رقیه سیدالشهدا هم میتوانست ترنس باشد
روزنامه صدای اصلاحات بخاطر انتشار روایت «تغییر جنسیت» در ماه محرم توقیف میشود.
محمد جعفر منتظری دادستان کل کشور انتشار گزارشی از تغییر جنسیت در ماه محرم را مصداق «هتک حرمت خاندان عصمت و طهارت» دانست و خواستار مجازات مدیرمسئول این روزنامه شد.
هادی کسائیزاده سردبیر این روزنامه در گفتوگو با خبرگزاری فارس گفت این همزمانی «غیرعمدی» بوده است. او گفت خود مداح و قاری قرآن است و امکان ندارد «چنین جسارتی به ساحت امام حسین(ع) و خاندانش» بکند.
محمد زارع فومنی مدیرمسئول این روزنامه در روز شنبه در توئیتر خود نوشت:
https://twitter.com/zare_foumani/status/1040977264928800769
او همچنین نوشت حکم توقیف دریافت نکرده و انتشار روزنامه ادامه خواهد داشت.
کاربرانی در فضای مجازی هم انتشار این گزارش را جسارت و گستاخی تلقی کردند و مصداق عناد با تفکر امام حسین و شعائر عاشورایی دانستند.
برخی از آنها نوشتند «آیا خبر تغییر جنسیت یک فرد مهم بود که در صفحه اول به آن پرداخته شود؟»
در میان نظرات کابران حملات کلامی و اهانت مسئولان این روزنامه به وفور دیده میشود.
“رقیه سیدالشهدا هم میتوانست ترنس باشد”
شادی امین در گفتوگو با ایران اینترنشنال در این باره گفت در مسائل حوزه جنسیت عرصه بر مطبوعات همواره تنگتر شده، اما این توقیفها بیسابقه نیست. او گفت پیشتر نیز با چنین برخوردهای خودسرانهای در مورد نشریاتی که از واژه همجنسگرایی استفاده کرده بودند مواجه بودهایم و اگر آن زمان اعتراض لازم صورت میگرفت امروز کار به توقیف نشریات بخاطر طرح مسائل تغییر جنسیت که اتفاقا در قانون امری مجاز شمرده شده نمیرسید؛ اگر امروز به طور جدی در برابر این مسئله ایستادگی نشود وضعیت از این نیز وخیمتر خواهد شد.
امین خاطرنشان کرد با این برخورد توقیفی برای به اصطلاح حفظ حرمت فردی که در ۱۴۰۰ سال پیش فوت کرده به هزاران نفر در این جامعه توهین کردهاند بیآنکه دقت کنند که «رقیه سیدالشهدا هم میتوانست ترنس باشد».
https://www.facebook.com/6rang.Iran/videos/2149122465138602
گروههای الجیبیتی نیز در فضای مجازی به این مسئله واکنش نشان دادند و بویژه این تناقض را به چالش کشیدند که در نظامی که بخاطر فتوای آیتالله خمینی در مورد مجاز بودن عمل جراحی تغییر جنس به خود میبالد نگاه به ترنس همچنان توام با نفرت و گناهآلودگی است.
هتک حرمت ترنسها را چه کسی پاسخگو است؟
این واکنشها به انتشار این تیتر و این مقاله به خودی خود توهین به ترنسهاست، اما این اهانتها تمام ماجرا نیست. هتک حرمت آنجا رخ میدهد که به تمامیت جسمی و روانی ترنسهایی که خواهان دریافت شناسنامه جدید هستند تعرض میشود. اول به اجبار برای بهرهمندی از سادهترین حقوق خود مورد عمل جراحی عقیمسازی و بازسازی اندام جنسی قرار میگیرند و سپس از آنها بازرسی بدنی تحقیرآمیز به عمل میآید که بدون پذیرفتن اینها حتی امکان گرفتن شناسنامه مطابق با ظاهر خود پس از عمل ندارند. و این یعنی امکان تحصیل، استخدام، خروج از کشور و … از آنان سلب میشود.
این ماجرا البته بیشباهت به واکنش حسن روحانی به ماجرای سند ۲۰۳۰ نیست. روحانی پس از پیروزی در دور دوم انتخابات ریاستجمهوری شایعه تصویب و اجرای سند ۲۰۳۰ در دولت خوذ را اهانت به خود و همینطور به معلمان و دانشآموزان دانست.
او گفت این «توطئه»را نمیبخشم و «تا آخر دولت دوازدهم دنبال میکنم.»
منظور روحانی از اهانت و توطئه، آزادی همجنسگرایان و آموزشهای جنسی در مدارس بر اساس تصورات ایجاد شده از سند ۲۰۳۰ بود، موضوعی که نه از سوی معلمان و نه از سوی رسانهها اعتراض منسجمی به آن صورت نگرفت.
فتوای خمینی کرامت و احترام برای ترنسها نیاورده
متاسفانه در رسانهها و مطبوعات ایران اغلب بیش از آنکه گزارشهای تحقیقی و تحلیلی درباره تغییر جنس و تطبیق جنسیت منتشر شود، به انتشار گزارشهایی سطحی اکتفا میشود.
اغلب این مقالات سرشار از تناقضهایی هستند که یک خواننده کنجکاو را به ناچار به پرسشگری وا میدارد.
در متن همین گزارش از روزنامه صدای اصلاحات، «مهدی» میگوید بخاطر درخواست عمل تغییر جنس او را به تیمارستان فرستادهاند.
او میگوید معافیت سربازی برایش گران تمام میشود:
«نوشتهاند معافیت به علت بند روانی… این آیندهام را تباه میکند. هیچ کجا نمیتوانم استخدام شوم… بعد از عمل که جامعه من را روانی میشناسد، چگونه از پس هزینههای زندگی بربیایم؟»
سوالی که پیش میآید این است که چرا رسانهها علیرغم اینکه معترف به وسعت آسیب ناشی از نگاه بیمارانگارانه اجتماع به ترنسها هستند، در معرفی کردن هویت ترنس به عنوان یک «اختلال روانی» اصرار میورزند؟ آنهم در حالی که سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده است که ترنس بودن نه بیماری است نه اختلال و تنها یک وضعیت فردی است.
پرسش دیگری که پیش روی خواننده قرار میگیرد میزان کارآمدی یک فتوای شرعی برای پذیرا کردن بستر اجتماع و قانون برای زندگی است.
واکنش دادستان کل کشور به تنهایی بار دیگر نشان میدهد که فتوای آیتالله خمینی از سال ۱۳۴۳ نتوانسته آنقدر در نگاه اجتماع به ترنسها انسانیت ببخشد که صرف نام بردن از آنها هتک حرمت یک شخصیت مذهبی تلقی نشود.
این در حالی است که فتوای آیتالله خمینی از سوی بسیاری مدافعان ترنس داخل کشور و اعضای جامعه ترنس به عنوان “اثبات حقانیت” و نشاندهنده پیشرو بودن ایران در این حوزه معرفی میشود.
حال آنکه «مجاز دانستن» عمل جراحی تغییر جنسیت به معنای تضمین حقوق انسانی و کرامت انسانی نیست.
این فتوا با «مجاز دانستن» مسئلهای که باید اساسا در حوزه اختیار و انتخاب فردی باشد، هویت ترنس را به مفاهیم گناه و نقص ذاتی گره میزند.
آيا جماعتی که نام بردن از یک فرد ترنس و تعریف داستان رنج او را در ماه محرم را نشانه نفرت از فرهنگ حسینی میداند مجال زیستن و تنفس به یک ترنس خواهد داد؟ اگر رقیه سیدالشهدا امروز اینجا بود و میگفت ترنس هستم با او چه میکردند؟
متن خبر در خبرگزاری میزان:
www.mizanonline.com/fa/news/452214
تعقیب
[…] رقیه سیدالشهدا هم میتوانست ترنس باشد […]
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.