شادی امین، مسیر فعالیت هایش در عرصه سیاست دفاع از حقوق جامعه الجیبیتی+ مصاحبه نشریه «GO MAG» با شادی امین
نشریه «GO MAG» در بخش ویژه صدای جامعه، با شادی امین مصاحبه کرده است. این نشریه یکی از پر خوانندهترین نشریهها در حوزه الجیبیتیکیو+ به ویژه لزبین ها در ایالت متحده آمریکا است.
در این گفتگو از سرگذشت او به عنوان یک فعال سیاسی و اینکه او چطور به یکی از فعالین موفق در حوزه حقوق اقلیت های جنسی و جنسیتی تبدیل شده، چالش ها و موانعی را که در این مسیر از سر گذرانده، میخوانیم.
شادی امین، بنیانگذار ششرنگ، بزرگترین سازمان فعال در زمینه حقوق اقلیت های جنسی، روایت خود را از تبدیل شدن به یکی از برجسته ترین فعالان لزبین ایرانی تعریف می کند.
او در سن ۱۹ سالگی به دلیل فعالیتهای سیاسی که پس از انقلاب در ایران انجام میداد، با پاسپورت جعلی در جیبش راهی سختترین و مهمترین سفر زندگیاش شد. او با سفر به خارج از ایران، از پاکستان و ترکیه عبور کرد و در اروپا ادامه داد تا به آلمان رسید. جایی که آینده او به عنوان یک فعال جامعه الجیبیتی+ و برنده شدن جایزه مشاهده پذیری لزبینها رقم خورد.
امروز، امین یکی از اعضای موسس شش رنگ، (شبکه همجنس گرایان و ترنس جندرهای ایرانی) و بزرگترین سازمان الجیبیتیکیو+ ایران است. شادی در مصاحبه تلفنی خود با نشریه «GO MAG» از خود به عنوان یک دانش آموز سیاسی یاد میکند او میگوید “من از بچگی انقلاب ایران را تجربه کردم، مخالف حکومت بودم و تمام مدت مخالف حجاب اجباری بودم”
ظاهر و پوشش بیشتر «مردانه» او در آن دوران به این معنا بود که او میتوانست شبها بدون جلب توجه در خیابانها تردد کند. همچنین میتوانست در تظاهراتهای علیه خمینی («اولین رهبر ایران» که از سال ۱۹۷۹ تا زمان مرگش در سال ۱۹۲۸ حکومت شدیدا ضد غربی خود را رهبری کرد) شرکت کند. او میگوید: :”من تا آخرین روزی که در ایران زندگی میکردم، از حجاب امتناع میکردم و مثل بقیه پسرهای خیابان به نظر میرسیدم.”
وقتی شادی از دوران نوجوانی خود حرف میزند اگرچه در فعالیتهای سیاسی خود در ایران کاملاً فعال بود اما هنوز مستقیماً درگیر فعالیتهای الجیبیتی+ نبود. او به عنوان یک نوجوان ایرانی، هیچ گونه نمایشی از «لزبینیسم» نداشت تا بتواند به درک خودش کمک کند.او میگوید امکان نداشت خانوادهاش شک کنند که او یک لزبین است چرا که نمونه یا تجربیاتی از جامعه الجیبیتی در فرهنگ خود نداشتند.
شادی اشاره میکند که مادرش به شوخی میگفت: «شادی مثل یک مرد است» و «فکر کنم روزی زن خواهی داشت» اما شادی میگوید: «همه چیز برای آنها یک شوخی بود، برای من اما جدی بود» به دوران سردرگمی خود اشاره میکند و از رابطه مخفیانه و عشقش به مانا(نام مستعار) دوست دختر خود در دوران نوجوانی میگوید.
این چیزی بود که شبها به خاطرش روی تختم گریه میکردم. «میدانستم که نمیتوانم آنطور که میخواهم زندگی کنم.» به دلیل این سردرگمی و شرم، رابطه امین با دوست دخترش، مانا، باید مخفی میماند. امین به یاد می آورد: «او (مانا)خیلی زیبا بود» اما اگر امین قبل از فرار از ایران بیرون رفته بود، احتمالاً این فرصت را نداشت که فعالی باشد که اکنون هست.
بنابراین مخفی بودن گرایش جنسی او به عنوان یک لزبین به مانند یک سپر عمل کرد و یکی از برجستهترین فعالان لزبین ایرانی را قادر ساخت که کشورش را بدون اینکه به عنوان یک عضو جامعه ال جی بی تی کیو + شناخته شود، ترک کند.
