خادمان آستان قدس و خبرگزاری فارس در پویش حمایت از افراد ترنس چه می کنند؟
چندی پیش خبری در خبرگزاری فارس (وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) منتشر شد مبنی بر ایجاد خیریهای در حمایت از افراد ترنس که جمعی از خادمان آستان قدس رضوی نیز حامی آن هستند. در متن این خبر آمده که خیریه شمس (شمیم مهر سبحان) پویشی (کمپینی) در حمایت از افراد ترنس به راه انداخته که حدود دوهزار نفر نیز آن را حمایت کردهاند.
این کمپین به فرهنگسازی و ضرورت وضع قوانین حمایتی برای رسیدگی به وضعیت بیمه و معافیت سربازی، ارائه خدمات پزشکی، اشتغال و ایجاد محل اقامت برای افراد ترنس اشاره دارد.
مدیر این خیریه، محمد نوریزاده، از نحوه آشنایی خود با موضوع افراد ترنس که به واسطه آشنایی با یک هنرمند زن بود که نذری برای یک ترنس کرده بود، تعریف می کند و اینکه این آشنایی سبب شده تا وی اطلاعات بیشتری در مورد مشکلات و معضلات جامعه ترنس کسب کند. او میگوید:« این نذر برایم عجیب بود.خیلی عجیب. تا آن زمان تصویر درست و مثبتی از ترنس ها در ذهن من نبود. پیگیر شدم که ماجرا چیست و آن خانم هنرمند از معضلات و مشکلات ترنس ها در ایران گفت؛ اینکه آنها دچار یک نوع اختلال هویت جنسی هستند و به همین خاطر در اقلیت قرار دارند و جامعه ازشان غافل است.»
و سپس از طی یک روند سه ساله برای تغییر اساسنامه شان و اینکه بتوانند بالاخره حتی در حد یک موسسه خیریه تابع دولت، به افراد ترنس کمک کنند، پرده بر می دارد. این امر به خواننده، میزان کنترل دولتی بر نهادهای رسمی موجود را نشان داده و اینکه اتفاقا از نگاه مسئولین دولتی، افراد ترنس، نه افراد معمولی، بلکه هر گونه نزدیک شدن و حمایت از آنان به صورت رسمی باید با مجوز وزارت کشور و قوه قضاییه باشد.
آنچه مشخص است، این کمپین قرار است تصویر از افراد ترنس را در جامعه تغییر داده و نشان دهد که این افراد تابع اخلاقیات حاکم بوده و بسیاری از آنها حتی اکنون از خادمین حرم هستند.
وی خطاب به رسانه ها دغدغه اصلی شان را بیان می کند و می گوید:”ترنس ها تفاوتی با ما ندارند. فقط بیمارند و با نوعی اختلال مواجه هستند. اگر جامعه و حاکمیت این افراد را نبیند و مشکلاتشان را درک نکند آنها میتوانند مشکلات امنیتی را برای جامعه به وجود بیاورند.”
بله. افراد ترنس می توانند مشکلات امنیتی برای جامعه به وجود آورند. معنای این حرف از مدیر عامل خیریه شمس در مشهد و برای خبرگزاری فارس، به ما نشان می دهد که هدف از تغییر اساسنامه و تحت پوشش قراردادن افراد ترنس، هدف کنترل و نفوذ در شبکه های حمایتی آنها ست.
وی در جای دیگری از این مصاحبه می گوید:”حالا ترنس هایی داریم که در گروههای جهادی دو برابر افراد عادی عاشقانه خدمت میکنند.” یعنی، ما به ازای ایجاد سرپناه و شغل برای آنها، خدمت آنها در نهادهای مذهبی و احیانا نهادهایی چون بسیج سازندگی و حتی طبق اطلاعات رسیده به ما، فشار برای خبرچینی و همکاری اطلاعاتی است که باعث رنجش و فاصله گیری بسیاری از افراد ترنس از چنین نهادهایی شده است، خواهد بود.
تاکیدات مکرر وی مبنی بر اینکه افراد ترنس را درک کنیم، آنها همجنسگرا و دوجنسیتی نیستند، نیز دوگانه همیشگی جمهوری اسلامی را به میان میکشد. در تقابل قرار دادن همجنسگرایان و افراد ترنس! دوگانهای که با تحریک همجنسگراستیزی جامعه و جلب ترحم برای افراد ترنس دیواری را بین جامعه همجنسگرا و ترنس ایجاد میکند. دیواری که بیش از همه آسیبش به خود این جامعه و تضعیف آنها در طرح مطالبات مشترکشان میرسد.
به هر روی اصرار بر تلاش حکومت برای جدایی جامعه ترنس ازبقیه طیف های جامعه اقلیتهای جنسی و جنسیتی امری پرسابقه است. وقتی بهوجودآورنده یک جریان نگاهی تقلیلگرایانه و بدون اطلاع و تحقیق نسبت به جامعهای که میخواهد از آنها حمایت کند دارد چهطور ممکن است اتفاق مثبتی برای این افراد رقم بزند؟
البته گفتوگویی دیگر در خبرگزاری فارس با افراد ترنس در همکاری با خیریه شمس منتشر شده که متاسفانه نشان میدهد برخی از آن افراد هم تحلیلی درست از وضعیت خودشان ندارند، و گویی دعوت شدهاند تا حرف های مدیرعامل این خیریه را تکرار کنند، چنانکه یکی از آنها در بیان ضرورت پرداختن رسانه ها به مشکلات افراد ترنس میگوید:«ما از خبرگزاری فارس ممنونیم که این فرصت را در اختیار ما قرارداد تا بدون واسطه با مردم صحبت کنیم و بگوییم که ما یک ترنس هستیم، نه همجنسگرا و نه دوجنسیتی. در جامعه برچسبهای مختلفی به ترنس ها زده میشود. به ما میگویند همجنسباز یا همجنسگرا، ما عذاب میکشیم.»
در کشوری که این اقلیت، هیچ صدایی از آن خود ندارند، و در نبود قوانین حمایتی اینکه در این پویش روانشناسی نذر کرده تا ساعتها به این افراد خدمت کند چه چیزی را در وضعیت حقیقی جامعه ترنس تغییر خواهد داد وقتی هنوز نگاهی پزشکینه به افراد ترنس دارد؟ در چنین نگاهی، حق و حقوق افراد که بایستی تضمین شده و به آنها ارائه شود، در گرو نذر و به اصطلاح خیری و نیکوکاری عده ای بالا دستی اسیر می شود و جامعه به حاشیه رانده شده، وظیفه اش قدردانی از این خیران است. در حالی که اگر با بهرسمیتشناختن حقوق این افراد، ابتکار چنین کمپین هایی به خود این جامعه واگذار شود، مطالباتشان به کرسی نشسته و نهادهای دولتی را پاسخگو کنند، میتوان امیدوار بود که تغییری مثبت در وضعیت جامعهی ترنس ایرانی رقم خواهد خورد.
امیدواریم فعالان این حوزه به چنین تلاشهایی که از سوی نهادهای حاکمیت برای بدست گرفتن پرچم اعتراضی جامعه ترنس نقادانه نگاه کرده و راه حل تشکل های مستقل خودیاری و همیاری افراد ترنس را در مقابل آن به پیش ببرند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.