همجنسگرام ولی از ترس اعدام به قاضی گفتم «ترنسم»
«من زانیارم. مرد همجنسگرای کورد که دارای معلولیتی مادرزادیام و در این ۳۰ سال زندگیم تحت تبعیضات مختلفی توسط جامعه، کادر آموزشی و کادر درمان قرار گرفته. سالها به دلیل اضطراب بالا چون نمیتونستم درست تست رو انجام بدم تشخیص دادند که کند ذهنم و از حق تحصیل منع شدم و بعدها که تونستم وارد راهنمایی و دبیرستان بشم پوششم مورد تمسخر دیگران بود و سوال تکراری که باید جواب میدادم این بود که، چرا رنگهای شاد یا شلوار جین میپوشم؟!.
خیلی تلاش کردم و خیلی چیزارو نادیده و نشنیده گرفتم تا بتونم رشد کنم. تونستم شغلی برای خودم دست و پا کنم و درآمد خوبی داشتم و کم کم شروع به ساختن زندگیم کردم.
انقلاب ژینا شروع شد من و پارتنرم هم تا جایی که میتونستیم شرکت میکردیم تا یه شب که به منزل یکی از دوستان هم دانشگاهی پارتنرم، که اون هم همجنسگرا بود، دعوت شدیم.
دو روز زودتر رفتیم تهران و خونه دوستمون موندیم. من هیجان داشتم چون تو شهر خودمون خیلی دوست گی نداشتم و میتونستم خیلی از این شبها رو با کسایی که مثل خودم هستن، به خیابونها بریم.
یک شب تو مسیر برگشت قرار شد چند تا دیگه از بچهها هم بیان خونه شاهین دورهم باشیم و گپ بزنیم…
نفهمیدم چی شد که یکم بعد از اینکه رسیدیم، پلیس ریخت تو خونه..
میگفتن انگار کسی گزارش کرده… همه ما رو بردن بازداشتگاه…
یک سری از بچهها قبلا هم در گیپارتیها تو تهران دستگیر شده بودن و سابقه داشتن و این باعث شد رفتارشون باهامون خیلی متفاوت باشه. سهیل بهم گفت:«باید بگی ترنسی چون اگر بفهمن همجنسگرایی هم کلی بهت تعرض میکنن هم میندازنت زندان و در نهایتم میتونن اعدامت کنن..»
من و پارتنرم هم همین کارو کردیم.
قاضی نامه روانپزشک خواست که نداشتیم و به قید سند آزاد شدیم و سه ماه بهمون وقت داد تا نامه روانپزشک رو بهش بدیم.
برگشتیم شهر خودمون و رفتیم پیش روانپزشک در پزشک قانونی و نامه قاضی که پلمب بود رو بهش دادم.
نامه رو که خوند بدون پرسیدن هیچ سوالی گفت باید یک دوره شش ماهه هورمون تراپی برات بذارم و اگر جواب داد تاییده بهت میدم اگرم جواب نداد یک دوره سه ماهه شک درمانی برات میذارم و بعد اون تاییدیه رو بهت میدم….
باورمون نمیشد!
انقدر شوکه بودم بهش گفتم چرا ازمون سوال نمیکنی؟ چرا از گرایشم نمیپرسی؟ چرا به عنوان یه دکتر بهمون کمک نمیکنی؟
شونش و انداخت بالا و یه نگاه از بالا به پایینمون کرد و گفت چرا توضیحات رو به قاضی ندادی؟ مگه ترنس نیستی؟ منم چون دکترم دارم بهت کمک میکنم که خوب شی….
شروع دورهها رو تا جایی که میتونیم عقب انداختیم و دنبال راه چارهایم بلکه بتونیم بدون داشتن نامه روانپزشک وثیقه رو آزاد کنیم…
نمیدونم چقدر این راه شدنیه اما، مطمئنم تو فردای پیروزی انقلابمون، دیگه هیچ همجنسگرایی مجبور نیست بهخاطر اعدام نشدن، به دروغ خودش رو ترنس معرفی کنه و هممون به هویتی که داریم افتخار میکنیم…
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.