چرا استفاده از واژه "دگرباش" و مشتقات آن نادرست است؟ شادی امین
مطلب پیش رو نوشته شادی امین، نقدی درباره استفاده از واژه “دگرباش” و مشتقات آن همچون “دگرباش جنسی” است. او در بخشی از این نقد می گوید:
موازین اخلاقی حاکم بر رسانهها حکم میکند که چنانچه تعداد قابل توجهی از اعضای یک جامعه اقلیت، احساس کنند که با نوع خاصی از خطاب قرار گرفتن، مورد تحقیر واقع میشوند، دیگر از آن کلمه برای اشاره به آن گروه از جامعه استفاده نشود. در کلیه اسناد جهانی از جمله یوگیاکارتا (اصول مربوط به شمول قوانين بينالمللى حقوق بشر، در زمينۀ تمايل جنسى و هويت جنسيتى )نیز به درستی در هر پاراگراف، مفاهیم گرایشات جنسی، هویتهای جنسیتی، بیان جنسیتی و شاخصههای جنسی تکرار شدهاند تا از هر گونه ابهام و اغشاش جلوگیری کنند. این درست نقطه مقابل درک جامعه ایرانی است که با استفاده از واژه دگرباش، تحت عنوان موجز بودن، به ضرورت استفاده از تمام این مفاهیم خاتمه میدهد. این یعنی گرفتار درکی رخوتزده شدن که گروههای انسانی را در یک ظرف میریزد تا خود را از بیان پیچیدگی و تفاوتهای بین آنان رها کند. اما دانستن این تفاوتها، تفاوتهای واقعی که برای جنبش جهانی اقلیتهای جنسی و جنسیتی (همجنسگرایان، ترنسجندرها، دوجنسگرایان، بیناجنسیها) تعیینکننده و مهم هستند، و به رسمیت شناختن آنها توسط روزنامهنگاران، فعالین سیاسی و اجتماعی، دانشگاهیان و جامعه حقوق بشری ایرانی اهمیت بسیار دارد.
در چنین جهانی اما هنوز جدال ما، جامعه ایرانی، بر سر استفاده از مفاهیمی است که ما را در بند تعاریف کلیشهای اسیر نکند. برای ما این نه یک دعوا بر سر کلماتی بیمعنا و بیتاثیر، بلکه جدالی جدی و حیاتی بر سر توقف یا پیشرفت جنبش و مبارزهای است که سالهای بسیاری از عمرمان را در راه آن صرف کردهایم.
واقعیت این است که واژه “دگرباش” که برآمدی از وجود و پذیرش اصلیت جنس و هویت جنسی است و جنسیت را حاصل طبیعت و نه به عنوان برآمد و برساخته اجتماعی فرض میکند، ما را از بقیه جامعه تفکیک کرده و هویتی کاذب و “دگر” به ما میبخشد؛ بخششی دردآور که شما را به حاشیه میراند تا تنها در آنجا پذیرفته و دیده شوید. این حس تلخ “دگربودگی” عقبگرد به دورانی است که هیچ از طبیعی بودن گرایش جنسیمان نمیدانستیم و خود را تنها و “دیگری” فرض میکردیم. تفاوت این نوع “دگرباشی” با آن نوع “دگربودگی” در این است که حالا، جامعه دگرجنسگرا هم، به جای “همجنسباز”، ما را با این نام صدا می زند؛ صدا زدنی که به باز تولید هنجارهای دگرجنسگرایانه دوام می دهد و ما را به حاشیه میراند، اما اینبار پذیرفته است بر روی ما نامی بگذارد، دگرباش یا دگرباش جنسی، تا ما نه در کنار او بلکه خارج از حوزه او دیده و بررسی شویم. در واقع زمینه شکلگیری “دگرباشی” وجود و باور به قانون و زیرساخت دگرجنسگرایانه است.
متن کامل این جزوه را میتوانید از اینجا بخوانید:
چرا استفاده از واژه _دگرباش_ و مشتقات آن نادرست است؟
سلام لطفاً بفرمایید به جای واژه دگرباش از چه کلمه ای استفاده کنیم.
با تشکر
ذکایی
پیشنهاد ما این است که بنابر زمینهی موضوع از نام هرگروه به روشنی استفاده شود، برای مثال در مورد افراد همجنسگرا مشخصا همجنسگرا و در مورد هر گروه این جامعه همینطور.
اما به صورت کلی برای یاد کردن از این جامعه اصطلاحات رایج بینالمللی مانند الجیبیتی، الجیبیتیکیوپلاس و اقلیتهای جنسی و جنسیتی پیشنهادات ما هستند.