امین تصمیم گرفت وقتی به آلمان رسید نیز گرایش خود را آشکار نکند. از مایل ها دورتر، او به خود فشار میآورد تا خانواده خودش را سربلند کند. او میگوید: «والدینم به خاطر فعالیتهای سیاسی من رنج کشیده بودند و نمی خواستم به خاطر گرایش جنسی من رنج دیگری ببرند» بنابراین، او با مردی ازدواج کرد که شادی او را با – با کمترین جاذبه جنسی برایش- توصیف می کند. همسر او بیشتر شبیه به همکارش بود، برادری که با او سرگرم می شد و فوتبال بازی میکرد. امین می گوید: «در آن پنج سال ازدواج، به زندگی گذشتهام، به دوست دخترم فکر نکردم، همه چیز از ذهنم پاک شده بود»
تا اینکه در یک بعد از ظهر سال ۱۹۹۵، زمانی که زندگی زناشویی غیر جنسی خود را در فرانکفورت سپری میکرد، تماس تلفنی گرفته شد. مانا بود که از ترکیه زنگ میزد. او از ایران خارج شده بود و شماره امین را از دختر عمویش گرفته بود. «به محض اینکه صدای او را شنیدم، مثل این بود که دوباره دری را به روی گذشتهام، به روی تمام احساساتم باز شده بود و فهمیدم که چقدر دلم برای وجود واقعی ام تنگ شده است… کسی که واقعاً بودم.»
امین به سمت کتابخانه زنان در دانشگاه محل زندگیاش رفت و شروع به خواندن هر چیزی که در مورد جنسیت و تمایلات جنسی نوشته شده بود، کرد. او صادقانه میگوید:«من شروع کردم که با آن مواجه شوم.» در مقطعی از مصاحبه ما، امین به خاطر انگلیسیاش عذرخواهی میکند، که من به او اطمینان میدهم که او از صمیم قلب صحبت میکند که به هر زبانی ترجمه میشود.
در اواخر همان سال، امین به چهارمین کنفرانس جهانی زنان در پکن رفت، جایی که لزبینها از سراسر جهان گرد هم آمدند – بزرگترین کمپین مشاهده پذیری لزبین ها در تاریخ نامیده میشود – کمپینی برای نشان دادن و مطالبه حقوق کامل جنسی برای همه زنان. این یک لحظه واقعاً کلیدی برای امین بود. او در حالی که شاهد ایستادگی و صدا و خواسته های این افراد بود، فکر کرد: «این چیزی است که من هستم. این زندگی من است.»
او به یاد میآورد که : «در آن پنج سال ازدواج، به زندگی گذشتهام، به دوست دخترم فکر نکردم، همه چیز از ذهنم پاک شده بود.»
در ادامه شادی توضیح میدهد که چطور پس از اتفاقهای رخ داده در زندگیش و تماس دوست دختر سابقش و مطالعات گستردهاش در زمینه جنسیت و تمایلات جنسی و طلاقش از به گفته خود “یکی از بهترین مردان ایرانی که ملاقات کرده بود”، سرانجام در سال ۱۹۹۷ به طور رسمی آشکار سازی کرد.
شادی در سال ۱۹۹۷ با ایراد اولین سخنرانی در مورد ”روابط همجنسگرایان از دیدگاه ایرانیان” در برلین علنا به نوعی مواضع خود را روشن کرد. او همچنین اولین و تنها متن فارسی در مورد وجود لزبینها، قدرت و لذت (مجموعه مقالات آدرین ریچ و آدری لرد) را ترجمه کرد. شادی میگوید: «من واقعاً در تمام جامعه ایرانی به عنوان یک لزبین شناخته شده بودم، دیگر چیزی برای پنهان کردن نداشتم»
امین برای رساندن صدایش از هر فرصتی که در اختیارش قرار گرفت استفاده کرد و هنوز هم استفاده میکند. “وقتی یک کانال خبری به من زنگ میزند تا بپرسد آیا میتوانم برای مصاحبه به استودیو بیایم، میروم، مهم نیست در حال انجام چه کاری باشم من نمیخواهم هیچ فرصتی را برای صحبت با میلیونها نفر در ایران از دست بدهم.
شادی که همچنان در کنار فعالیتهایش در زمینه حقوق اقلیتهای جنسی و جنسیتی فعالیت سیاسی خود را ادامه میدهد معتقد است بسیار مهم است که کشور شاهد صحبت و تحلیل یک لزبین از وضعیت سیاسی باشد، که ما نه تنها در مورد جنسیت و گرایش جنسی خود صحبت می کنیم، بلکه در مورد مسائل گستردهتر نیز صحبت میکنیم، ما بخشی از تغییر هستیم.
با این حال، با انعکاس افکار عمومی، امین با واکنش شدیدی روبرو شد – شادی در قسمتی از این مصاحبه از احساسش در مقابل واکنش همجنسگراستیز و حملاتی که وبسایتها و خبرگزاریهای جمهوری اسلامی به او کردند صحبت میکند او از تجربهاش بعد از اولین حملات مستقیم نسبت به او تعریف میکند” آنقدر ناراحت شدم که هر روز گریه میکردم و میپرسیدم چرا این کار را میکنند، چرا وقتی من را نمیشناسند درباره من مینویسند” او از دورانی میگوید که مطبوعات او را به عنوان لزبین درک نمیکردند شادی میگوید” فقط افرادی که به دلیل تبعیض بر اساس هویت جنسیتی یا گرایش جنسی خود رنج کشیدهاند، میتوانند مرا درک کنند”
او با استایل و سبک شادی امین، بیست نفر از جامعه الجیبیتی ایرانی را از کشورهای مختلف اتحادیه اروپا (فرانسه، آلمان، دانمارک، اتریش، بلژیک)، ترکیه و ایران فراخواند. همه آنها برای یک گردهمایی سه روزه به فرانکفورت آمدند که در آن گردهمایی درباره نیاز به شبکهای که بتواند در برابر این نوع حمله مقاومت کند، بحث کردند. از این نشست، شش رنگ، شبکه همجنس گرایان و ترنس جندرهای ایرانی (بزرگترین سازمان الجیبیتیکیو + ایرانی در جهان) متولد شد.
این سازمان با طیف وسیعی از فعالیت ها شامل دادخواست از دولت، نوشتن گزارش، فعالیت های گسترده در رسانه های اجتماعی و کار با جوانان میباشد. این سازمان راه نجاتی برای افراد ال جی بی تی کیو+ در ایران، خارج از ایران و به طور کلی منطقه است.
آنها بیش از ۲۵۰۰ نفر در گروه و انجمنهای واتساپ خود دارند که اکثر آنها بین ۱۳ تا ۲۵ سال سن دارند. “جوانان برای مشاوره حقوقی و حمایت روانی به ما مراجعه میکنند و ما روزانه هشت ساعت در روز حمایت میکنیم و جلساتی را با روانشناسان و مشاوران حقوقی برگزار میکنیم”
از همان ابتدا، موضع ششرنگ واضح و روشن بود آنها فقط نمیخواستند به صورت آنلاین یا به طور جدی برای خروج افراد الجی بی تی کیو+ از کشور کار کنند. امین میگوید آنچه شش رنگ آرزوی ایجاد آن را دارد «تغییر فرهنگ در ایران» است. «ما می خواهیم نظر خانواده را در مورد مسائل افراد ال جی بی تی کیو+ تغییر دهیم.» به همین دلیل است که امین را اغلب میتوان در صدای آمریکا، mbc پرشیا، و در سازمان ملل یا مشاهده کرد که درمورد دیدگاههایش صحبت میکند.
مطالب ششرنگ به زبانهای کردی، ترکی، عربی و فارسی منتشر میشود. امین میگوید: «خانواده ها واقعاً نیاز دارند که همه این توضیحات را به زبان خودشان بشنوند تا بیشتر با آنها آشنا شوند و بیشتر به مسائل نزدیک شوند» ششرنگ شبانه روزی برای و با جامعه الجیبیتیکیو+ ایران کار میکند و همیشه مدافع حقوق افراد لزبین و ترنسجندرهای ایران میباشد.
در طول این دوران پرفراز و نشیب ایران ، تمرکز ششرنگ همچنان بر وضعیت دو فعال لزبین ایرانی محکوم به اعدام، ساره صدیقی همدانی و الهام چوبدار است. آنها با تلاش های خود توجه بین المللی گسترده ای را به وضعیت اسفناک زنانی که در زندان مرکزی ارومیه هستند، جلب کرده اند.
امین به GO گفت: به مدت چهار ماه، به دلیل « قطع گسترده اینترنت در ایران توسط حکومت» ششرنگ امکان به روز رسانی از ایران نداشت. سپس در ۱۶ ژانویه، ششرنگ گزارش داد که درخواست تجدیدنظر در حکم دو فعال الجیبیتیکیو+ پذیرفته شده است.
ششرنگ ایجاد کمپینهای موفقیت آمیز، موج حمایت و خشم بین المللی و همچنین فشار بر مقامات ایرانی را از دلایل موفقیت آمیز برای لغو احکام اعدام این دو فعال عنوان میکند.
او تاکید میکند هرچند در حال حاضر درخواست تجدید نظر حکم این دو فعال الجیبیتی از طرف دادگاه پذیرفته شده است اما همچنان تا آزاد شدن آنها باید تلاش کرد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.