رونمایی از جنسیت X در لندن

رونمایی از جنسیت X در لندن

پنج شنبه شب مراسم رونمایی از کتابی به نام «جنسیتX» در لندن برگزار شد. این کتاب حاصل پروژه «نه به تغییر جنسیت تحمیلی» است که به عنوان یک پروژه تحقیقاتی مشترک میان موسسه «عدالت برای ایران» و «شبکه لزبین ها و ترنس جندرهای ایرانی (شش رنگ)» انجام شده است.
تهیه این کتاب که «شادی امین» آن را نوشته است، حاصل تحقیق و پژوهش و مصاحبه با ۱۰۵ نفر شامل ۹ هم‌جنس‌گرای مرد، ۳۶ هم‌جنس‌گرای زن، ۳۸ ترنس جندر، پزشکانی که عمل جراحی تغییر جنسیت انجام می دهند و روان‌شناسان مرتبط با این موضوع است.
«هایده مقیسه»، استاد ایرانی مطالعات زنان «دانشگاه یورک» درباره این کتاب می گوید:‌ «کتاب جنسیت ایکس چند ویژگی برجسته دارد؛ اول این که نویسنده با اشاره به شرایط حاد سرکوب سیاسی و فرهنگی، زمینه ای به خواننده می دهد تا دلیل نقض دایمی حقوق انسانی هم‌جنس گرایان، تغییرجنس خواهان و ترنس جندرها را بهتر درک کنند بی آن که ادامه بن بست روانی و قانونی هم‌جنس گرایان را از معادله حذف کند.»
وی ادامه می دهد: «کتاب روشن می کند که انجام جراحی تغییر جنسیت در ایران نه عملی نوظهور است و نه می توان آن را جبران محرومیت حقوقی و اجتماعی هم‌جنس خواهان و ترانس ها در ایران اسلامی دانست.»
این تحقیق نشان می دهد که اولین عمل جراحی تغییر جنسیت ثبت شده در رسانه ها در دهه ۳۰ در شیراز انجام شده و حدود ۲۵ سال قبل آیت الله خمینی نیز در فتوایی، این عمل جراحی را قانونی اعلام کرده است.
هایده مغیثی این تحقیق را جانب‌دارانه می داند و درباره این کتاب که حاصل این پژوهش است، می گوید: «کتاب جنسیت ایکس، کتابی است سیاسی و جان‎بدارانه با هدف مشخص آگاهی دادن به قصد تغییر و با امید بازتر کردن فضای زندگی اجتماعی؛ یعنی داشتن حق زندگی بدون تبعیض، بدون خشونت، بدون تحقیر و توام با احترام برای هم‌جنس گرایان.»
شادی امین، نویسنده این کتاب می گوید: «زمانی که صحبت های یک ترنس جندر ۱۹ ساله ایرانی را شنیدم، دیدم او هم تقریبا همه چیزهایی را که من تجربه کرده ام، تجربه کرده است؛ آزار و اذیت های دوران مدرسه، دوستان و آشنایان، کم تحملی جامعه و خیلی از دردهای دیگر.  من و او از دو نسل متفاوت هستیم. با خودم فکر کردم که در این ۳۰ سال گذشته چیزی تغییر نکرده، کسی درباره زندگی ما نمی نویسد، حرف نمی زند و… . از این رو تصمیم گرفتم خودم درباره زندگی ام و زندگی ما اقلیت های جنسی بنویسم.»
این پژوهش نشان می دهد در ایران حقوق هم‌جنس‌گراها و ترنس جندرها به رسمیت شناخته نمی شود و آن ها را به عنوان مجرم یا بیمار به جامعه معرفی می کنند. در جامعه ایران به ترنس ها و هم‎جنس‎گراها گفته می شود که باید تغییر جنسیت دهند زیرا جامعه ایران فقط شامل مرد و زن است و جنسیت دیگری در قانون آن تعریف نشده است.
این اقلیت های جنسی در ایران فشارها و خشونت های مختلفی را در خانواده، جامعه، مدرسه و محیط کار متحمل می شوند. آمار خودکشی در بین این افراد بسیار بالا است. معمولا آن ها را برای مشاوره با پزشکان یا روان‎شناسانی می فرستند که خود آن ها هم آگاهی لازم را در مورد این افراد ندارند و آموزش کافی در این زمینه ندیده اند.
بیش تر آن هایی که پیش روان‌شناس رفته اند، می گویند که به آن ها در جلسه های مشاوره توصیه می شود که به عنوان یک دختر یا یک پسر چه طور باید رفتار کنند. به خیلی از آن ها هم در جلسه های بعدی توصیه شده که عمل تغییر جنسیت را انجام دهند.
«رها بحرینی»، نویسنده نسخه انگلیسی این کتاب می گوید: «این افراد برای عمل جراحی امکانات و اطلاعات لازم را دریافت نمی کنند و در مورد عوارض عمل آگاهی ندارند. در طی تحقیق ما، سه ترنس جندری که عمل جراحی کرده بودند، به دلیل مشکلات بعد از عمل، جان خود را از دست دادند.»
او اضافه می کند: «این اقلیت های جنسی در ایران تحت درمان های مختلفی از جمله شوک الکتریکی، تجویز داروهای روان‌گردان، تجویز داروهای هورمونی و خیلی دیگر از درمان ها قرار می گیرند تا هم‌جنس خواهی در آن ها درمان شود. این درمان ها برخی اوقات به اندازه ای سخت می شوند که به شکنجه می مانند. تحقیقات ما نشان می دهد که بسیاری از افرادی که تحت این درمان ها قرار گرفته اند، دچار مشکلات روحی و روانی شده اند.»
از شادی امین می خواهیم تا سه مورد از مصاحبه هایی را که روی وی تاثیر گذاشته، برای ما بازگو کند.می گوید: «روزی با بچه های ترنس در ترکیه دور هم جمع شده بودیم، در حالی که من دست یکی از آن ها را که به تازگی عمل تخلیه رحم و سینه انجام داده بود، گرفته بودم. متوجه شدم که دست هایش خیس عرق شد و در آن لحظه به من گفت کاش تو را زودتر می شناختم. برای وی تا قبل از همه این ماجراها لزبین بودن یک تابو بود. برای همین اگر این اطلاعات را از قبل داشت، شاید برای تصمیمش عجله نمی کرد یا با آگاهی بیش‏تری جلو می رفت.»
شادی ادامه می دهد: «از یکی از افرادی که در دوره عمل خیلی زجر کشیده بود، از خانواده کتک خورده بود، دانشگاه او را اخراج کرده بود و مصیبت هایش بی حد بود، پرسیدم سخت ترین تجربه ات چه بوده که در جواب به من گفت زمانی که مادرم به من گفت تو یک لزبین هستی. این یعنی هموفوبیا که درون این افراد وجود دارد.»
می گوید: «داستان سوم مربوط به یکی از راویان ما (در کتاب) به نام “سامان” است. او تعریف می کند که یکی از دوستان ترنس او (مرد به زن) فوت کرده بود. غسال‎خانه مردها او را نمی پذیرفت چون بالاتنه زنانه داشت و غسال خانه خانم ها هم به دلیل آلت تناسلی، او را قبول نمی کرد. یکی از نگرانی های ترانس ها این است که به جسد آن ها هم بی احترامی می کنند. آرزوی خیلی از آن ها است که در تصادفی بمیرند و جنازه آن ها تکه تکه شود تا کسی نتواند به جسد بی احترامی کند.»
شادی امین با اشاره به این که نتیجه این تحقیق مجموعه ای از خواسته ها است، می گوید: «باید شیوه‌های درمانی هم‎چون شوک الکتریکی و داروهای روان‎گردان برای تغییر گرایش جنسی و هویت جنسیتی غیرقانونی اعلام شود. باید قوانینی تصویب کنند تا تغییر جنسیت تحمیلی را ممنوع کند و محافظ حق ترنس‌جندرها برای برخورداری از بالاترین استانداردهای سلامت و خودداری از اجبار آن ها به انجام عمل جراحی تغییر جنسیت باشد. باید در جامعه ایران از روابط جنسی هم‌جنس‌گرایانه جرم زدایی شود و مجازات اعدام و شلاق برای روابط هم‌جنس‌گرایانه‌ای که با توافق دو طرف و بین دو فرد بزرگ سال انجام می شود را لغو کنند. ما می خواهیم مشاوران، پزشکان و روان‎پزشکان در برابر تصمیمات، اعمال و رفتارشان با ترنس جندرها و هم‌جنس‌گراها پاسخ‎گو باشند.»
منبع گزارش: ایران وایر
http://iranwire.com/features/7909/
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *