پاسخ شادی امین در خصوص تقدیم جایزهاش به نیکا شاکرمی
نله، دوستدختر آلمانی نیکا از حق خود برای عمومیکردن روایت عشقشان استفاده کرد و مجله معتبر آلمانی تسایت هم پس از دیدن همه اسناد و شواهد او گزارشی درباره این رابطه عاشقانه را منتشر کرد.
من، پس از اینکه این عشق همجنسخواهانه از ساحت خصوصی وارد عرصه عمومی شده بود، جایزهای را که به دلیل ربع قرن فعالیتم به من اهدا شده بود را به نیکا شاکرمی تقدیم کردم. این امر باعث اعتراض خاله نیکا، آتش شاکرمی در یک پست اینستا و در پی آن دشنامگویی هموفوب هایی که همه با یک زبان و “با احترام به همجنسگرایان” شروع و سپس نگرانیشان را از “رفتن آبروی نیکا و خانوادهاش و تخریب انقلاب” بیان کرده و طبیعتا به من انواع تهمتها را روا داشته و یا کل جامعه الجیبیتی را بابت مطالبهگریشان متهم به “سهمخواهی پیش از موعد” کردند.
برای من این پاسخ مختصر، آغاز مبارزه علنی جامعه الجیبیتی ایران با همه مدعیان آزادیخواهی است که اینروزها تنهایمان گذاشتند یا در صف دشنامگویان الفاظ زشتی نثار ما کردند. ما این مبارزه را تا پیروزی با همبستگی و قدرت ادامه خواهیم داد.
در روز ۱۸ نوامبر اولین جایزه بینالمللی مشاهدهپذیری لزبینها را به خاطر بیش از یک ربع قرن تلاش برای طرح مطالبات همجنسگرایان زن دریافت و آن را به نیکا شاکرمی و آرزوهایش تقدیم کردم. پس از آن خانم آتش شاکرمی ( خاله نیکا) در پستی در اینستاگرامش نوشت: «با احترام به جامعه کوییر، با قطعیت اعلام میکنیم که گرایش جنسی نیکا دگرجنسگرا بوده.»
در پیام مختصری برای انتشار در بیبیسی نوشتم:
“تجربه زیست من به عنوان یک نوجوان در انقلاب ایران و غالب نوجوانان و جوانان جامعه الجیبیتی ایران، پنهانکاری از خانواده و ترس از دست دادن آنان در صورت علنی شدن تفاوتهایمان است.
من متاسفم که فشارهای اجتماعی و امنیتی آنچنان گسترده بوده که چنین واکنشی را سبب شده است. هزاران کامنت خشونتآمیز در زیر پستهای مرتبط با این خبر و تهدیدات جانی به من، نوک کوه یخ هموفوبیای کریه ساخته شده در بیش از چهاردهه حاکمیت جمهوری اسلامی و تنفرپراکنی علیه ماست.
کسانی که مینویسند، با طرح این موضوع، چهره نیکا را تخریب کردید، نه معنای انقلاب «زن، زندگی، آزادی»را فهمیدهاند و نه به نیکا و آرزوهایش احترام میگذارند. برای آنها تنها فردی قهرمان است که دگرجنسگرا باشد؛ برای آنها، حتی احتمال همجنسگرا بودن قهرمانشان، لکه ننگ است و مایه سرافکندگی.”
واقعیت این است که هموفوبیای نهفته درون این مدعیان آزادیخواهی را زمانی می بینیم که اعضای این جامعه جانهای جوانشان را کف دست گرفته و در اعتراضات خیابانی در شهرهایشان حضور دارند.
“برای من مبارزه با این نگرش، امروز بیش از هر زمان در مرکزیت فعالیتهایم چه در فضای داخل ایران و چه در فضای بینالمللی خواهد بود.
نیکاها، ساریناها، حدیثها و مهرشادها برای رفع این انحصارطلبی و تابوهایی که آرزوهایشان را هدف گرفته بود به خیابان رفتند و جانشان را فدا کردند.
کسانی که انقلاب را بدون آنها میخواهند، قاتلان نیکاها، ساریناها، حدیثها و مهرشادهای فردایند. این انقلاب نباید به دست مدافعان چنین تفکری بیافتد. همه ما امروز وظیفه داریم مقابل این سرکوبگری تمام قد بایستیم.”
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.