چرا آشکار سازی میکنیم ؟ / صدرا اعتمادی
صدرا اعتمادی – روانشناس بالینی
ما (اقلیت های جنسی) ، جهت گیری جنسی خود را شناسائی می كنیم و سپس آن را در یك دنیای ناپذیرا و بی رحم و خشن آشكار می كنیم! این موضوع اغلب از دید افراد دگرجنس گرا عجیب به نظر می آید. سوال آنها این است که چرا ما شخصیت و وجهه ی اجتماعی خودمان را نزد خانواده و دوستان و همکاران مان به خطر می اندازیم؟ اصلاً چه دلیلی برای انجام چنین کار احمقانه ای وجود دارد؟ !! آنها اغلب میگویند ” شما اینگونه آفریده شده اید!؟ بسیار خب! اما دلیلی ندارد که این موضوع را همه جا جار بزنید! آن را پنهان نگه دارید! این به نفع خودتان و اطرافیان شماست!”.
آیا در پستو ماندن به نفع ماست ؟
مسئولیت ما درقبال خودمان : حق ما برای ابراز خویشتن
ما در دنیایی زندگی میکنیم که برای ما ساخته نشده است. زیستن درچنین دنیایی به ذات میتواند آزار دهنده باشد. رسانه ها، خانواده ، جامعه، دولت ها وسایر نهادهای رسمی و قانونی دگرجنس گرایی را به عنوان تنها شکل ممکن بودگی جنسی به رسمیت میشناسند و هرچیزی به جز آن را یا نادیده میگیرند یا در برخی کشورها مانند ایران عمداً انکاریا سانسور میکنند.
روابط ما به رسمیت شناخته نمی شود. اگربخواهیم رابطه ی یک زوج همجنسگرا را با رابطه یک زوج دگرجنس گرا مقایسه کنیم ، از حمایت های مالی و عاطفی که دگرجنس گرایان از خانواده، جامعه و نهادهای رسمی و قانونی دریافت می کنند گرفته تا حقوقی اجتماعی آنها و… حتی قابل قیاس نیز نیست.
اما ، فارغ از دنیای واقعی، ما حتی دردنیای مجازی هم از این تبعیض در امان نیستیم. هیچ گاه ازخودتان پرسیده اید چطور دیگران این حق را دارند که عکس های مراسم ازدواج، ماه عسل رفتن، بچه دار شدن یا پیک نیک آخر هفته شان را درصفحه ی شخصی شان به اشتراک بگذارند اما یک اقلیت جنسی حتی از این امکان ساده نیز محروم است . چرا ما نباید این حق را داشته باشیم که عکس دونفره مان را با کسی که دوست می داریم با دیگران به اشتراک بگذاریم بی آن که نگران دشنام، تبعیض ، اهانت یا حتی پیامدهای قانونی مانند مجازات باشیم؟
با وجود این تبعیض ، آیا سکوت کردن و پنهان باقی ماندن، راه حل عاقلانه ای است؟ آیا این سکوت؛ در درازمدت به تداوم سرکوب و نادیده انگاری ما نمی انجامد؟
بعضی ها ترس از طرد شدن ؛ پذیرفتنی نبودن و از دست دادن دوستان و اطرافیان شان را دلیل آشکار نکردن گرایش/هویت جنسی شان عنوان می کنند. البته اغلب این ترسها واقعی هستند و ساخته و پرداخته خیالات نیستند. این که با آشکارسازی ممکن است بسیاری از اطرافیان شما پراکنده شوند قابل انکارنیست اما درعوض به شما لذت وقت گذراندن در کنار کسانی را می دهد که شما را بدون هیچ نقابی همان گونه که هستید می پذیرند. شما حق دارید درست همانند دیگران، درجامعه، خود و احساساتتان را ابراز کنید. درباره ی تجارب تان با دیگران صحبت کنید و تجارب خود را با دیگران به اشتراک بگذارید. آشکارسازی این امکان را برای شما فراهم می کند تا روابطی شاید کمتر گسترده اما اصیل تر را تجربه کنید.
ضمناً ، مطالعات زیادی نشان میدهد که آشکارسازی برای سلامت روان، احساس بهزیستی و روابط بین فردی ما بسیار مفید است (مثلاً نگاه کنید به کاین، 1991 ، كارون و یولین، 1997 ، لاسالا، 1997 ).
مسئولیت ما درقبال جامعه ی رنگین کمانی ها : حق ما برای متفاوت بودن
بعضی ها تصور می کنند چون اکثریت افراد تمایلاتی متفاوت با آنها دارند پس نباید درباره امیالشان سخن بگویند . آیا باید تفاوت هایمان را پنهان کنیم؟ آیا محکومیم که وانمود کنیم همانند اکثریت هستیم؟ آیا همرنگی با دیگران امتیاز به حساب می آید؟ تصور کنید اگر درطول تاریخ، همه ی افراد ، تفاوت در افکار، ایده ها و عقاید یا احساساتشان را از اکثریت پنهان می کردند چه اتفاقی می افتاد؟ هیچ گونه تحولی در علم رخ نمی داد. هیچ انقلابی شکل نمی گرفت و هیچ پیشرفتی حاصل نمی شد. گالیله ، پس از سال ها تسلط این نظریه که زمین مرکز جهان است و درشرایطی که همگان به متون کتاب مقدس و نظریه ارسطو برای اثبات ادعایشان استناد می کردند ، دریافت که زمین مرکز جهان نیست. دیدگاهی که منجر به محاکمه وی در دادگاه تفتیش عقاید شد و به او برچسب هایی چون ملحد و دیوانه زدند. تاریخ اما امروز گالیله را نه به عنوان یک کافر مجنون که به عنوان یک نابغه درتاریخ علم می شناسد.
هرقدر بیشتر آشکارسازی کنیم ، امکان دیده شدن ما درجامعه بیشتر می شود. برون آیی به دیگران امکان آن را می دهد که بدانند انواع دیگری از بودگی جنسی وجود دارد و باید درباره ی آن اطلاعات کسب کنند. وقتی مردم متوجه شوند که تعداد زیادی افراد مانند ما هستند ، بیشتر احتمال دارد بتوانیم حمایت افراد و نهادهای مدنی را برای داشتن حقوق اجتماعی جلب کنیم. تصور کنید اگر هر یک ازما ( که تخمین زده می شود بین هفت تا ده درصد ازجمعیت را تشکیل داده ایم ) بتوانیم حداقل تعداد انگشت شماری از اطرافیان خودمان را مطلع و آگاه سازیم ، تدریجاً درصد بالایی از جامعه نسبت به مسایل ما آگاه می شوند . این گام بزرگی برای مبارزه با تبعیض، همجنس گرا ستیزی ، کاهش فشار اجتماعی و حتی لغو مجازات در کشوری مانند ایران است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.