شخصیت‌های کوئیر در تاریخ روسیه چایکوفسکی موسیقیدان همجنسگرا

پیوتر ایلیچ چایکوفسکی Pyotr Ilyich Tchaikovsky ،زاده‌ی ۷ می ۱۸۴۰ در وتکینسک – درگذشته‌ی ۶ نوامبر ۱۸۹۳ در سن پترزبورگ) از سرشناس‌ترین و محبوب‌ترین آهنگسازان روس است. او  از نخستین افرادی بود که توانست وارد اولین دانشگاه موسیقی روسیه بشود و در مکتب موسیقی آنتون روبنشتاین در کنسرواتور سن پترزبورگ به تحصیل بپردازد و همچنین اولین آهنگساز روسی بود که موسیقی رومانتیکش تأثیر ماندگاری در سطح بین‌المللی گذاشت.

در فهرست بزرگ‌ترین آهنگسازان کلاسیک،‌چایکوفسکی معمولاً در میان ده‌ها نفر برتر و همتراز با کسانی چون موتزارت Mozart ،‌بتهوون Beethoven و باخ Bach قرار می‌گیرد. آثار او به دلیل ملودی‌های خوش آهنگ و رنگارنگ،‌هارمونی‌ها و ارکستراسیون زیبا و پر شور که همگی عمیقاً عواطف و احساسات آدمی را تحت تأثیر قرار می‌دهند،همیشه مورد توجه عموم مردم بوده و تضادهای تمپو و تناوب استفاده از سازهای زهی،‌سازهای بادی چوبی و برنجی از ویژگی‌های آن می‌باشد.

 

زندگی شخصی و گرایش جنسی:

بحث در مورد زندگی شخصی چایکوفسکی،‌به ویژه تمایلات جنسی او،‌‌،فراوان بوده و گاهی اوقات باعث سردرگمی قابل توجهی شده است  و تلاش‌های شوروی برای حذف تمام ارجاعات به همجنس‌گرایی و نشان دادن او به عنوان یک دگرجنس‌گرا را، نشان میدهد. گرفته اما در هر صورت،امروزه زندگی‌نامه‌نویسان به طور کلی موافق هستند که چایکوفسکی همجنسگرا بود و همچنین از آشکار شدن گرایش جنسی‌اش همیشه در هراس بود. او برای دوره‌های طولانی با سایر مردان حلقه‌ی خودش همراه می‌شد و با آنها ارتباط صریح عاطفی، جنسی و همچنین حرفه‌ای برقرار می‌کرد.

طبق گزارش‌ها،‌اولین عشق او،سرگئی کریف Sergey Kireyev نام داشت که ‌در مدرسه‌ی حقوق امپراتوری ‌همکلاسی‌اش بود. به گفته‌ی مودست چایکوفسکی برادر پیوتر که او نیز یک همجنسگرا بود،‌این «قوی‌ترین،‌طولانی‌ترین و خالص‌ترین عشق» پیوتر ایلیچ بوده است. با این‌حال، میزانی که چایکفوسکی ممکن است با تمایلات جنسی خودش احساس راحتی می‌کرده باشد،‌همچنان محل بحث باقی مانده است.

نظرات مختلفی در مورد تأثیری که همجنس‌گرایی چایکوفسکی ممکن است بر موسیقی‌اش گذاشته باشد وجود دارد،، اما مطمئناً گرایش جنسی متفاوت او در زمانه‌ای که «ستیز فرهنگی و دولتی» همزمان به شدت موجود بود، ،‌بر زندگی شخصی او نیز بسیار تأثیر داشته است. همانطور که گفتیم چایکوفسکی آشکارا با دیگر مردان همجنس‌گرا معاشرت می‌کرد ‌و روابط همجنس‌گرایانه‌ای داشت که مخصوصاً‌ در نامه‌هایی به برادرش مودست آنها را ‌توضیح می‌دهد؛ اگرچه در عین‌ حال، به دلیل داغ ننگ اجتماعی و جرم‌انگاری دولتی تلاش کرده تا تمایلات جنسی خودش را تا جایی که می‌شده است، پنهان نگه دارد.

 

ستیز و سانسور فرهنگی، شواهد:

چایکوفسکی بیشتر عمر خود را مجرد زندگی کرد. در سال ۱۸۶۸ با سوپرانوی بلژیکی به نام دزیره آرتو  Desire Artot ملاقات کرد که چند وقتی بود به ازدواج با او فکر می‌کرد اما نامزدی آن‌ها بی نتیجه ماند. چایکوفسکی بعدها ادعا کرد که او تنها زنی بوده که او تا به حال دوستش داشته است.

چایکوفسکی در زمان تولید باله‌ی دریاچه‌ی قو نیز از شیفتگی‌اش نسبت به یک نوازنده‌ی ویولون مرد و جوان یعنی ایوسف کوتک که تا سال ۱۸۷۶ شاگرد او در کنسرواتوار مسکو بود پرده برمی‌دارد. در ماه ژانویه‌ی سال ۱۸۷۷ چایکوفسکی به برادرش می‌نویسد:

«من نمی‌توانم احساساتم را نسبت به او پنهان کنم. اگرچه در ابتدا تلاش زیادی کردم. دیدم که متوجه همه چیز شده و مرا درک می‌کند. اما آن وقت می‌توانید تصور کنید که چقدر در پنهان کردن احساساتم مهارت دارم؟ عادتم به زنده خوردن هر شی محبوب همیشه مرا از بین می‌برد. دیروز خودم را کاملاً تسلیم کردم…من یک اعتراف کامل عاشقانه کردم و از او التماس کردم که عصبانی نشود و اگر حوصله‌ام را ندارد احساس محدودیت نکند و…همه‌ی این اعترافات با هزاران نوازش کوچک،‌نوازش‌های مختلف روی شانه‌ها،گونه‌ها و سر روبرو شد. من نمی‌توانم آن درجه از سعادت را که با تسلیم کامل خودم تجربه کردم برای تو بیان کنم.» «نمی‌توانم بگویم که عشق من کاملاً خالص است. وقتی با دستش مرا نوازش می‌کند،وقتی سرش را روی سینه‌ام می‌گذارد و من با موهایش بازی می‌کنم و پنهانی می‌بوسمش؛ وقتی ساعت‌ها دستش را در دستم می‌گیرم و در نبرد با میل به زمین خوردن،‌خسته می‌شوم؛در بوسیدن پاهای او،شور با نیرویی غیرقابل تصوری در من می‌پیچد؛ صدایم مثل صدای جوانی می‌لرزد و (احتمالاً)‌‌‌ مزخرف می‌گویم. با این حال، من از آرزوی کمال فیزیکی دور هستم. من احساس می‌کنم که اگر این اتفاق بیفتد با من سرد می‌شود. من احساس انزجار می‌کنم اگر که رابطه‌ی این جوان شگفت انگیز با مردی پیر و شکم چاق به سکس ختم شود. چقدر این وحشتناک است و چقدر برای خودم نفرت انگیز می‌شدم!»

و در ماه فوریه‌ی همان سال،چایکوفسکی والس شرزوی Valse-Scherzo خودش را برای ویولن و ارکستر به کوتک تقدیم می‌کند. 

 

اگرچه این آهنگساز در نامه‌هایی که به برادرش نوشته است درباره‌ی تمایلات جنسی خود به طور مفصلی آشکار سازی کرده اما شهرت بی‌نظیر و ترس از زیر پا گذاشتن قراردادهای اجتماعی او را از زندگی آشکار با یک شریک مرد باز داشته بود.

فیلم همسر چایکوفسکی:

 

فیلم «همسر چایکوفسکی» ساخته‌ی سینماگر منتقد روسیه در جشنواره‌ی کن ٢٠٢٢ رونمایی شد.

در حالی که به دلیل جنگ جاری در اوکراین،‌امسال به هیچ یک از خبرنگاران روسیه،‌فارغ از اینکه از چه رسانه‌ای باشند،‌اجازه‌ی حضور در جشنواره داده نشده بود اما فیلم «همسر چایکوفسکی»  Tchaikovsky’s Wife به کارگردانی کیریل سربرنیکوف Kirill Serebrennikov ،فیلمساز منتقد دولت مسکو،‌تنها فیلم روسی حاضر در این دوره از جشنواره به شمار می‌رفت.

آنتونینا در تاریخ روسیه جایگاهی اسرارآمیز داشته و مانند بسیاری از زنان دیگر زیر سایه‌ی تاریخ مردسالارانه،‌روایتی یک‌جانبه‌ای از او ارائه شده است؛ زنی که در سودای شیدایی و عشق چایکوفسکی به هر دری می‌زد اما سپس در مواجهه با واقعیت هم‌جنس‌گرایی پنهان این آهنگساز شهیر،‌سرخورده می‌شود. چایکوفسکی مدت کوتاهی پس از ازدواج،‌‌از همسرش که او را دیوانه وار دوست می‌داشت،جدا شد و در نامه‌ای به برادرش انزجار خودش را از این وضعیت ابراز کرد و گفت تنها حسی برادرانه به همسرش دارد و برای پنهان کردن همجنس‌گرایی با او ازدواج کرده است.

سازنده‌ی این فیلم گفته است که ولادیمیر مدینسکی Vladimir Medinsky وزیر فرهنگ روسیه، اجازه نمی‌داد که موضوع همجنسگرایی چایکوفسکی به نمایش گذاشته شود و با انکار همجنسگرایی او خواستار ساخت فیلمی با موضوع دگرجنس گرایی‌اش بوده  که با مخالفت  کارگردان روبرو می‌شود .[1] 

چایکوفسکی در سال ۱۸۷۷  یعنی در سن ۳۷ سالگی، با  یکی از شاگردان زن خود در کنسرواتوار مسکو که ۲۸ سال سن داشت، آنتونینا میلیوکوا Antonina Ivanovna ازدواج می‌کند و از برادرش نیز می‌خواهد که به امید «حفظ نام خانوادگی» قدم مشابهی بردارد. اما این ازدواج یک فاجعه می‌شود؛طوری که تنها چند روز بعد آن را «شکنجه و عذاب روحی» تلقی می‌کند و البته هرگز آنتونینا را برای شکست ازدواجشان سرزنش نمی‌کند.افتضاح زناشویی چایکوفسکی ممکن است او را وادار کرده باشد که با حقیقت کامل در مورد تمایلات جنسی خودش روبرو بشود.

نکته‌ای که با مرور زندگی و آثار چایکوفسکی به آن بر می‌خوریم این است که برای این هنرمند سال ۱۸۷۷ سالی سخت،تلخ و پر آشوب بوده است. به نظر می‌رسد ازدواج چایکوفسکی که شاید بتوان آن را «اجباری» نامید،‌در یک دوره‌ی آشفتگی عاطفی فقط برای مخفی نگه داشتن تمایلات همجنس‌گرایانه‌اش بوده باشد.

 البته در همان سال،چایکوفسکی به صورت دورادور از حمایت مادی و معنوی زن دیگری به نام نادژدا فون مک که بیوه‌ای ثروتمند بود و ۴۶ سال سن داشت برخوردار شد. فون مک که در واقع شیفته و دلباخته‌ی موسیقی چایکوفسکی بود و برای او مقرری تعیین کرد و این امکان را فراهم کرد که بتواند تدریس در هنرستان را کنار بگذارد و فقط وقت خود را وقف آهنگسازی کند.  این دو نفر حدود ۱۴ سال با هم مکاتبه داشتند و بنا بر توافق اگرچه چایکوفسکی او را «بهترین دوست» خودش خطاب می‌کرد، هیچگاه همدیگر را ندیدند اما مکاتبات گسترده‌ای انجام دادند.

 

شاید چایکوفسکی کوئیر بودن خودش را به طور علنی تنها در سمفونی شماره ،۶ یعنی Pathétique فاش کرده باشد. او این اثر را به معشوق خود ولادیمیر باب داویدوف Vladimir Davydov (که اتفاقاً برادرزاده‌اش  بود) تقدیم کرده است.

 

در مجموع همجنس گرایی چایکوفسکی تا همین اواخر توسط موسیقی‌شناسان شوروی و روسیه تکذیب می‌شد و هنوز مطالب زیادی باقی مانده است که باید از آرشیو روسی بازیابی و به زبان انگلیسی منتشر شوند.

با نگاهی کلی به زندگی و روابط شخصی و حرفه‌ای چایکوفسکی،مشخص است که او از تمایلات جنسی خود به دلیل شرایط زمانه ناراحت بود و آزار می‌دید برخلاف برادرش مودست که نسبتاً آشکار با دوست پسرش نیکولای (کولیا) هرمانوویچ کنرادی Nikolai (“Kolya”) Hermanovich Konradi زندگی می‌کردند؛ پسری کر و لال که مودست به او آموزش داد حرف بزند بخواند و بنویسد. آنها حدود هفده سال بایکدیگر زندگی کردند.

ستیز و سانسور حکومتی:

مورخان و محققان همانطور که نامه‌ها و یادداشت‌های روزانه روشن می‌کنند موافق هستند که چایکوفسکی گرایش عاطفی و جنسی به هم‌جنسان خودش داشته است.

کنستانتین روتیکوف ‌نویسنده‌ای که تاریخ همجنس‌گرایان در سن پترزبورگ را نوشته است می‌گوید: « همجنس‌گرایی او به قدری توسط نوشته‌های خودش و دیگران ثبت شده که بیان خلاف آن به سادگی مضحک است.» «این یک واقعیت تاریخی است.»

 

در زمان خود چایکوفسکی،همجنسگرایی یک جرم جنایی بود و مجازاتش ممکن بود ‌شلاق با چوب‌غان تبعید به سیبری و یا از دست دادن کلیه‌ی حقوق مدنی باشد. به عبارت‌دیگر همجنس‌گرایی در روسیه نه قانونی بود و نه قابل احترام در هر صورت نظرات خود چایکوفسکی نشان می‌دهد که او به خاطر همجنس‌گرایی خودش احساس شرمندگی یا حداقل پشیمانی می‌کرده است. وی در دفتر خاطراتش می‌نویسد‌: «‌چه کاری می‌توانم انجام دهم تا عادی باشم؟»

حکومت ولادیمیر پوتین Vladimir Putin نیز،اگرچه تحریف و لغو فرهنگ روسیه را محکوم می‌کند،با این حال، رژیم خود او بی امان بخش‌هایی از تاریخ و گنجینه‌ی ملی،مانند کوئیر بودن برخی از اشخاص برجسته را پاک می‌کند. آنها مدت‌ها قبل از «Gay propaganda» یا تبلیغات سیاسی همجنسگرایان، چایکوفسکی را دگرجنسگرا معرفی می‌کردند.

 

نامه ها و اسناد:

در سال ۲۰۰۹ «نامه‌های چایکوفسکی»،‌یعنی مجموعه‌ای بیش از ۵۰۰۰ نامه‌ی دوستانه،بینش‌هایی در مورد دغدغه‌های روزانه و نوشته‌های مربوط به کارش در نشریات و مجلات مختلف،به زبان انگلیسی و بدون سانسور در دسترس عموم قرار گرفت. نسخه‌ی جدید حاوی تعداد زیادی نامه‌ی خانوادگی است که قبلاً حتی به زبان روسی نیز منتشر نشده بودند و برش‌هایی را بازسازی می‌کنند که قبلاً توسط برادر کوچکتر و زندگی‌نامه نویس او و دیگر زندگی‌نامه‌نویسان روسی انجام شده بود؛ بخش‌هایی حساس درباره همجنس‌گرایی این آهنگساز که توسط سانسورچی‌های روسی حذف شده بودند. 

افشاگری:

الکساندرا اورلووا Alexandra Orlova موسیقی شناس،در فوریه‌ی ۱۹۸۱ در مجله High Fidelity مطلبی نوشت که باعث شد نقابی که به اجبار بر چهره‌ی چایکوفسکی قرار گرفته بود کنار زده شود و در آنجا توضیح داد که او توسط یک «دادگاه افتخار» ترغیب شده است تا خودش را بکشد.

روایت اورلووا از این قرار بود که رابطه‌ی عاشقانه‌ی چایکوفسکی با برادرزاده‌ی جوانش که نسبش به نجیب زاده‌ای تزاری می‌رسید باعث شد راز همجنسگرایی او در شرف آشکار شدن قرار بگیرد و چایکوفسکی از این مسئله وحشت زده شده بود و تصمیم گرفت با مرگش از جایگاه خانوادگی چایکوفسکی‌ها و از جمله اقوام همجنسگرایش مانند برادر و برادرزاده‌اش محافظت کند. ادعاهای اورلووا ریشه در مصاحبه‌هایی داشت که در سال ۱۹۶۶ با مردی انجام داده بود که ادعا می‌کرد پدرش در دادگاه مذکور ۱۸۹۳ حضور داشته است. متفکران و سیاستمداران شوروی فوراً ترسیدند و ادعای او را مورد انتقاد قرار دادند.

ستیز درونی شده و خودسانسوری:

چایکوفسکی در نامه‌ای که توسط حکومت روسیه از دید عموم پنهان شده بود،‌نوشته بود: «تمام زندگی من به دلیل تمایلات جنسی‌ام زنجیره‌ای از بدبختی‌ها بوده است.» او در دنیایی همجنسگرا‌هراس،‌با دیدگاه‌های سخت‌گیرانه در مورد آنچه «اخلاقی» تلقی می‌شود در مورد تمایلات جنسی خودش ناآرام بود. او گاهی اوقات احساس سرکوب شدگی و بیمار بودگی می‌کرد.

 

مرگ:

علیرغم موفقیت‌های فراوان چایکوفسکی،‌زندگی‌اش با بحران‌های شخصی و افسردگی همراه بود. عوامل مؤثر،‌شامل جدایی زودهنگام از مادر برای تحصیل در مدرسه‌ی شبانه روزی و به دنبال آن مرگ زودهنگام مادر،‌مرگ دوست نزدیک و همکارش نیکولای روبینشتاین ،‌‌ازدواج ناموفق او با آنتونینا و فروپاشی ارتباطی طولانی با حامی ثروتمندش می‌شود. 

در ۱۳ فوریه‌ی سال ۱۸۷۸ به برادرش می‌نویسد: «تنها اکنون‌ بالاخره فهمیدم که هیچ چیز بی‌ثمرتر از این نیست که نخواهم آن چیزی باشم که ذاتاً هستم.» پس او نمی‌توانست خودش باشد و مجبور به خودسانسوری و خودانتقادی دائمی بود.

 

همه‌ی این عناصر در زندگی شخصی چایکوفسکی منجر به کاووش‌های بیشتری پیرامون برخی از آثار او نظیر دریاچه‌ی قو و سمفونی ششم شده است که دومی اغلب به عنوان یادداشت خودکشی،‌نمادی از شهادت یا شکل دیگری از تراژدی همجنس‌گرایان شناخته می‌شود.

او سمفونی شش یعنی آخرین کار خودش را به برادرزاده‌ای که عاشقانه دوستش می‌داشت تقدیم کرد.

نهایتاً،چایکوفسکی در ۶ نوامبر ۱۸۹۳ ،تنها ۹ روز پس از اولین اجرای سمفونی ششم یا پاتتیک که به گونه‌ای نامتعارف با پایانی آهسته و یأس آلود پایان می‌پذیرد در سن ۵۳ سالگی در شهر سن پترزبورگ درگذشت و دلیل رسمی مرگ او را ابتلا به وبا که احتمالاً از طریق نوشیدن آب آلوده منتقل شده است،‌اعلام کردند. 

سالها بود که هیچ کس علت مرگ چایکوفسکی را زیر سوال نمی‌برد. تا اینکه اورلووا روایت دیگری را بیان کرد. وی پس از مهاجرت از اتحاد جماهیر شوروی گفت که شواهد غیرقابل انکاری دارد که نشان می‌دهند چایکوفسکی،‌از ترس افشای همجنس‌گرایی،‌خودش را با سم آرسنیک کشته است.

 

جای تعجب نیست اگر که این هنرمند حساس به خاطر گرایش جنسی متفاوتش چنین در شکنجه ‌منزوی شده باشد و خودش را نیست کرده باشد تا حقیقتی که سبب تبعیض علیه خودش و خانواده‌اش می شده،بیش از این ‌آشکار نگردد.

 

 

کیومرث منطقی

زمستان ۱۴۰۱

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *