ایجاد دوگانه همجنسگرا/همجنسباز مدخل اصلی تحلیل کارشناس انصافنیوز در رابطه با همجنسگرایی – مینا خانی
پایگاه خبری انصاف نیوز در تاریخ ۱۶ تیر ۱۴۰۰ گزارش تحلیلی در رابطه با همجنسگرایی منتشر کرده است که در آن با ارجاع به بهنام اوحدی سکس تراپ، روانپزشک و رواندرمانگر، راهکار حل «مساله همجنسگرایی در ایران» را در دست علمای قم میبیند. این گزارش تحلیلی با ارجاع به روایتهایی از همجنسگرایان ابتدا به بغرنجی و پیچیدگی حیات آنها میپردازد و بعد در قدم بعدی تحلیل «مسئله همجنسگرایی» را به اوحدی میسپارد. در اینجا از پرداخت به وجوه بسیار متفاوت این گزارش گذر کرده و تنها به رویکرد در ظاهر خیرخواهانه اوحدی به مسئله اقلیتهای جنسی و جنسیتی در ایران و ایجاد دوگانههای جعلی و ارتجاعی در این کانتکست میپردازم.
اوحدی میگوید: «در ایران داستان اقلیتهای جنسی و جنسیتی بدون کمک از فقه پویای شیعه و بدون یاری و پشتیبانی مراجع تقلید شیعه قابل انجام و مدیریت نخواهد بود. جامعهی ایران یک جامعهی مذهبی و مسلمان است و سکستراپیستها و سکسولوژیستها روانشناسان و روانپزشکان توان مدیریت آن را ندارند.»
اوحدی با دادن مرجعیت به «روحانیت» در واقع حل پیچیدگی جرمانگاری همجنسگرایی و بیماری انگاری حیات اقلیتهای جنسی و جنسیتی را دقیقا به دست کسانی میسپارد که از مشکلهای اصلی در نظام تبعیض جنسی جنسیتی حاکم بر جامعه ایران هستند: «علمای قم». از همین رو هم به واسطه گفتمانی که بازتولید میکند، با وجود ادعاهای خیرخواهانهای که دارد، در نهایت به دوگانههای جعلی و ارتجاعی چون «تفاوت همجنسگرایی/ دوجنسگرایی با همجنسبازی/ دوجنسبازی» دامن میزند و از این طریق شکافهای جنسی و جنسیتی که به حذف سیستماتیک اقلیتهای جنسی و جنسیتی در ساختار سیاسی ایران منتج شدهاند را روی خود جامعه ال جی بی تی فرافکنی میکند.
اوحدی میگوید: «همجنسگرایی و دوجنسگرایی یک خصلت جنسی متفاوت مادرزاد یا پرورشی است -که اشاره کردم ۸۰ درصد مادرزاد و ۲۰ درصد پرورشی است- که در اختیار خود فرد نیست و به عنوان یک جبر زیستشناختی به فرد تحمیل میشود. اما همجنسبازی و دوجنسبازی یک انحراف جنسی زیادهخواهانه است که به صورت یک رفتار ناروا و پلید انجام میشود و باید به آن حد شرعی هم تعلق گیرد.» اوحدی با طرح این دوگانه جعلی از طرفی مدعی «دفاع از حقوق اقلیتهای جنسی و جنسیتی» میشود و از طرفی دست حکومت را برای تعریف «همجنسباز و دوجنسباز» با همان تعریفهای ارتجاعی مربوط به «انحراف جنسی» باز میگذارد. اوحدی مدعی میشود که کسانی که از روی جبر و عدم اختیار با همجنس خود رابطه میگیرند و همیشه در رویاهایشان به همجنس خود گرایش دارند «همجنسگرا/ دوجنسگرای واقعی» هستند و دیگرانی که به یکباره تصمیم میگیرند که با فرد همجنس خود بخوابند «هوسباز و منحرف جنسی» هستند. جدای از اینکه اوحدی رابطه بین «هوس بازی» و «انحراف جنسی» را روشن نمیکند، همچنان توضیح نمیدهد که اعتقاد داشتن به رفتار جنسی باز چه ربطی به نفی همجنسگرایی و دوجنسگرایی دارد.
