سالروز فرارسیدن انقلاب ۵۷ و سهم ما!

چهل و ششم سال از سقوط رژیم شاهنشاهی و به کار آمدن جمهوری اسلامی به رهبری خمینی می گذرد. سالگرد ۲۲ بهمن، هر چند برای ما یادآور نابودی آرزوهای یک نسل است، اما یادآور همبستگی مردمی است که از بی‌عدالتی و فقر جان بر لب بودند، اما تنها تمرکزشان را بر رفتن یک نظام گذاشتند و در غفلت تلاش برای شناخت رویکرد نیروهای آن زمان، شکست عظیمی را تجربه کردند.

 

۲۲ بهمن ۱۳۵۷ برای همه ایرانیان، روزی سرنوشت ساز بوده و یادآوری آن برای بررسی درس‌های این انقلاب که جامعه ما را برای سال‌ها به عقب برگرداند و فجایع بسیاری را بر عموم جامعه تحمیل کرد می گذرد.

جامعه ال‌جی‌بی‌تی+ ایران در سالیان اولیه سقوط رژیم شاه، همچنان در سکوت و گرفتار تابوهای اجتماعی منتج از روابط ارتجاعی مناسبات مردسالارانه و مذهبی آن سال ها، بدون اینکه بتواند حضور علنی و مورد احترام داشته باشد، نسلی پس از نسل دیگر باید از آرزوهای خود دست می‌شستند و رنج آن را به تنهایی و در خلوتی سنگین بر دوش می‌کشیدند.

نمونه های کمتر از انگشتان یک دست که به واسطه امتیازات اجتماعی خود می‌توانستند به اصطلاح زندگی‌ای به سبک مدرن پیشه کرده و در سفرهای خود به کشورهای غربی و تحصیل در این کشورها، حق عاشق شدن را بیاموزند، در سال های پایانی حکومت پهلوی، ما را به دنیایی دیگر و شناخت از سبک زندگی دیگر رهنمون می شدند. امری که هنوز در خاطره جمعی بسیاری نقش بسته است. هر چند در آن زمان نیز بنا بر سلطه قواعد مذهبی بر ذهنیت قانون‌گزاران و البته به فراخور عدم بلوغ جنبش جهانی همجنسگرایان، هنوز در چنبره جرم انگاری روابط دو همجنس گرفتار بود و البته این تبعیض و عدم برخورداری از حقوق برابر، در سطح جهان امری معمول بود.

امروز به یمن دستاوردهای جهانی این جنبش، و به واسطه تلاش تک تک اعضای جامعه ال‌جی‌بی‌تی+ ، ما شاهد دستاوردها و تغییرات مثبت در گوشه و کنار جهان بوده و به طبع آن، مقاومت جریانات راست در مورد حقوقمان را تجربه می کنیم.

اولین قتل‌های ثبت و مستند شده بدلیل گرایش و رابطه همجنس‌خواهانه در جریان قتل های گروه قنات در جهرم است و پس از آن قتل و ممنوعیت رابطه همجنس‌خواهانه رسما در قانون مجازات اسلامی، با مجازات های سخت از شلاق تا اعدام روبرو بود.

ما همچنان قادر به ارائه آماری از کشته‌شدگان این سالها نیستیم. از یک‌سو اطلاع رسانی در مورد دستگیری و حبس و اعدام بدلیل رابطه جنسی با همجنس، عموما از سوی خانواده و آشنایان صورت نمی گیرد و از سوی دیگر، ما با یک سیستم قضایی بسیار غیر شفاف و ناعادلانه روبرو هستیم که امکان دسترسی به اتهامات فرد را گاه حتی اگر وکیلی هم داشته باشد مشکل می کند. بر همین منوال تکیه بر آمار رسمی بر اساس اخبار جرائد قطعا ما را به حقیقت زندگی های پایان یافته رهنمون نمی شود.

با همه این فجایع و محدودیت‌ها، نسل امروز نشان داده است که حاضر به تحمل و پذیرش این تحقیر و تبعیض و جرم انگاری برای عشق و روابط عشقی و جنسی اش نیست.

شش رنگ نیز در تمام پانزده سال گذشته سعی کرده است انعکاس این صدای شجاعانه و آوانگاردی باشد که در صدد است سهم خود را از زندگی داشته باشد.

اگر در انقلاب بهمن ۵۷، موضوع حقوق بشر بطور کلی و حقوق همجنسگرایان، دوجنسگرایان و افراد ترنس مورد بحث و پرسش در برنامه انقلابیون قرار نداشت، و اگر شرایط زمانه امکان طرح مطالبات جامعه ال جی بی تی را نمی داد، امروز جامعه ال جی بی تی ایران به مدد شبکه های اجتماعی و در فضای مجازی، صدایش را بلند کرده و در خانه و خیابان و مدرسه و محیط کارش، متحدین و همراهانی برای خود یافته و نه تنها از انزوا تا حدود زیادی رهایی یافته بلکه دارای نهادهای حمایتی و سازمانده و گفتمان ساز نیز هست.

در بهمن ۵۷ و پس از آن، اسلامگرایان به قدرت خزیده، حتی بحث در مورد حقوق زن را برنتافته و آن را در اولویت توجه نمی‌دانستند.

امروز اما ما بر اساس همان تجربه آموخته ایم که چگونه بسادگی تعویق در طرح یک مطالبه یا کم توجهی به آن، می تواند ما را چندین دهه از حیات انسانی محروم و زندگی هایمان را نابود کند.

این تجربه ما و بسیاری دیگر از اقشار به حاشیه رانده شده  از جمله زنان از انقلاب ۵۷ است.

ما اینبار قصد کرده ایم پرسشگر باشیم و بدانیم برای آینده چه می خواهیم؟ ما اینبار به رفتن جمهوری اسلامی و لغو قوانین ضد انسانی موجود بسنده نمی کنیم. ما می خواهیم بدانیم چه قوانین و مکانیزم هایی برای حفظ حقوق ما و رفع تبعیض از ما و جه قوانین حمایتی ای قرار است تدوین و مناسبات اجتماعی را تنظیم کند؟

درس ما از انقلاب ۵۷ نه نفی مبارزات مردم، بلکه هشداری جدی به خودمان است که اجازه ندهیم بار دیگر تحت عنوان “وحدت کلمه” بار دیگر صداهای متنوع موجود خفه شوند.

جامعه ال جی بی تی+ ایران حق دارد نه تنها بر سر مطالبات خود بلکه برای ایجاد جامعه ای دمکراتیک که در آن حقوق تمامی به حاشیه رانده شدگان، به رسمیت شناخته شود. ما بر چند لایه بودن تبعیض واقفیم و اعلام می کنیم که این جامعه به لحاظ سیاسی و آمال خود برای سیستم آینده یکدست نیست و لازم است در این مورد با هم گفتگو کنیم و برای آینده ای آزاد و ایرانی آباد و مناسباتی انسانی مبارزه کنیم.

 

این تلاش ها و مبارزات قطعا به بار خواهد نشست.

اینده از آن ماست.

این درد مشترک،

هرگز جدا جدا،
درمان نمی شود.

شش رنگ
۲۲ بهمن ۱۴۰۳

 

 

 

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *