سرکوب سیستماتیک همجنسگرایان در آلمان نازی
به مناسبت ۲۷ ژانویه سالروز گرامیداشت قربانیان هولوکاست
در بین سالهای ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۵ آدولف هیتلر تلاش کرد آلمان را از افرادی که با چشمانداز حزب حاکم از «نژاد برتر آریان» همخوان و هماهنگ نمیدانست خلاص کند. از دشمنان درجه یک این ایدئولوژی برتری نژادی، یهودیها بودند.
گروههای متعدد دیگری پس از یهودیها در فهرست حذف و سرکوب سیستماتیک قرار داشتند، از جمله افراد دارای معلولیت (جسمی و روانی) و همجنسگرایان.
دشمنی نازیها ( ۱۹۳۳- ۱۹۴۵) با همجنسگرایی بیش از یک میلیون مرد را در آلمان قربانی کرد. همجنسگرایی موجب فساد و انحطاط و تهدیدی برای «مردانگی نظاممند» آلمان به حساب میآمد.
هیتلر پس از رسیدن به قدرت روابط همجنسگرایانه بین زنان و مردان را ممنوع کرد.
در تابستان سال ۱۹۳۵، قانونگذاران نازی پاراگراف ۱۷۵ از قانون جزایی آلمان را برای امکان سرکوب گستردهتر اعمال همجنسگرایانه بازبینی و تغییر دادند. به جای اثبات دخول بین دو همجنس، دادگاه میتوانست تعابیر بسیار گستردهتری از روابط همجنسگرایانه اعمال کنند.
در قانون جدید اینگونه نوشته شد که «مردی که با مرد دیگری مرتکب اعمال ناپسند شود و یا اجازه دهد از او برای اعمال ناپسند سوءاستفاده کنند متحمل حبس خواهد شد». بنابراین لزبینها از متن قانون بیرون ماندند.
سرنوشت همجنسگرایان
همجنسگرایان در آلمان نازی «انگل اجتماع»، مادون شأن انسان و «دشمن کشور» دانسته میشدند.
بیش از صد هزار مرد بر اساس قانون مبهمی که تعبیر گستردهای از آن علیه همجنسگرایی میشد دستگیر شدند.
تقریبا پنجاه هزار مرد به جرم همجنسگرایی به زندان افتادند و تعداد نامشخصی در بیمارستانهای روانی بستری شدند.
بسیاری -بلکه صدها نفر- به دستور دادگاه برای قطع نسل همجنسگرایان، به دستور دادگاه یا به اجبار عقیم شدند.
متن پاراگراف ۱۷۵ مشخصا برای تنفروشان مرد و برای کارهای خلاف عفت که به اجبار با نوجوانان زیر سن ۲۱ سال، تا ده سال زندان تعیین کرده بود. اما معمولا افرادی که خود قربانی این اعمال بودند، به عنوان مجرم شناخته و محکوم میشدند.
تحلیل گزارشهای متعدد نشان میدهد که بین ۵۰۰۰ تا ۱۵۰۰۰ مرد همجنسگرا در اردوگاههای کار اجباری محبوس شدند، بسیاری (۶۰ درصد) از گرسنگی، بیماری، شکنجه و کشتار جان دادند.
وضعیت لزبینها
شواهد سرکوب سیستماتیک همجنسگرایان مرد در آلمان نازی به خوبی مستند شده است. اما در مورد رفتار حکومت نازی با لزبینها شواهد کمتری وجود دارد.
قانون به طور خاص اعمال جنسی بین مردان را جرمانگاری میکرد. بر اساس گزارشهای پلیس زنان لزبین اغلب توسط اطرافیانشان بود که بخاطر رابطه با زنی دیگر به پلیس گزارش میشدند.
برخی کارشناسان این حوزه باور دارند زنان به طور کلی در آلمان نازی موجودات جنسی تصور نمیشدند. در جهانبینی نژادپرستانه نازیها که در فکر اصلاح نژاد، ارزش زنان به بارداری و تولد فرزند بود. لزبینها تهدیدی برای سیاست پروناتالیسم (تشویق به فرزندآوری) خطری به حساب نمیآمدند و تصور میشد که لزبینها همچنان قدرت بارداری برای اصلاح نژاد را دارا هستند.
ساموئل هونکه، دانشجوی دکترای تاریخ در دانشگاه استنفورد، در تحقیقات خود ضمن موافقت با این دیدگاهها، احتمال میدهد لزبینها از تحمل محدود و اندکی برخوردار بودند. به اعتقاد وی نازیها لزبینها را تهدید سیاسی کمتری به شمار میآوردند چرا که زنان به طور کلی از اغلب فضاهای سیاسی و زندگی عمومی حذف شده بودند.
با این حال لزبینها در آلمان نازی فضاهای تجمع و انجمن خود را از دست دادند و مواردی که افراد لزبین دستگیر و به کمپهای اجباری فرستاده شده باشند نیز موجود است.
زنان تا سال ۱۹۰۸ بر طبق قانون آلمان از پیوستن به سازمانهای سیاسی منع میشدند. علیرغم این ممنوعیت، لزبینها از دهه ۱۸۹۰ در جنبش آزادسازی همجنسگرایان آلمان حضور داشتند.
سیاست ارعاب و یکسانسازی
نکته شایان توجه اینجاست که آلمان نازی در پی «کشتار» تمام همجنسگرایان نبود. بلکه در پی ایجاد رعب و وحشت در همجنسگرایان این کشور برای وادار کردن آنان به اطاعت و مطابقت با هنجارهای اجتماعی و جنسی بود.
این سیاست یکسانسازی جان هزاران نفر را گرفت و زندگی تعداد بیشتری را نابود کرد.
به پیش بردن جهانخواری در برون مرزهای کشور (جنگ جهانی دوم) به این حکومت فاشیست کمک کرد که سرکوب گسترده و وحشیانه گروههای مختلف در داخل کشور را آسانتر پنهان کنند.
نازیها در ژانویه ۱۹۳۳ با تبلیغ «ارزشهای سنتی»و ایدئولوژی برتری نژادی به روی کار آمدند که بر سرکوب گروههای اجتماعی اقلیت استوار بود.
ایدئولوژی سرکوب
آلمان نازی به گفته خود هیتلر، قصدش «ترویج پیروزی انسانهای بهتر و قویتر» است که «نیاز به اطاعت افراد ضعیفتر و پستتر» دارد.
آنها اینطور باور داشتند و اعلام میکردند که همجنسگرایی آلمان را از چند جهت تضعیف میکند. از یک سو ادعا میشد نرخ تولد فرزند را کاهش میدهد و تهدیدی برای ادامه نسل است.
از سوی دیگر آن را «عفونت» ای میدانستند که میتواند، بویژه در میان جوانان آسیبپذیر، «همهگیر» شود.
همچنین تصور میشد از آنجایی که همجنسگرایان گروهها و تجمعهای خاص خود را داشتند، این خطر وجود داشت که ادامه حیات و فعالیت آنان به ایجاد دولتی خطرناک درون دولت منجر شود.
نازیها همجنسگرایی را تهدیدی برای اخلاق عمومی و از عوامل افول جامعه میدانستند. با استناد به این مسائل نازیها تاکید کردند که همجنسگرایی باید از صحنه کشور پاک شود.
تنها چند هفته پس از به قدرت رسیدن هیتلر، در فوریه ۱۹۳۳ پلیس و نیروهای گردان طوفان نازی حمله به باشگاهها و کافهبارهای محل تجمع لزبینها و گیها و متوقف کردن هرگونه انتشارات با محتوای همجنسگرایی را آغاز کردند.
در سال ۱۹۴۳ همراه با مرکزی شدن قدرت نازیها، شیوههای سرکوب نیز عیان شد. تبلیغات گسترده دولتی همجنسگرایی را نوعی فساد و حتی خیانت به وطن معرفی میکرد. هدف تحریک مردم علیه همجنسگرایی و کاهش رواداری بود. در ادامه این تبلیغات بود که پاراگراف ۱۷۵ بازبینی شد و تعریف آن از رابطه همجنسگرایانه آنقدر گنگ بود که بتوان به آسانی متهمان را محکوم کرد.
پس از ۱۹۴۲، اساس با موافقت وزارت دادگستری آلمان نازی، برنامه مشخصی برای «نابودسازی از طریق کار» را برای نابود کردن «زندانیهای مربوط به عادات» تهیه کرد. در حدود ۱۵۰۰۰ زندانی، از جمله همجنسگرایان، آنقدر از یک اردوگاه به اردوگاه دیگر فرستاده شدند تا طی چند ماه همگی جان باختند.
—
منابع:
https://www.ushmm.org/exhibition/persecution-of-homosexuals/
https://www.ushmm.org/wlc/en/article.php?ModuleId=10005478
https://news.stanford.edu/press-releases/2017/06/13/lesbians-enjoyedion-nazi-germany/
https://www.ushmm.org/information/press/press-kits/traveling-exhibitions/nazi-persecution-of-homosexuals/article-6-indecency-between-men
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.