چرا معلمان باید در محیطهای آموزشی مأمن امن باشند؟!
امروز روز جهانی معلم است و طبق آنچه که ما از کودکی شنیدهایم مدرسه خانه دوم ماست و تصویری که از این حرف در ذهن هر کودک و نوجوانی نقش میبندد باید چیزی شبیه به یک مکان امن باشد.
اما آیا واقعا معلمین و کادر آموزشی داخل ایران از افرادی که گرایش جنسی، هویت جنسیتی و بیان جنسیتی آنها با معیارهای دوگانه جنسیت زنانه و مردانه ( هترونورماتیویتی ـ دگرجنسگراهنجاری ) مطابقت ندارد، حمایت میکنند؟؟؟
خشونت در مدرسه و دانشگاه، یکی از بارزترین اشکال خشونت علیه جامعه اقلیتهای جنسی و جنسیتی است. خشونت در محیط تحصیل میتواند اشکال مختلفی داشته باشد، از خشونت جسمی گرفته تا خشونت کلامی، روانی یا حتی جنسی که اغلب با اعمال زورگویی، ارعاب و قلدری توسط همکلاسیها، مربیان یا سایر کارکنان مدرسه اعمال میشود.
خشونت و آزار جنسی در آموزش و پرورش، در کشورهایی که اقلیتهای جنسی را از نظر قانونی به رسمیت نمیشناسند یا زیست آنها خالف هنجارهای اجتماعی – مذهبی تلقی میشود، شایع تر است. زیرا از یک طرف، قربانیان، از شکستن سکوت خود یا درخواست کمک، ترس یا شرم دارند و از سوی دیگر، قانون، نه تنها از قربانیان محافظت یا حمایت نمیکند، بلکه در نتیجه چنین شرایطی هیچگونه اثر بازدارندهای نیز، بر رفتار مرتکبان خشونت جنسی ندارد و به دلیل نقص قوانین حمایتگرانه و وجود قوانین تبعیضآمیز یا جرمانگارانه، این نوع رفتار تبعیض آمیز به واسطه نهادهای رسمی و دولتی به طور سیستماتیک اعمال میشود.
پس باید بگوییم خشونت ساختاری در نهادهایی مانند آموزش و پرورش پیامد قوانین تبعیض آمیز علیه اقلیتهای جنسی است .
( خشونت ساختاری به نوعی از خشونت اطلاق میشود که در آن ساختارها یا نهادهای اجتماعی در ارایه خدمات یا رفع نیازهای اساسی برخی گروهها تبعیض روا داشته و این چنین به آنها آسیب میرسانند.)
زخمهای پنهان یکی از مطالب تحقیقی ششرنگ است و به تجربه خشونت وارده بر جامعه اقلیتهای جنسی و جنسیتی که در ایران رایج است مثل خشونت ساختاری و خشونت اجتماعی میپردازد.
این تحقیق خبر از خشونت رایج در سیستم آموزش و پرورش میدهد و براساس گزارشات تقریبا نیمی از پاسخ دهندگان خشونت در مدرسه یا دانشگاه را تجربه کرده اند.
به تعدادی از روایتهای قربانیان خشونت در محیط تحصیلی اشاره میکنیم:
– در مدرسه چند بار به اتاق مدیر دعوت و به مشاور معرفی شدم و به خاطر تپپ و مدل موهای کوتاهم تهدید به اخراج میشدم.
– یکی از معلمها به من گفت: اگر نمره قبولی میخواهم باید با او سکس داشته باشم!
– به دلیل علاقه عاطفی یکی از همجنسانم به من در دبیرستان، مورد مواخذه قرار گرفتم. با وجودی که علاقهای به او نداشتم، به طور موقت از مدرسه اخراج شدم. به من گفته شد مدل موهای کوتاه من » پسرانه« است و دخترها را جذب من میکند.
– به خاطر علاقه به همجنس، بعد از احضار و محاکمه در حراست دانشگاه، از خوابگاه اخراج شدم. نتیجه این اخراج، بعدها در گزینش استخدامی برای کار در یک نهاد دولتی، تاثیرگذار شد.
– ناظم مدرسه به والدین دوست صمیمی من گفته بود که «این دوجنسه است.» آنها هم دیگر اجازه ندادند فرزندشان با من معاشرت کند.
– درمدرسه به من میگفتند بیمار جنسی.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.