گزارش ششرنگ (شبکه لزبینها و ترنسجندرهای ایرانی) با عنوان «تغییر همجنسگرایان از راه درمانهای بیرحمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیز در ایران افزایش یافته است» به طور مفصل به نحوههای مختلف بیماریانگاری همجنسگرایی در موسسات و کلینیکهای خصوصی و نیمهدولتی روانشناسی و روانپزشکی در ایران اشاره کرده است و نسبت به عواقب این نوع رویکرد بیماری انگارانه و روشهای «درمانهای اصلاحی» در مواجهه با آن هشدارهای جدی داده است. رویکرد اوحدی در مجموع با آوردن مفاهیم ناروشنی مثل «انحراف جنسی» در تعریف «همجنسبازان و دوجنسبازان» به انگاره بیماریانگاری و رویکرد پزشکینگی دامن میزند. رویکرد بیماریانگاری در تاریخ همجسنگراستیزی همیشه دست در دست رویکرد جرمانگارانه دست به حذف سیستماتیک مجموعه اقلیتهای جنسی و جنسیتی جوامع مختلف میزده است. همدستی این دو رویکرد در حذف جامعه ال جی بی تی هماکنون در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی نیز قابل مشاهده است.
دوگانهای که اوحدی در این گزارش میان گرایش جنسی و انحراف جنسی ایجاد میکند، نه تنها پایه علمی در بحثهای مربوط به گرایشهای جنسی و هویتهای جنسیتی متفاوت ( متفاوت از هنجار جامعه دگرجنسگراسالار همانجنسیتیسالار) در جهان ندارد، بلکه با این تعریفهای ويژه میتواند باعث ترویج رویکرد سلیقهای در رابطه با جامعه ال جی بی تی شود.
پیشنهادی که اوحدی میدهد حامل این خطر بالقوه است که حدی از سبک زندگی آن بخش از جامعه ال جی بی تی در سایهی نگاه پزشکینه شده میتواند در جامعه فرضی او «تحمل» شود، اما با چنین نگاهی بخش دیگری وجود دارد که «منحرف و هوسباز و غیر اخلاقی» تصور میشود و میتواند با برخوردهای قانونی و حتی پیگیری و تعقیب نیز مواجه شود. در صورت تثبیت مناسباتی که اوحدی با تعریف این دوگانه تبلیغ میکند، این رویکرد سلیقهای میتواند هر کدام از افراد جامعه ال جی بی تی که طبق هنجارهای سیاسی و اجتماعی جمهوری اسلامی نمیزید را با خطر حذف اجتماعی رو به رو کند و همچنان به خاطر «تحمل بخشی از جامعه ال جی بی تی که پیشاپیش بیخطر فرض شدهاند» وانمود کند که از قضا برخورد سرکوبگرایانهای با جامعه ال جی بی تی ندارد و آن کسانی که مورد سرکوب او هستند به گفتهی اوحدی «همجنسبازان و دوجنسبازان و منحرفان جنسی و اخلاقی» هستند.
خطر چنین رویکردی در بیان اوحدی مشخصا جایی روشنتر میشود که او همه داغننگهایی که حول جامعه همجنسگرایان مرد در رابطه با دریافت ویروس اچآیوی و بازتکثیر آن در جامعه است؛ را به واسطه چنین سطوری بازتولید میکند: « مسئلهشان این است که نمیتوانند روابط دیرپا داشته باشند، چون در ایران قانون ازدواج برای آنها وجود ندارد و بنابراین وارد روابط متعدد و متنوع میشوند؛ در میان همجنسگرایان مرد غلظت ویروس اچآیوی یا ایدز ده برابر جامعهی عمومی است و چون اینها وارد روابط متعدد و متنوع میشوند، میتوانند که باعث شدت و کثرت ویروس اچآی وی در جامعه شوند.»
اوحدی به تولید این داغ ننگ بسنده نمیکند و در ادامه میگوید: « باید قوانینی در جهت مدیریت امیال و غرایز جنسی آنها وضع شود، که وضع این قوانین هم باز بر دوش آیات عظام است؛ اگر نه، غیر از حوزهی علمیه و موسسات مذهبی کسی نمیتواند فتوا صادر کند.»
ششرنگ در گزارش مفصل دیگری که در سال ۹۶ با عنوان «نقض حقوق همجنسگرایان افتخار ماست» درباره «نفرتپراکنی دولتی در جمهوری اسلامی علیه اقلیتهای جنسی در ایران» منتشر کرد به انواع و اقسام نفرتپراکنیهایی که در داخل گفتمانهای جمهوری اسلامی جای میگیرند ارجاع داده است. با مطالعه دقیق این گزارش نقش «روحانیت شیعه» حاکم بر ایران که از علمای قم تغذیه محتوایی میکند در تولید این داغ ننگها روشنتر میشود و ارجاع خطرناک اوحدی به این علما را روشنتر میکند.
در واقع رویکرد اوحدی با تمام وجوه خیرخواهانهای که مدعی آن است ، نه تنها وضع قوانین برای کنترل جنسی کسانی که بر اساس ادعاهای غیر علمی «منحرف» تعریف شدهاند را از طرف مراجعی که همواره از زاویه سنتی و ارتجاعی به مساله گرایش جنسی و هویت جنسی نگاه میکنند را عادیسازی میکند، بلکه با چنین رویکردی شکافی در جامعه ال جی بی تی ایجاد میکند که در صورت تن دادن به آن به جای نشانه رفتن ساختارهای قانونی و اجتماعی که تولید ال جی بی تی ستیزی میکنند، به فرافکنی درونی تعریف «همجنسگرا و دوجنسگرا» و تعریف و تمایز آن با «همجنسباز و دوجنسباز» میرسد. چنین شکافی به روشنی جامعه حذف شده و به حاشیه رانده شده ال جی بی تی ایرانی را بیشتر از پیش دچار انشقاقهای ناسازنده در رابطه با مفاهیمی که قدرت حاکم تعریف میکند، خواهد کرد.
اوحدی ماندن خودش در چهارچوبهای بسته جنسی و جنسیتی جمهوری اسلامی را جایی روشنتر میکند که بدون اشاره به نقض بسیار سیستماتیک جامعه ال جی بی تی در روند دریافت معافیت سربازی آن را یک پیشرفت جدی محسوب میکند و همینطور بدون ارجاع به دستگیریها و سرکوب سیستماتیک جامعه ال جی بی تی ادعا میکند که اگر بحث «تجاوز به عنف» در کار نباشد دیگر اعدامی در رابطه با رابطه جنسی دو همجنس وجود ندارد.
شبکه ششرنگ پیش از این درباره خطر درج شدن «دلیل معافیت همجنسگرایان» روی کارتهای معافیت از سربازی هشدار داده بود. و همچنین ادعای اینکه تنها کسانی در رابطه با روابط دو همجنس اعدام میشوند که بحث »تجاوز به عنف» در مورد آنها واقعیت داشته باشد، یک ادعای حکومتی بدون هیچ شفافیت واقعی در وضعیت قضایی نابرابر جمهوری اسلامی است.
آنچه باید در ساختار قانونی و اجتماعی جامعه ایران در رابطه با جامعه ال جی بی تی به رسمیت شناخته شود، هر گونه جرمزدایی و پزشکینهزدایی رابطههای جنسی افراد بزرگسال بر اساس رضایت خویش، جرمزدایی از بیانهای جنسیتی متفاوت از هنجار جامعه همانجنسیتی، پزشکینهزدایی از افراد ترنس و نانباینری است. هر آنچه خارج از این چهارچوب علمی روز دنیا تحت انگارههای حامل داغ ننگی از جمله «همجنسبازی و دوجنسبازی»، «هوا و هوس»، «غیر اخلاقی»، «انحراف جنسی» به بحث اقلیتهای جنسی و جنسیتی جرمانگاری یا پزشکینه شود، حامل محتوای سرکوبگرایانه و برای به کنترل گرفتن عاملیت جنسی و جنسیتی جامعه ال جی بی تی و به حاشیهراندن آنها از جامعه است.
مینا خانی
تحلیلگر اجتماعی و کوئیر فمینیست
همجنسبازی و همجنس گرایی فرق داره ولی همجنسگرایی گناه نیست و همجنسبازی گناه هست اشتباه نکنید خودت میدونید معنی چیه