میان همجنسگرایان مرد بسیار بیشتر از همجنسگرایان زن است، اما به نظر میرسد که این فرض، فرض غلطی باشد. اما اگر ادعا این است که درصد زیادی از همجنسگرایان مرد در ایران تعداد زیادی هم شریک جنسی دارند، میبایست دلایل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی آن را بررسی کرده و برای رفع آنها کوشید.
دیگر آنکه در بيانات خانم محرز به نقش پررنگ آگاهی رسانی و آموزش اشارهای نمیشود. اصطلاح شناسایی «پاتوق» من را یاد سريالهای پلیسی انداخت و از همین رویکرد میتوانم بوی جرمانگاری و داغ ننگ را استشمام کنم. افراد همجنسگرا زمانی که در جوامع این چنینی زندگی کنند به دلیل مشکلات فراوانی که دارند احتمال کارگری جنسی و یا اعتیادشان هم بالا میرود و همچنین از ترس شناسایی شدن و متهم شدن به فساد و بی بندوباری، آزمایش تشخیص ایدز را کمتر میدهند. نداشتن حمایت اجتماعی و قانونی یعنی فقر و تبعیض و البته فقر و تبعیض نیز به معنای عدم دسترسی مناسب به بهداشت و آموزش است. این گروه اجتماعی احتمال دارد افسرده و مضطرب باشند و حتی خود را مقصر بدانند و در این گردش معیوب به سلامت جسم و روان خودشان اهمیتی ندهند.
علاوه بر این به دلیل آنکه امنیت ندارند در گروههای کوچک شناخته شدهی خودشان رفت و آمد میکنند و این یعنی بالا بردن احتمال انتقال عفونت ایدز به دیگران در این گروهها. همجنسگرایان مرد به دلایل ذکر شده دیرتر از بیماری خود آگاه میشوند و هرچه تشخیص دیرتر انجام شود درمان هم سختتر خواهد بود. با این وجود امروز مشخص شدهاست که نه همجنسگرایان مرد، بلکه اساسا سکس غیرامن و عدم استفاده از وسایلی چون کاندوم هم در بین دگرجنسگرایان و هم بین مردان همجنسگرا میتواند از عوامل ابتلا و شیوع این بیماری باشد.
نتیجه اینکه احتمال شيوع ایدز در میان همجنسگرایان مرد به دلیل نوع رابطه جنسی، که در بین برخی مردان و زنان دگرجنسگرا نیز شیوع دارد، یعنی رابطه مقعدی زیاد است و همین واقعیت بدون توضیح مقدماتش، میتواند بهانهای برای سرکوفت و سرکوب مضاعف این گروه اجتماعی در سرتاسر جهان شود.
کشور ما ایران متاسفانه در میان ۱۳ کشوری است که برای یک «امر طبیعی» (گرایش جنسی) و رابطه دو همجنس مجازاتهایی از شلاق تا اعدام تعیین کردهاند و خوب است بدانیم که یکی از دلایل پایان نیافتن این بحران عمومی سلامتی یعنی پاندمی ایدز، لااقل برای مردان همجنسگرا، دقیقا همین همجنسگراهراسی فرهنگی و همجنسگراستیزی سیاسی است که باعث محرومیت آنها از بهداشت و درمان لازم میشود.
در این زمینه انتظار می رود کسانی چون مینو محرز بتوانند پیشقدم فرهنگ سازی باشند و نه اینکه به این تنفر پراکنی دامن زده و عملا کمکی به رفع مشکل اصلی نکنند.
و در آخر:
۱. لطفا هنگام سکس از کاندوم استفاده کنیم.
۲. اگر رابطهی جنسی ناایمنی تجربه شدهاست آزمایش تشخیص ایدز بدهیم (تست های خانگی در تسهیل این امر مفید هستند) و اگر در مدت زمانی طولانی تعداد شریکهای جنسی زیاد و متغیر می باشند هر ۶ ماه یکبار این آزمایش انجام بگیرد.
۳. در صورت داشتن ایدز درمان را منظم و دقيق پی بگیریم و به سلامت روان نیز توجه ویژهای داشته باشیم.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.