حفظ صیانت از حریم زنان با ممنوعیت و محدودیت در ورزش

مریم کاظمی‌پور، معاون توسعه ورزش زنان وزارت ورزش و جوانان از ممنوعیت فعالیت زنان در رشته‌های بدن‌سازی و پرورش اندام خبر داد.

کاظمی‌پور در خبری که در «خبر ورزشی» منتشر شده است می گوید: « مجوز فعالیت‌های رشته‌هایی که بانوان در ذیل فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام در آن فعال هستند، به منظور حفظ صیانت از حریم بانوان، مورد بررسی قرار گرفته و تصمیم ممنوعیت موقت تا تعیین چهارچوب‌های قانونی برای صدور مجوز گرفته شده است..»

رفتارهای پرخطر، به وجود آمدن رشته‌های زیرزمینی و استفاده از مکمل‌های غیرمجاز دلیل آنچه که منجر به ممنوعیت  فعالیت زنان در این رشته ها گشته،  عنوان شده است. 

کاظمی‌پور ادامه داده است، تصمیم فدراسیون پرورش اندام و بدنسازی، ممنوعیت و توقف موقت فعالیت زنان در این رشته‌ها تا زمان تعیین چارچوب و ابلاغ مجوز‌های قانونی مربوط به این رشته‌هاست.

نکته‌ جالب توجه در مصاحبه‌ی معاون ورزش زنان وزارت ورزش، تعیین چهارچوب‌های فعالیت در سطح ملی، یعنی امکان جلوگیری از شرکت زنان فعال در این رشته ها در رقابت‌های کشوری و بین‌المللی است. او اشاره کرده تعیین پوشش مصوب، رعایت مسائل فرهنگی و اجتماعی نیز از نکاتیست که در تعیین چهارچوب‌بندی مجوزهای قانونی مورد بررسی قرار خواهند گرفت. این اقدام به روشنی تصمیم به حذف هدفمند زنان برای محدود و ملزم کردن آن‌ها به رعایت الگوهای جنسیت‌زده است، زنانی که باید بنا بر تعاریف موجود، «زنانه» مانده و ظرافت و «زنانگی» مورد نظر ایشان را رعایت کنند. 

چنین تصمیمی قطعا روی زنان اقلیت‌ جنسی و جنسیتی نیز تاثیر خواهد گذاشت. افرادی که بیان جنسیتی آن‌ها متفاوت از الگوهای مورد پسند جمهوری اسلامی در  زنانگی و مردانگی است، و یا کسانی که خود را خارج از این دوگانه جنسیتی تعریف می کنند و در کل همه کسانی که زن تعریف می شوند و از علاقمندان به این ورزش هستند، بشدت از چنین تصمیمی متاثر خواهند شد. 

 با وجود اینکه کاظمی‌پور در مورد روند تعیین صلاحیت دریافت مجوز دقیق صحبت نکرده است اما آنچه که «صیانت از حریم بانوان»، «حفظ مسائل فرهنگی و اجتماعی» و «پوشش مصوب» به ذهن می‌رسد، کنترل گسترده بر اساس معیارهای جمهوری اسلامی است. معیارهایی که بر اساس سلیقه علما، روحانیون، ائمه جمعه و مردان دارای قدرت در ساختار جمهوری اسلامی و با تاکید و بازتولید مناسبات هترونورماتیو (مردسالارانه و دگرجنسگرا محور)  تعیین می شوند. 

به نظر می آید خلاصی از وضعیت موجود تنها با بر هم ریختن کل بساط این نظام ممکن است. والا هر دم از این باغ بری می رسد…