دیده شدن دو زن، سخت‌تر از دیده شدن یک زن است!

در نظام مردسالارانه که تلاش برای نادیده گرفتن زنان می‌شود، مشاهده‌پذیر شدن عشق دو زن به یکدیگر در عین حال اقدامی سیاسی-اجتماعی به شمار می‌رود. علیرغم اینکه سیستم دگرجنسگرا محور، دولت همجنسگرا‌ستیز و اقتدار مردانه قفسی آهنین برای زنان، به خصوص زنان لزبین ساخته‌ است، اما زنان با عشقشان، هستی خود را به نمایش می‌گذارند. 

 

علیرغم اینکه از سال ۱۹۸۰ خلاصه‌ی جی‌‌ال‌بی‌تی (گی، لزبین، بی‌سکسوال و ترنسجندر) در حمایت از زنان لزبین و سیاست جبرانی به نفع آن‌ها به ال‌جی‌بی‌تی به (لزبین، گی، بی‌سکسوال و ترنسجندر) تغییر کرد، اما هنوز هم راه زیادی برای مشاهده‌پذیری لزبین‌ها در پیش رو داریم. دلیل این امر نیز هم زن بودن و هم لزبین بودن است که باعث می‌شود زنان لزبین مجبور به تلاش مضاعفی جهت دیده شدن بکنند.

 اگرچه نگرانی‌های حافظه‌ی جمعی در خصوص ترس‌ها و نگرانی‌ها مردان گی ملموس است اما زنان لزبین نمی‌توانند از حد یک شیئی که برای تحریک کردن و لذت مردان ساخته شده‌اند جلوتر بروند. چرا که بدن زنان لزبین، به مثابه زمینی برای نشان دادن اقتدار مردان دیده می‌شود. 

دلیل این طرز نگرش به بدن زنان به بعد از جنگ جهانی دوم و بعد از آن با بروز جنگ سرد و از دست دادن منیت مردان و ناکافی احساس کردن آن‌ها برمی‌گردد. در دوره‌ی ذکر شده تصویر «لزبین»، بیش از اینکه نمادی از عشق بین دو زن باشد، وسیله‌ای بود برای آنکه مردان بتوانند خود را با تغییر و تصحیح آن اثبات کرده و منِ از دست رفته‌ی خود را از نو بسازند. 

این طرز نگرش همچنان ادامه دارد و رابطه‌ی لزبین، علاوه بر اینکه به عنوان یک فانتزی جنسی دیده می‌شود، از سوی مردان دگرجنسگرا به چشم وضعیتی قابل ترمیم و تصحیح دیده می‌شود و زنان لزبین همچنان با تاثیرات منفی این طرز نگرش در زندگی خود دست و پنجه نرم می‌کنند. 

 

درحالی که لزبین بودن به معنای احساس عاطفی یا جنسی نسبت به زن دیگری است، تداعی‌گر معانی منفی دیگری هم هست. وقتی به رسانه‌ها به عنوان مکانی که کلمه‌ی لزبین در آن معنا پیدا می‌کند نگاه می‌کنیم، شاهد مردانی هستیم که با تکیه بر مسند کنترل، سعی در کنترل و هدایت زن و رابطه‌ی بین زن‌ها دارد. 

با توجه به تحقیقی که در سال ۲۰۱۷ در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی انجام گرفت، در صد سال اخیر، ۹۶ درصد از از بین صد فیلم برتر، توسط مردان کارگردانی شده است.

 آنچه که ما با دیدی مردانه نگاه می‌کنیم، نگرش ما را در خصوص لزبین‌ها و زنان تحت تاثیر قرار می‌دهد. زن لزبین «زشت»، «مردانه»، «متنفر از مردها»، «منحرف»، «فمینیست»، «هوس‌باز»، «کسی که وقتی راه درست را پیدا کند از رابطه با زن‌ها دست می‌کشد.»

تصویری است که با دیدن فیلم‌هایی با ساخت کارگردانان مرد با آن مواجه می‌شویم.  از سوی دیگر پرتره‌ی زن لزبینی که در رسانه‌ها به نمایش گذاشته می‌شود، پورنوگرافی شده است و این امر نیز نگرش منفی به زنان لزبین را تقویت می‌کند. 

همانطور که رسانه‌ها سیاه‌ها را جرم‌انگاری می‌کنند و یا سعی در ضعیف نشان دادن زنان دارند که نیاز به منجی‌ای برای رهایی و آزادی هستند، کلمه‌ی لزبین را نیز زشت و چندش‌آور به تصویر می‌کشند و آن‌ها را به حاشیه می‌رانند. 

به حاشیه رانده شدن، به عنوان یکی از بزرگترین موانع برای دیده شدن لزبین‌ها و در نتیجه برای زنانی که خود را لزبین معرفی می‌کنند به شمار می‌رود.

ما نباید به خاطر این تصویری که رسانه‌ها از زن لزبین به تصویر می‌کشند از لزبین بودن خجالت بکشیم. باید حرف «ال» در «ال‌جی‌بی‌تی+» را نه زیر کلمه‌ی همجنسگرا یا گی بلکه به عنوان لزبین بلند فریاد بزنیم. چرا که هم این کلمه  به خوبی معنی آن را بیان می‌کند و هم بیان آن زیر مفاهیم دیگری چون همجنسگرا مانع مشاهده‌پذیر شدن آن شده و آن را به «دیگری» تبدیل می‌کند. چرا که در یک سیستم مردسالارانه‌ي دگرجنسگرا محور دو زن نامرئی‌تر از یک زن است.

در آخر می‌خواهیم نویسنده لزبین Audre Lorde و سخنان الهام بخش او را با شما به اشتراک بگذاریم:

«مسئله مشاهده‌پذیر بودن، که ما را آسیب پذیر می‌کند، در عین حال ما را قوی نیز می‌کند! ما می‌گوییم: امکان تجربه‌ی عشق و تمایلات جنسی بین زنان وجود دارد، لزبین‌ها نه برای زینت بخشیدن به تخیل مردان، برای اینکه زندگی آزادانه‌ای داشته باشند، به مبارزه خود برای رهایی از چنگال مردسالاری و همجنس‌گراهراسی و دیده شدن ادامه خواهند داد».

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *