نفرت پراکنی و ستیز علیه همجنسگرایی ابزار پروپاگاندای جمهوری اسلامی
خبرگزاری «فارسنیوز»، در تاریخ ۱۹ دی ماه ۱۴۰۱، مطلبی با عنوان «ستاره مسلمان، قربانی حامیان همجنسگرایی در جام جهانی» منتشر کرد که در آن ادعا شده است «دنیل ریولو»، خبرنگار فرانسوی، دلیل نبودن «کریم بنزما» در جام جهانی فوتبال را مخالفت او با همجنسگرایی اعلام کرده و در متن چنین آمده که:«برخی از بازیکنان تیم ملی فرانسه تصمیم گرفتند در موضوع حمایت از همجنسگراها ورود کنند و بنزما تصمیم گرفت با آنها مقابله کند و مخالف حمایت از همجنسگراها در ایام جام جهانی بود» و «به خاطر (ابراز) این عقیده و اختلاف افتادن در اردوی تیم ملی» بود که «دشان»، سرمربی تیم ملی فرانسه، مجوز بازگشت به مسابقات را به او نداد. اما در منابع غیر فارسی زبان، به نقل از این خبرنگار آورده شده است که بنزما صرفاً خطاب به همکارانش گفته که: «آیا ما برای این کارها اینجا هستیم؟»
بنزما که اصالتاً الجزایری است و همواره توسط خبرگزاریهای جمهوری اسلامی بر مسلمان بودنش تأکید میشود، پیش از این به خاطر پروندهی باجگیری با فیلم سکسی یکی از همکارانش، به یک سال حبس تعلیقی و ۷۵۰۰۰ یورو جریمه محکوم شده بوده است.
نکتهی دیگر آنکه در تیتر این خبر از اصطلاح «حامیان همجنسگرایان» استفاده شده؛ حال آنکه آنها «حامیان حقوق همجنسگرایان» و همچنین باقی اعضای خانواده الجیبیتیکیوپلاس بوده و بنابراین «حامیان حقوق بشر» هستند.
بنزما خود به عنوان یک «دیگری» در جامعه فرانسه، بارها از Xenophobia «بیگانه هراسی» و Racism «نژادپرستی» شکایت کرده است و بعید به نظر میرسد که شخصاً با اقلیتهای جنسی و جنسیتی ستیز داشته باشد و منظورش از این پرسش، روشن شدن موضعشان در خصوص «دخالت فوتبال در سیاست» بوده است.
همچنین این خبر هنگامی منتشر میشود که چندی از خشم جمهوری اسلامی ناشی از کاریکاتورهای مجله «شارلی ابدو» نمیگذرد و بر روی دیوارهای سفارت فرانسه در ایران، جمله «خانهی همجنسبازان، خونهای آلوده» نقش میبندد.
اما این مطالب یکسانی که موضوع «همجنسگرایی» را وسیله قرار میدهند و در چندین وبسایت، به یک شکل، منتشر و کپی میشوند، در راستای چه اهدافی هستند؟
چه جریانهای سیاسی یا اشخاصی را تخریب میکنند؟ و خوب است از خودمان بپرسیم که آیا بدون پشتوانه ستیز فرهنگی علیه همجنسگرایی ممکن است به اهدافشان دست یابند؟
از طرف دیگر در تاریخ ۲۰ دی ماه ۱۴۰۱، یعنی تنها یک روز پس از آنکه «پاپ فرانسیس»، اعدام معترضین در ایران را محکوم کرد، مطلبی با عنوان «توطئه کاردینالها برای کنارهگیری پاپ فرانسیس» توسط خبرگزاری «ایسنا» منتشر شد که در آن از «نارضایتی در میان کاتولیکهای محافظهکارتر در مورد همجنسگرایی، سقط جنین، طلاق و همچنین وضعیت جسمانی ناپایدار» پاپ فرانسیس سخن به میان آمد.
لازم به ذکر است، پاپ فرانسیس برخلاف پاپ قبلی، موضع بسیار متعادلتری، هرچند هنوز متناقض، نسبت به موضوعات مختلف و از جمله مسائل جنسی و جنسیتی داشته است. وی مشخصاً در خصوص موضوعات چالش برانگیزی که سیاستهای فعلی کلیسا را تحت فشار قرار میدهند، مانند مشارکت کامل و برابر زنان، ازدواج کشیشها، زنان کشیش، کشیشهایی با جنسیت غیردوگانه و یا همجنسگرا، سقط جنین، پذیرش روشهای کنترل تولد مصنوعی و همچنین «اتحاد مدنی» زوجهای همجنس، سخن گفته است.
واقعیت آن است که واتیکان اغلب مواضع شدیدی را علیه اقلیتهای جنسی و جنسیتی اتخاذ کرده که گاهی اوقات با اظهارات پاپ در تضاد میافتند. همچنین خود پاپ نیز قبلاً ادعا کرده بود که «نهاد خانواده توسط جنبش ازدواج همجنسگرایان تهدید میشود» و زمانی هم نظریه کوئیر را با «سلاح هستهای» مقایسه کرده بود.
بر اساس تعالیم کلیسای کاتولیک، همجنسگرایی محکوم است اما به خودی خود گناه تلقی نمیشود. از این روی، وقتی در سال ۲۰۱۳ از پاپ فرانسیس در خصوص همجنسگرایی پرسیدند، گفت:«من چه کسی هستم که قضاوت کنم؟»، در سال ۲۰۱۶ گفت که مسیحیان از همجنسگراها به خاطر «بدرفتاری تاریخی» با آنها عذرخواهی میکنند و در جای دیگری کاتولیکهای همجنسگرا را «فرزندان خدا» خواند که «حق داشتن خانواده را دارند».
پاپ فرانسیس همچنین با افراد ترنسجندر ملاقات کرده و از Capitalism «سرمایهداری» نیز انتقاد کرده است؛ آموزههای کلیسا در مورد مجازات اعدام را تغییر داده و آن را در هر شرایطی «غیرقابل قبول» تلقی کرده است. او در اظهارات خودش، مخالفت واتیکان با سقط جنین را با مخالفت علیه مجازات اعدام مرتبط دانسته و گفته است که هر دوی آنها حق اساسی زندگی را نقض میکنند.
همچنین خبرگزاری «ایسنا»٬ به تاریخ ۲۶ دی ماه ۱۴۰۱ ٬مطلب دیگری را با عنوان «اصلاحات به سبک بن سلمان؛ مدارا با همجنسگرایی٬سرکوب آزادی بیان!» منتشر کرده است که برخی از رسانههای دیگر جمهوری اسلامی که در خدمت تبلیغات سیاسی این حکومت هستند٬آن را با تغییراتی جزئی در عنوان یا پاراگرافبندی پوشش دادهاند. برای مثال٬روزنامهی «کیهان» از تیتر «آزادی بیان» ممنوع! «همجنسبازی» آزاد! استفاده کرده است و یا خبرگزاری «الف» ترجیح داده به جای کلمهی «مدارا» از کلمهی «تسهیل» استفاده کند؛ احتمالاً به امید آنکه یکدست بودن و سفارشی عمل کردن این خبرگزاریها فاش نشود. نکتهی دیگری که در این متون وجود دارد٬استفادهی همزمان از واژگان «همجنسبازی» (که دارای بار منفی است) و «همجنسگرایی» میباشد که به احتمال زیاد هدف از آن٬هرچه بیشتر دیده شدن در موتورهای جستجو بوده است.
زنان و جامعه الجیبیتیکیوپلاس عربستان سعودی، سالیان سال است که با سرکوب شدید و چالشهای قانونی مواجه هستند اما اقلیتهای جنسی و جنسیتی در این کشور٬حتی با تبعیضات و مشکلات مضاعفی مواجه میشوند که سایر شهروندان (دگرجنسگرا و همانسوجنسیتی) با آنها مواجه نبوده و نیستند. در این کشور فعالیت جنسی همجنسگرایانه همچنان غیرقانونی است و حقوق همجنسگرایان توسط دولت به رسمیت شناخته نمیشود؛ همجنسگرایی و ترنسجدر بودن به نحو گسترده، به عنوان فعالیتهای ضداخلاقی و ناشایست تلقی میشوند و ممکن است افراد متعلق به این جامعه را با مجازات اعدام، حبس ابد، جریمه نقدی، اخراج و شلاق، اخته شدن شیمیایی، ضرب و شتم و شکنجه در طول بازداشت، مواجه کند.
