گفتگو با حامد وحدتینسب در برنامه نزدیکتر از پذیرش تا گسست با جامعه الجیبیتی+
حامد وحدتینسب، عصبپژوه و دکترای انسانشناسی پیش از تاریخ و باستانشناسی در بخش از گفتگوی خود در برنامه یوتیوبی «نزدیکتر» در خصوص گرایش جنسی صحبت کرد. این گفتگو حول محور «انقلاب شناختی، تکامل، و ریشهی ارتباط» بود.

مجری برنامه، زهره سادات هاشمی، که به گفته خودش یا پشت میکروفن رادیو یا مقابل دوربین جمهوری اسلامی بوده، در این برنامه میپرسد: «آیا زن، مرد، دو جنسه! و یا همجنسگرایی که باب! شده از آغاز خلقت با ما بوده است؟»
این سوال از چارچوبی برمیخیزد که وجود اقلیتهای جنسی و جنسیتی را امری غیر طبیعی، استثنایی و نیازمند توجیه علمی یا دینی میداند و بازتاب گفتمانی است در آن «زن» و «مرد» تنها دو حالت مشروع از بدن و هویتاند، و سایر هویتها باید در نسبت با «نظم طبیعی» سنجیده شوند!
وحدتینسب در پاسخ به این سوال میگوید:
«بله، همیشه درصد مشخصی از جامعه تمایلات جنسی متفاوتی دارند و از ابتدا بوده و تنها در گونه انسانی نبوده و در سایر گونهها نیز بوده است و همواره وجود داشته است.»
وحدتینسب در ادامه در خصوص اشخاص ترنس گفت: «این امر دلایل سادهای دارد. تغییر هورمونی خیلی خفیف در دوران جنینی سبب آن میشود.»
در سخنان وحدتینسب، گرچه لحن علمی و همدلانه دیده میشود، اما نگاه او نیز در چارچوب زیستپزشکی حاکم بر گفتمان رسمی ایران قرار دارد. وقتی او منشأ ترنسجندر بودن را به «تغییرات هورمونی خفیف در جنین» تقلیل میدهد یا همجنسگرایی را «زیرمجموعهای از ترنسجندری» میخواند، در واقع بهصورت ناخواسته منطق پاتولوژیک و تقلیلگرایانه نظام بهداشتی و فقهی جمهوری اسلامی را بازتولید میکند.
مجری در پاسخ به این سخنان در عکسالعملی ترنسستیزانه میگوید: «ایران به رسمیت میشناسد و میتوانند تغییر! جنسیت بدهند» وحدتینسب در پاسخ به او بر این مساله تاکید میکند که بخشی از این افراد نیازی به عمل نمیبینند و نیاز به «پذیرش» دارند چرا این که این اشخاص توانایی شناختی متفاوتی ندارند و صرفا چون جامعه و عموما خانواده به چشم «بیمار» به آنها نگاه میکند ترومای ناشی از این امر مسئله است نه ترنسجندر بودن آنها!
در پاسخ وحدتینسب اگرچه نشانههایی از گسست از گفتمان حاکم و نقد نرم بر ساختار فرهنگی تبعیضآمیز ایران دیده میشود، با این حال، همین تأکید بر «پذیرش در چارچوب خانواده و جامعه» نشان میدهد که هنوز نگاه او در چهارچوب اجتماعیای میماند که دولت، دین و عرف مرجع تعیین هویتاند؛ یعنی فرد باید در ساختار پذیرفته شود، نه ساختار در فرد تغییر یابد. این دقیقاً یکی از ابزارهای نرم کنترل اجتماعی در نظام جمهوری اسلامی است: ادغام اقلیتها در نظم مسلط از طریق پذیرش مشروط، نه آزادی ذاتی آنها.
وحدتینسب در خصوص همجنسگرایی، علیرغم اینکه آن را زیر مجموعهای از ترنسجندر بودن میداند! نیز میگوید، کسانی که معتقند همجنسگرایی از غرب آمده تاریخ نخواندهاند. در تاریخ ایران و شرق به وفور وجود داشته است و ریشه در فرهنگ شرق دارد.
این گفتگو نمونهای روشن از اثرگذاری ساختار گفتمانی مبتنی بر دشمنی با اقلیتهای جنسی و جنسیتی و کنترل بر بدنها و هویتها در جمهوری اسلامی است.
حتی در موقعیتی ظاهراً علمی و آزاد (مانند یک برنامه یوتیوبی)، خطوط قرمز ایدئولوژیک نظام در زبان، پرسشها و حتی پاسخها حضور دارند.
نظر شما در خصوص این گفتگو چیست؟


دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.