در مورد«ایسکشوالیتی» یا «بیجنسگرایی» چه میدانیم؟ یادداشتی از آبان ثابتی
International Asexuality Day «روز جهانی بیجنسگرایی» (IAD) که از سال ۲۰۲۱ ، هر ساله، در ششم ماه آپریل ( یا هفدهم فروردین ماه) جشن گرفته میشود، روزی است که به افزایش آگاهی عمومی نسبت به تمامی هویتهای زیر چتر «بیجنسگرایان»، از جمله افراد «دمیسکشوال»، «خاکستری» و دیگر هویتهای طیف «ایس» Ace و همچنین به امکان مشاهدهپذیری بیشترشان در جامعه اختصاص داده شده است.
این روز فرصتی برای دفاع از حقوق بشر این افراد، روایت تجربیات و داستانهای زندگی آنها، نشان دادن الگوهای تاریخی، عادیسازی، به چالش کشیدن انگها و باورهای غلطی که پیرامون این نوع از گرایش جنسی وجود دارد و محکوم کردن رفتارهای تبعیض آمیز بر اساس گرایش جنسی، هویت جنسیتی و بیان جنسیتی آنهاست.
آسکشوال یا بیجنسگرا، اصطلاحی است که برای توصیف هویت یا گرایش جنسی (کمتر از ۲ درصد از جمعیت جهان) استفاده میشود و به زبان ساده، به کسی گفته میشود که تمایل جنسی نسبت به دیگران (با هر جنسیتی که داشته باشند) را تجربه نمیکند یا به ندرت تجربه میکند.
این هویت، جنبهی جدیدی از تمایلات جنسی انسانها نیست و همواره وجود داشته است و میتوان به شخصیتهای تاریخی همچون «نیکلا تسلا» یا «لئوناردو داوینچی» اشاره کرد اما واقعیت آن است که برای گفتمان عمومی نسبتاً جدید میباشد و بسیاری تصورات غلط پیرامونش وجود دارد و همین امر باعث شده تا افرادی که خودشان را متعلق به این گروه میدانند، حتی در احساس تعلق به جامعهی بزرگتر رنگین کمانی نیز با مشکلاتی مواجه باشند.
باید توجه داشت که بی جنسگرایی یک وضعیت پزشکی و نوعی بیماری یا اختلال نیست و با «با پرهیز از رابطهی جنسی» به دلایل مختلف (مثلاً مذهبی) و همچنین با انتخاب «تجرد» فرق دارد و بخشی از هویت افراد است. همانطور که گفتیم، افراد متعلق به این جامعه، بخشی از جامعهی بزرگتر الجیبیتیکیوآیای+ (LGBTQIA+) هستند و در مخفف آن، با حرف «اِی» A حضور دارند اما متأسفانه در رسانههای جریان اصلی، تحقیقات علمی و بحثهای گستردهتر در مورد اقلیتهای جنسی و جنسیتی، کمتر معرفی شدهاند و به نسبت ناشناخته ماندهاند.
برخی از واقعیت ها پیرامون بیجنسگرایی:
ابتدا باید بگوییم که طیفی تلقی کردن و چتری دانستن این اصطلاح مهم است. چراکه برخی از افراد ممکن است رابطهی جنسی را تجربه کنند اما اشتیاقی به آن نداشته باشند. مثلاً افراد دمیسکشوال کسانی هستند که تا زمانی که پیوند عاطفی قوی با دیگری ایجاد نشده باشد، کشش جنسی را تجربه نمیکنند یا برخی دیگر علیرغم نداشتن تمایل به رابطهی جنسی، به دلایلی مانند رسیدن به لذت جسمانی شریک عاطفی خود یا به خاطر فرزندآوری، به فعالیت جنسی میپردازند.
همچنین باید توجه داشت که میشود «بعد جنسی» را از «بعد عاطفی» تفکیک کرد و به همین علت، برخی از بیجنسگرایان ممکن است کششهای عاطفی را تجربه کنند و یا «ای رمانیک» باشند که تنها آن عشقی را که به بعد جنسی متصل است، تجربه نمیکنند اما انواع عشقهای دیگر را تجربه میکنند.
«میل جنسی» نیز میتواند از «عمل جنسی» تفکیک شود. مثلاً برخی از بیجنسگرایان ممکن است برای رفع میل جنسی خود، خودارضایی کنند و برانگیختگی جنسی داشته باشند اما برخی دیگر مسئلهی برانگیختگی ذهنی را داشته باشند. بنابراین، وقتی میگوییم افراد بیجنسگرا تمایلات جنسی کمی نسبت به افراد دیگر دارند، بدان معنا نیست که آنها هیچ نوع کشش یا عشقی را تجربه یا احساس نمیکنند یا اینکه میل جنسی را تجربه نمیکنند یا مطلقاً رفتارهای جنسی را انجام نمیدهند. مصادیق رفتارها و احساسات آنها با یکدیگر متفاوت است.
علاوه بر تمایز کشش جنسی از «میل» و «رفتار»، میتوانیم آن را نیز از سایر انواع کشش متمایز کنیم. عشق یا «کشش» انواع مختلفی دارد و «عشق رمانتیک» تنها یک نوع از آن است. کشش میتواند زیبایی شناختی، فکری یا معنوی باشد. ممکن است شخصی بدون هیچ گونه کشش عاطفی نسبت به فردی احساس کشش جنسی داشته باشد یا بدون هیچ جاذبهی زیبایی شناختی یا فکری، کشش عاشقانه را احساس کند.
تبعیض مضاعف:
بیجنسگرایان علاوه بر آنکه مانند افراد ترنسجندر و باقی اعضای اقلیتهای جنسی و جنسیتی، از «هنجارگرایی» اجتماعی در خصوص جنس و جنسیت، دگرجنسگرایی و همانسوجنسیتی قالبی در فرهنگ، رنج میکشند، با تعصبات جامعهی بزرگتر خود نیز روبرو هستند. برخی افراد از اقلیتهای جنسی و جنسیتی تصور میکنند هرکسی که همجنسگرا یا دوجنسگرا نیست لزوماً باید دگرجنسگرا باشد.
اگرچه برخی از بیجنسگرایان، آزار و اذیتهای جنسی، خشونت، نفرت پراکنی یا تجاوزهای اصلاحی را گزارش میکنند اما شاید بیش از آنکه مستقیماً با «ستیز» فرهنگی و سیاسی مواجه باشند، از به حاشیه رانده شدن و درک نشدن رنج میبرند.
بنابراین، روز جهانی بیجنسگرایی، یادآور این است که گرایش جنسی ایسکشوالیتی معتبر است، افرادی که خودشان را چنین هویتیابی میکنند واقعی، طبیعی، شایستهی احترام و پذیرش هستند و از آنجایی که هنوز آگاهی در مورد این جامعه اندک است، به شدت نیز آسیب پذیرند. مهم است که مشکلات آنها را بشنویم و آگاهی خودمان را در این خصوص بالا ببریم و برای ایجاد دنیایی فراگیرتر و با صلح بیشتر و ستم کمتر بکوشیم.
آبان ثابتی
فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.