مروری بر تاریخ یک اجبار؛ حجاب اجباری
با نزدیک شدن به روز جهانی زنان میتوان به یکی نشانههای عیان نقض حقوق زنان و سلب حق تصمیمگیری آنان برای بدن خویش پرداخت. حجاب اجباری که بدل به یکی از جنجالیترین مسائل روز شده است. اجباری شدن حجاب سرنوشت زنان در چهار دهه پس از انقلاب را عمیقا تغییر داد. در میان افراد متاثر از حجاب اجباری نه تنها زنان سیسجندر که مردان و زنان ترنس نیز وجود دارند. همانگونه که میدانید ترنس مردها به دلیل وجود حجاب اجباری تا پیش از تغییر مدارک شناسایی خود برای ظاهر شدن در اماکن عمومی دچار مشکل هستند. بنابراین شاید لازم باشد تا نگاهی به تاریخ این اجبار بیاندازیم.
بنا به شواهد موجود نخستین جرقههای حجاب اجباری در اسفند ماه سال 1357 زده شد، یعنی کمتر از یک ماه پس از پیروز انقلاب. یک روز پیش از هشت مارس، روز جهانی زنان، روزنامه کیهان با تیتری جنجالی منتشر شد. «زنان باید با حجاب به ادارات بروند.» در صفحه نخست این روزنامه به نقل از روحالله خمینی نوشهشده بود: «در وزارتخانه اسلامی نباید معصیت بشود. در وزارتخانههای اسلامی نباید زنهای لخت بیایند. زنها بروند اما باحجاب باشند. مانعی ندارد بروند کار کنند لیکن با حجاب شرعی باشند.» (کیهان ۱۶ اسفند ۵۷ شماره ۱۰۶۵۵ صفحه ۱)
بدین ترتیب روز جهانی زنان در این سال که پیشتر صادق قطبزاده در تلویزیون ملی آن را یک سنت غربی خوانده و وعدهی روز زن اسلامی را داده بود، بدل به روزی برای اعتراض به حجاب اجباری شد. وزنامه کیهان در بخشی از گزارش مفصل خود درباره تظاهرات زنان مینویسد: «۱۵هزار زن که در دانشکده فنی دانشگاه تهران جلسه سخنرانی داشتند به دنبال یک رأیگیری تصمیم گرفتند دست به راهپیمایی بزنند. آنها در حالی که گروهی از مردان همراهشان بودند به طرف نخست وزیری حرکت کردند. زنها شعار می دادند: “ما با استبداد مخالفیم”، “چادر اجباری نمی خواهیم”. پیش از ظهر امروز خبرنگار کیهان از دانشگاه تهران گزارش داد که یک گروه از مردان تندرو با شعار “مرگ بر ارثیه رضا کچل” وارد دانشگاه تهران شدند و به نفع چادر و حجاب دست به تظاهرات زدند». (کیهان ۱۷ اسفند ۵۷ شماره ۱۰۶۵۶، صفحهی دوم)
اعتراضات به همین جا ختم نشدند، تجمعی در مقابل کاخ دادگستری نیز شکل گرفت. علاوه بر تهران چندین شهر دیگر از جمله سنندج، اصفهان، ارومیه، کرمانشاه و بندرعباس نیز گزارشاتی از تظاهرات زنان در اعتراض به حجاب اجباری منتشر میشد.
بدین ترتیب تا سال 1359 پروندهی حجاب اجباری همچنان ناتمام مانده بود. تا زمانی که روحالله خمینی بار دیگر به حجاب اجباری پرداخت و به دولت حمله کرد و وجود زنان بدون حجاب در ادارات دولتی را از نشنههای طاغوت خواند. روند اجباری شدن حجاب تا سال ۱۳۶۰ ادامه داشت. در ماه رمضان آن سال محمد تقی سجادی نماینده دادستان انقلاب در دادگاه مبارزه با منکرات، مقررات مربوط به ماه رمضان را اعلام کرد. به واقع نیز هیچ قانونی در این زمینه تا سال ۱۳۶۳ در مجلس به تصویب نرسید. در آن سال با تصویب قانون مجازات اسلامی در مجلس، حکم ۷۴ ضربه شلاق برای عدم رعایت حجاب تعیین شد.
تا پیش از «کمپین آزادیهای یواشکی» و «چهارشنبههای سفید» مسیح علینژاد در حوزهی حجاب، مطرح کردن این موضوع با حملاتی از سوی جناحهای متفاوت همراه بود، زیرا از منظر آنان حجاب تنها موضوعی دست چندم در میان کوهی از مشکلات بود. حجابی که درست از هفت سالگی زندگی دختران و زنان ایرانی را تحت تاثیر قرار داده و به تجربهی آنان از بدن و آزادیهای آن آسیب میزند. با ظور «دختران انقلاب» شاید بتوان گفت که در چند سال اخیر هیچ تابویی به استحکام حجاب نبوده است که چنین به لرزه افتاده باشد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.