۸ نوامبر روز جهانی همبستگی با افراد بیناجنسی «هرکولین باربین» اولین شخص اینترسکس قرن نوزدهم

هشتم نوامبر روز همبستگی و یادبود با افراد بیناجنسی و اینترسکس است.

این روز را به یاد تولد «هرکولین باربین» اولین شخص بیناجنسی شناخته شده اهل فرانسه، که در ۸ نوامبر ۱۸۳۸ در شهر سن ژان انژلی متولد شده بود، نام‌گذاری کردند.

 هنگام تولد هرکولین به دلیل داشتن اندام جنسی زنانه به او جنسیت زن را اختصاص دادند.

پدرش را خیلی زود از دست داد و سالهای نوجوانی‌اش را با گرفتن بورسیه به یک صومعه رفت و بعد از اتمام تحصیلاتش  در سال ۱۸۵۷به عنوان دستیار معلوم مشغول به کار شد.

هرکولین جذب زنان می‌شد  و بعد از تجربه سالها عشق ناکام به زنان، این بار عشقی دوطرفه با یکی از همکارانش را تجربه کرد.

در تمام این سال ها مخصوصا در زمان بلوغ سینه‌هایش رشد نکرده بودند و هرگز پریود نشده بود اما تقریبا هر روز مجبور بود دست‌ها و صورتش را بتراشد.

تا آن زمان کسی از وجود افراد اینترسکس هیچ اطلاعات و شناختی نداشت و زمانی که پزشکان هرکولین را معاینه کردند متوجه شدند با وجود هیکلی درشتی که در آن زمان  مردانه‌ تلقی میشد، نه تنها واژن کوچکی دارد بلکه اندام جنسی منتسب به مردان و بیضه‌های داخلی کوچکی هم دارد.

 

به دلیل ناآگاهی و ناشناخته بودن موضوع اینترسکس قاضی دادگاه در سال ۱۸۶۰ دستور تغییر هویت جنسیتی او به مرد را صادر کرد و «هرکولین باربین» مجبور به تغییر هویت به «آبل باربین» شد.

او به اجبار خانه، معشوقه و شغلش را ترک و به پاریس نقل مکان نمود. در آنجا شروع به نوشتن خاطراتش کرد و ۱۳ مارچ  ۱۸۶۸  در فقر به زندگی خود پایان داد.

براساس نوشته‌های هرکولین در خاطراتش او خود را زن هویت‌یابی می‌کرد و هویت «مردانه‌ای» که به او تحمیل شده بود را، به شکل مجازات می‌دید.

در دهه ۱۹۷۰میشل فوکو فیلسوف کوئیر  که خاطرات هرکولین را در بایگانی بخش بهداشت عمومی به صورت اتفاقی پیدا کرده بود و با نوشتن مقدمه‌ای بر خاطرات هرکولین باربین، کتاب او را منتشر کرد.

میشل فوکو هرکولین را به‌عنوان کسی توصیف می‌کند که توسط تبعیض جنسیتی موجود در جامعه به او ظلم و به زیر کشیده شده است.

اینترسکس یا بیناجنسی یک عبارت چتری‌ست و به افرادی گفته می‌شود که خصوصیات جنسی اولیه و ثانویه آن‌ها با آنچه در دوگانه زنانه/مردانه تعریف شده متفاوت است.

این تفاوت می‌تواند در ظاهر اندام جنسی در بدو تولد فرد مشخص یا پنهان باشد و در کروموزوم‌ها و هورمون‌های فرد تا سال‌های بعد از بلوغ  و بالا رفتن سن نمایان شوند یا اینکه هرگز علائمی نداشته باشد و فرد بدون اینکه بداند تا پایان عمر با این تفاوت‌ها زندگی کند.

باید بدانید جنسیت امری غیر دوگانه‌ست و انسان‌ها می‌توانند خصوصیات جنسی منحصربه فرد خود را داشته باشند.

افراد اینترسکس در طول زندگی خود آسیب‌های روحی و جسمی متعددی را تجربه ‌می‌کنند. بیشترین میزان نقض حقوق این افراد، تحمیل جنسیت به آن‌ها بر اساس تشخیص پزشک با توجه به اندام جنسی یا خصوصیات جنسی است. این جراحی ها معمولا قبل از سن بلوغ بر این افراد اعمال می‌گردد، درصد بسیاری زیادی از افراد بیناجنسی، بعد از بلوغ یا با صفات ثانویه جنسیتی خلاف جنسیتی که پزشک و خانواده تحمیل کرده اند مواجه می گردند و یا هویت جنسیتی خود را با آن همسو نمی‌دانند. از این رو در سطح جهان، تلاش فعالین این حوزه ممنوع کردن عمل های جراحی خود تشخیصی قبل از سن بلوغ بر روی افراد اینترسکس است.

 کشور سوئیس یکی از کشورهای است که این ممنوعیت را اعمال کرده است.

در ایران مردم اغلب از  کلمه تو‌هین‌آمیز «دوجنسه» برای توصیف اشخاص بیناجنسی استفاده می‌کنند،  و یا خانواده‌ها به دلیل نداشتن آگاهی لازم فرزندان خود را به دست عمل‌های اصلاحی غیر ضروری می‌سپارند.

این عمل‌ها می‌تواند عوارض جسمی متعددی مثل درد، از دست دادن حساسیت جنسی، ایجاد زخم و حتی عقیم سازی باشد که عوارض روانشناختی قابل توجهی برای این افراد به بار می‌آورد.

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *