جبران خسارت: دستاورد بزرگ اقلیتهای جنسی در کانادا
جاستین ترودو، نخستوزیر کانادا، در ۲۸ نوامبر ۲۰۱۷ برای دههها سرکوب افراد اقلیتهای جنسی در این کشور عذرخواهی کرد.
همچنین در هفته جاری لایحهای به پارلمان کانادا برده شد که امکان حذف کامل سوءپیشینه کیفری افرادی را که بخاطر رابطه رضایتمندانه با همجنس مجرم شناخته شده بودند فراهم میکند.
بیش از ۱۰۰ میلیون دلار (کانادا) برای پرداخت غرامت به افرادی که بر اساس گرایش جنسی، یا هویت یا بیان جنسیتی خود مورد پیگرد قانونی قرار گرفتند تخصیص یافته است.
ترودو تعقیب قانونی، ارعاب و تصفیه افراد الجیبیتیکیو توسط دولتهای پیشین را «سرکوب سیستماتیک دولتی» و «شرم جمعی» خواند و گفت:
«بخاطر سرکوب لزبینها، گیها، بایسکشوالها، ترنسجندرها، کوییرها و [سرخپوستان] دوروح عذرخواهی میکنیم. از طرف دولت، پارلمان و مردم کانادا: ما اشتباه کردیم. ما متاسفیم و هرگز نمیگذاریم بار دیگر تکرار شود.»
از دهه ۵۰ میلادی، دولت کانادا، ارتش و پلیس سوار این کشور کارمندانی را که ظن همجنسگرایی یا ترنسجندر بودنشان میرفت تحت نظر میگرفت و مورد بازجویی و مواخذه قرار میداد.
اقلیتهای جنسی در کانادا از مشاغل خود و از اماکن مذهبی اخراج میشدند، فرزندنشان از آنها گرفته میشد و در خیابانها مورد بازجویی و ضرب و شتم قرار میگرفتند.
هزاران نفر شغل خود را و برخی جان خود را از دست دادند.
وی همچنین از مبارزان حقوق اقلیتهای جنسی که با شجاعت برای رسیدن کانادا به این نقطه مبارزه کردهاند تشکر کرد و گفت:
«میدانم که امروز با افتخار به تمام آنچه انجام دادهاید مینگرید.»
بله، آن تحسین و تشویق ایستادهای که حاضران در مجلس عوام برای عذرخواهی احساسی و اشکهای ترودو نشان دادند در حقیقت تحسینی است که نثار تلاشگران این راه میشود. کسانی که در سختترین شرایط دست از مبارزه برنداشته و به ثمره کار خود باور داشتند.
آغاز جنبش در کانادا
جنبش حقوق اقلیتهای جنسی در آمریکای شمالی در ۲۸ ژوئن ۱۹۶۹ با شورش نامآشنای استونوال به طور جدی آغاز شد. در این روز که پلیس ترتیب حمله به کافهبار همجنسگرایان در نیویورک را داده بود، با مقاومت بیسابقه افراد حاضر در کافه روبرو شد.
در همان سال، نخست وزیر وقت کانادا، پییر ترودو، با این جمله تاریخی که «جای دولت در رختخواب مردم نیست» از همجنسگرایی جرمزدایی کرد.
پس از جرمزدایی حیات سیاسی اجتماعی همجنسگرایان در همه جا سر بر آورد. از تاسیس کتابفروشی و تئاتر همجنسگرایان (۱۹۷۲) تا تشکیل اتحاد «ناشنوایان رنگینکمانی» (۱۹۷۷) و اولین کارزار هرچند ناموفق کاندیدای آشکارا همجنسگرا برای شورای شهر تورنتو (۱۹۸۱).
اما نقض حقوق آنان ادامه داشت و همجنسگرایان همچنان به اتهامات اعمال خلاف عفت عمومی و غیراخلاقی دستگیر میشدند.
در سال ۱۹۷۷ کانادا شاهد یکی از گستردهترین و وحشیانهترین حملات پلیس به به کافهها و تجمعهای همجنسگرایان بود که به حمله تراکس (TruXX Raid) معروف است. طی این حمله ۱۴۶ مرد به بهانه فحشا و اعمال شنیع دستگیر شدند.
در ۵ فوریه ۱۹۸۱ پلیس تورنتو بیش از ۳۰۰ مرد را به ظن رابطه همجنسگرایانه در یک حمامخانه دستگیر کرد. در روز بعد جمعیت ۳۰۰۰ نفری در اعتراض به سرکوب خشن اقلیتهای جنسی به خیابانها آمدند.
در سال ۱۹۹۰ حمله خشونتبار و تحقیرآمیز دیگری در مونترآل رخ داد که به حمله سکس گاراژ (Sex Garage Raid) معروف شد. این اتفاق شوک بزرگی به جامعه همجنسگرایان این شهر وارد کرد و سبب شد لزبینها و گیها در این شهر در مبارزه با ظلم حاکم متحد شوند.
در ۱۴ سپتامبر سال ۲۰۰۰ در تورنتو، پلیس به برنامه Pussy Palace لزبینها یورش برد، و ۳۵۰ زن حاضر مورد آزار و اذیت و بازجویی قرار گرفتند.
با پیگیری، آگاهیرسانی و فعالیت هدفمند و سازمانيافته اقلیتهای جنسی، همه آنهایی که اتهامی در این رابطه دریافت کرده بودند از اتهامات تبرئه شدند. دادخواهی لزبینها پلیس را وادار به پرداخت مبلغ ۳۵۰ هزار دلار کرد.
هوشیاری و تلاش همجنسگرایان پس از واقعه Pussy Palace به برگزاری دورههای آموزشی نحوه برخورد با افراد اقلیت جنسی برای نیروی پلیس تورنتو منجر شد.
جنبش اقلیتهای جنسی ایران و مطالبه جبران خسارت
امروز همجنسگرایان کانادایی حاصل مبارزات چند دهه خود را برداشت میکنند. در آن زمان کسی تصور نمیکرد که جبران کرامت تضییعشدهی اقلیتهای جنسی به مسئله روز کشور بدل شود.
اعضای جامعه اقلیت جنسی، پس از هر موج دستگیری، تشکیل جلسه دادند، با خواستههای مشخص تجمع کردند، خواهان تبرئه متهمان، آزادی بیقید و شرط دستگیرشدگان، جبران صدمات و نیز مشخص شدن افراد مسئول حمله و سرکوب شدند.
آنها به خواسته خود ایمان داشتند. و امروز میبینیم که قدرت آنها قدرت حاکم را به طلب بخشش و جبران خسارت ۱۰۰ میلیون دلاری واداشته است. بیشک این دستاوردی تحسینبرانگیز است.
نه تنها در کانادا، اقلیتهای جنسی در کشورهای مختلف، دولتمردان و دولتزنان و سایر مقامات، از جمله نیروی انتظامی را برای اشتباهات همتایانِ نیمقرن پیش خود، به عذرخواهی و جبران خسارت واداشته است.
ما اعضای جامعه اقلیت جنسی ایرانی نیز از همین ظرفیت و توان برخورداریم.
هیچ دلیلی وجود ندارد که به امکانپذیر بودن اعاده حیثیت، تضمین کرامت انسانی و جبران خسارت برای اقلیتهای جنسی ایرانی در دهههای آینده باور نداشته باشیم.
از همین حالا باید پرداخت خسارت به قربانیان آزار و تبعیض بر اساس جنسیت، گرایش جنسی و هویت جنسیتی در ایران جزو مطالبات ما باشد.
دستگیری افراد مظنون به همجنسگرایی، احکام شلاق و اعدام برای همجنسگرایان، نفرتپراکنی مقامات دولتی، رسانهها و خبرگزاریها، برخوردهای خودسرانه با افراد با بیان جنسیتی متفاوت، نقض حریم خصوصی آنلاین و آفلاین اقلیتهای جنسی، محرومیت ترنسجندرها از تحصیل و کار بخاطر قوانین حجاب اجباری، افشای ترنس بودن در شناسنامه، نقض تمامیت جسمی و روانی اقلیتهای جنسی با عملهای تغییر جنسیت اجباری و غیراستاندارد و درمان مخرب تبدیل گرایش جنسی، و … از جمله مواردی است که جبران و پرداخت خسارت برای قربانیان آنها باید به یکی از رئوس مطالبات اقلیتهای جنسی ایران تبدیل شود.
تک تک ما اعضای جامعه اقلیتهای جنسی در این راه و رسیدن به این هدف نقش اساسی داریم. ما نیز با شناخت صحیح میتوانیم به این نقطه و فرای آن دست یابیم.
—
شما فکر میکنید برای مطالبه جبران خسارت در این حوزهها چه باید کرد؟
نظراتتان را از طریق ایمیل یا در صفحه فیسبوک با ما در میان بگذارید.
—
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.