هنوز یکسال نیز از خبر ممنوع شدن اکران برخی از فیلمها نظیر «دکتر استرنج»٬به خاطر داشتن شخصیت همجنسگرا و یا محصولات و اسباب بازیهایی با طرح رنگین کمانی در این کشور نمیگذرد یا مثلاً در سال ۲۰۲۰ ، یک دادگاه سعودی٬فردی به نام «محمد البوکاری» را که وبلاگ نویس یمنی بود، صرفاً به دلیل پست توییتری او که در آن از حقوق برابر برای افراد همجنسگرا حمایت کرده بود، به ده ماه زندان٬ ۲۶۰۰ دلار جریمهی نقدی و اخراج محکوم کرد.
عربستان سعودی به دلیل سابقهی نقض حقوق بشر٬از جمله بازداشت فعالان حقوق زنان و یا جرمانگاری همجنسگرایی، همواره مورد انتقاد کنشگران و نهادهای بینالمللی حقوق بشری و برخی از دولتها قرار گرفته است. بنابراین وقتی خبرگزاریهای جمهوری اسلامی مینویسند: «درحالی که رژیمِ سعودی٬به رهبری «محمد بن سلمان» هرگونه آزادی بیان واندیشه را ممنوع و کوچکترین مخالفتها را با اعدام پاسخ میدهد٬علیرغم جامعهی مذهبی و محافظهکار، سیاست متفاوتی را در قبال همجنسگرایی در پیش گرفته و با در دستور کار قرار دادن اقدامات غیر مستقیم و حتی علنی، درصدد ترویج این پدیده و مدارا با آن در راستای جلب رضایت غرب است!»، هدفی به جز توجیه سیاست «دشمن محور» خود با این کشور و کشورهای دیگر و یا تخریب شخص بن سلمان ندارند و از داغهای ننگ اجتماعی که متأسفانه پیرامون وجود، حضور و ماهیت اقلیتهای جنسی و جنسیتی در کشورهای سنتی و مذهبی٬نظیر کشور خودمان وجود دارد، سوءاستفاده کرده و آن را وسیلهای برای اهداف سیاسی غیرمردمی خودشان قرار میدهند.
نتیجه آنکه، مطالبی از این دست، در راستای «پروپاگاندا»ی جمهوری اسلامی تولید میشوند و از نگرش منفی فرهنگی نسبت به همجنسگرایان در جامعه، سوءاستفاده کرده و آن را تقویت نیز میکنند.
تبلیغات سیاسی، جوسازی یا همان Propaganda پروپاگاندا، اطلاعات هماهنگ و جهتدار برای بسیج افکار عمومی هستند. پروپاگاندا برخلاف تهیه اطلاعات و اخبار غیر جانبدارانه، اغلب اوقات، واقعیتها را بهطور گزینشی بیان کرده و بازنمایی میکنند (حتی اگر نادرستی آنها بر گوینده آشکار باشد) تا از سوی مخاطبان، واکنش و رفتارهای احساسی و نه عقلانی سر بزند.
پروپاگاندا شکلی از ارتباط است که با ترغیب یا اقناع فرق میکند، زیرا هدفش این است که به قصد و نیت مبلغ سیاسی دست یابد و آن را تداوم بخشد. تبلیغات سیاسی ممکن است افکار عمومی و رفتار افراد را تحت تأثیر قرار بدهند و آنها را دگرگون سازند و یکی از ابزار مهم پروپاگاندا، Selective truth «حقیقت گزینشی» است؛ یعنی گفتن پیام تبلیغاتی در ضمن حقایق گزینش شده ، به شکلی که مخاطب متوجه نشود که مورد هجوم تبلیغاتی قرار گرفتهاست.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.