جامعه همجنس گرایان و ترنسجندرهای کلمبیا درجستجوی حقیقت و اجرای عدالت
در طول درگیریهای مسلحانه در کشور کلمبیا، صدای بسیاری از گروهها و اقلیتها با خشونت ساکت شد. بیشترین گروههای به حاشیه رانده شده: لزبین، گی، دوجنسگرا، ترنسجندر و افراد دوجنسی (LGBTI) هستند که موردهدف خشونت آشکار حقوقبشر توسط تمام گروههای مسلح در طول 50 سال درگیری مسلحانه کلمبیا بودند.
قتل، خشونت جنسی، و کوچ اجباری برخی از خشونتهایی است که جامعه همجنسگرایان در کلمبیا متحمل آن شدهاند. – و هنوز دچار آن هستند- در کلمبیا هنوز جنایتهای براساس هویت جنسی و گرایش جنسی به اندازه کافی بررسی نمیشوند و یا در کشور مورد تحلیل و بررسی قرار نمی گیرند.
(ICTJ)مرکز بین المللی عدالت انتقالی، در اتحاد با سازمانهای اتحاد تایید کارائیب، کلمبیای متنوع و بنیاد سانتا ماریا و با حمایت سفارت کانادا، سه نشست را با فعالان و قربانیان این درگیریها، سازماندهی کرده است، تا در مورد نیازهای جامعه اقلیت جنسی بیشتر بداند. و بررسی کند که چگونه اقدامات عدالت انتقالی – به خصوص اقدامات غیرقضایی- می تواند به حفاظت از حقوق آنها کمک کند.
این نشستها در کالی، ریوهاچا و بوگوتا در طول ماه مارس و آوریل برگزار شد، و طی آن شهادت آن دسته افرادی که تحت تاثیر درگیریها قرار گرفته بودند را از نواحی مختلف جمع آوری کردند.
اشتراکات اساسی در تجربیات اقلیت جنسی به برگزارکنندکان کمک کرد تا الگوهای فراگیر نقض حقوق آنها را تشخیص دهند.
با اثبات اینکه این افراد قربانیان گسترده جنایات هدفمند هستند. فعالان این حوزه در تلاش هستند تا پس از درگیریهای کلمبیا به حقیقت و عدالت واقعی دست پیدا کنند.
هدف خشونت سیستماتیک
ماریا کامیلا مورنو مدیر برنامه ICTJ در کلمبیا توضیح میدهد: “روشن است که خشونت علیه اقلیت جنسی، یک الگوی ساختاری تبعیض و محرومیت اجتماعی را دنبال میکند که توسط درگیریهای گروههای مسلح به دنبال کنترل جامعه در مناطق تحت نفوذ این گروهها شدت یافته است.” “همهی عاملان مسلح، به طور مغرضانه علیه افراد اقلیت جنسی اقدام کردند.”
شهادتهای جمعآوری شده در کارگاههای آموزشی نشان میدهند که، اگرچه تمام افراد مسلح درگیر در جنگ در خشنوت سیستماتیک علیه اقلیتهای جنسی دخالت داشتند – یعنی FARC، شبه نظامیان و نظامیان کلمبیایی- اما عاملان اصلی این خشونتها نهادهای اعمال قانون هستند. این امر به ویژه برای زنان ترنسجندر، که بیشترین گزارش را در رابطه با تبعیض پلیس ارائه کردهاند صادق است.
درگیریهای مسلحانه همچنین به عادیسازی خشونت علیه اقلیتهای جنسی در کلمبیا کمک کرد. زیرا بخش قابل توجهی از جامعه حقوق اقلیتهای جنسی را به رسمیت نمیشناسد و برخی حتی خشونتهای مکرر نسبت به جامعه اقلیت جنسی را موجه میدانند.
” یک پروسه حقیقتیابی، به شکلی که نور حقیقت را بر روی ذات سیتماتیک خشونت براساس هویت جنسی بپاشد. میتواند به نشان دادن خشونت و تعصب کمک کند.” مورنو همچنین اضافه میکند: “امروزه در چهارچوب روند صلح، ما این فرصت را داریم تا این نوع از خشونت را مورد دید عموم قرار دهیم و یک پروسه حقیقتیابی و یادآوری ایجاد کنیم که به این اجتماعات قدرت بدهیم تا حقوق خود را مشروعیت ببخشند و به آنها این اجازه داده شود تا حیثیت خود را دوباره بدست آورند.”
موریسیو آلباراسین ، مدیر سازمان کلمبیای متنوع، این نکته را برجسته میکند که ریشه های فرهنگی این درگیریها برخلاف دلایل اقتصادی آن، هنوز مورد بررسی قرار نگرفتهاند.
آلباراسین استدلال میکند: به حاشیه راندن اقلیت جنسی، از قبل از دوران جنگ نیز وجود داشته. او اضافه میکند: این نشستها، یک فرصت بودند تا “علل ریشههای فرهنگی” را که باعث حفظ و تداوم درگیریها شدند را درنظر بگیریم.
ارزشمند است که شانس خود را برای صلح امتحان کنیم و بر درک جامعه از قربانیان غلبه کنیم. ما کشور کنشگران سیاسی هستیم، کشوری که نیازمند تلاش همه است تا به یک تحول ساختاری دست پیدا کند.
مدیر اتحاد تایید کارائیب، ویلسون کاستاندا، تصریح کرد که این جلسات میتوانند به آغاز گفتگوها درباره امکان صلح در منطقه کمک کنند.
وی افزود: ” مهم است که اصولی طراحی کنیم تا این اجازه را بدهند که، فکر کنیم و بنیادی بسازیم تا خاطرات را جمع آوری کنیم. از این طریق ما قادر خواهیم بود تا آسیبهای مربوط به درگیریها را شناسایی و تاثیر آنها را بررسی کنیم.”
مشاهده پاسخ جهانی به خشونت علیه اقلیت جنسی
در بوگاتا، مدیر برنامه عدالت جنسیتی ICTJ کیلی مادِل، با فعالان اقلیتهای جنسی کلمبیایی و قربانیان در این رابطه صحبت کرد که، چگونه در کشورهای دیگر پس از جنگ، به خشونت علیه حقوق بشر براساس گرایشات جنسی اشاره شده است.
مادل، تاکید کرد، بررسی موارد نقض حقوق بشر و خشونتهایی که جامعه اقلیت جنسی از آن رنج برده هنوز یک کار در حال انجام برای سازمان دادن پروسه عدالت انتقالی است. یکی از مشکلات اصلی این است که این نوع از خشونتها به جای اینکه به عنوان یک استراتژی عمدی سازماندهی شده در زمینه جنگ شناخته شوند بخشی از خشونت عادی ارزیابی میشوند.
مادل همچنین تاکید کرد که جنایتهای انجام شده براساس گرایش جنسی در بسترهای گوناگونی از درگیری و یا سرکوب مستند شدهاند، از هولوکاست در آلمان، آفریقای جنوبی در دوران آپارتاید تا پرو در طول درگیری مسلحانهاش. اگرچه، مادل اصرار دارد هنوز کارهای زیادی برای بررسی و افشای این الگوهای جنایت باید انجام شود.
مادل گفت: “حامیان سیاسی و نهادها، باید آگاه شوند که خشونت روزمره و خشونت مربوط به دوران جنگ و درگیری نمیتواند از هم جدا شود.”. “درگیری به عادی سازی خشونت ختم میشود و این خشونت بر زندگی روزمره تاثیر دارد.”
در مقایسه با بسیاری از سازمانهای زنان، که به موفقیتهای قابل توجهی در رابطه با نشان دادن، نقض حقوق و وقوع خشونت براساس جنسیت در چندین کشور دست یافتهاند، این مسئله هنوز در رابطه با جامعه اقلیت جنسی اتفاق نیفتاده است.
مادل براهمیت به رسمیت شناخته شدن این نقض حقوق به منظور رسیدن به تاثیر واقعی، هم در پروسه حقیقت یابی و هم در اصلاحات نهادی اصرار دارد.
مادل گفت: افریقای جنوبی یکی از مترقی ترین قوانین اساسی در جهان در رابطه با حقوق لزبینها، گیها، بایسکشوالها و ترنسجندرها و اینترسکسها دارد. با این حال این قوانین به نهادهای زیرربط تفهیم نشده است و این نهادها با برخورداری از مصونیت، به رفتارشان ادامه میدهند.
یکی از اصلیترین شکایتهای شنیده شده از جانب قربانیان افریقای جنوبی این است که کمسیونهای حقیقت و صلح، ماهیت سیستماتیک خشونتهای رخ داده در آپارتاید را بررسی نمیکنند. در نتیجه خشونت روزمره از بین نرفته است. در عوض به چیزی تغییر شکل یافته است که ما آن را به عنوان خشونت روزمره و معمول میشناسیم. نمونه آن خشونت پلیس است.
در مورد کلمبیا، مادل این واقعیت را برجسته میکند که سازمانهایی که برای حقوق اقلیتهای جنسی مبارزه میکنند با بیان مطالبات خود، جامعه را از تجربیات خود آگاه میسازند.
وی گفت: بسیار مهم است که جامعه اقلیتهای جنسی را از ابتدا در فرآیند و پروسه حقیقتیابی، و در روند عدالت انتقالی برای بیان مطالباتشان به رسمیت بشناسیم. این تنها راهیست که آنها میتوانند به تغییر واقعی اجتماع کمک کنند.
ترجمه توسط شش رنگ، منبع :
http://bit.ly/1Pzqj99
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.