بدن زن، زیبایی و مسابقات دختر شایسته

عبارتی که برو روی تصویر درج شده است: “من عاشق حودم هستم”
دختر شایستهی ترنسجندر بدل به تیتری جنجالی در روزهای گذشته شده است. برای پرداختن به این موضوع نخست باید مسابقات زیبایی را به شکلی جداگانه مورد بررسی قرار داد. این مسابقات که همه ساله در جهان برگزار میشود در واقع رقابت بر سر یک چیز است، چه کسی بیش از همه به کلیشههای تعریف شده از “دختر زیبا” نزدیکتر است؟ احتمالا قدی بلند، گونههایی برجسته و یا سینههایی با فلان حالت و اندازه و باسن و گوش و چشم و شانه همه باید با این کلیشه همخوانی داشته باشند. مسابقهای بر سر شناختن کسی که بیشتر به جامعهی اکثریت در قدرت و تعاریف زیبایی شناختی آن برای بدن زنانه شبیه است.
این مسابقات 6 دهه است که برگزار میشوند و امسال برای نخستین بار ترنس زنی را به دور مسابقات راه داده است، مشارکتی برای نزدیک کردن زنان ترنسجندر به همان تعاریف کلیشهای از زیبایی و فشار هرچه بیشتر برای نزدیک کردن آنان در کنار زنان سیسجندر به تبعیت از یک الگوی مشخص و محدود از بدن زن.
تاثیر چنین فشاری را بر جامعهی زنان ایرانی پیشتر دیدهایم، عملهای جراحی پلاستیک در میزانی باورنکردی بیشتر از میانگین جهانی، کسب رتبهی نخست در انجام عمل جراحی بینی و یا یکی از صدرنشینان فهرست عملهای زیبایی سینه.
جالب است که بدانید در سال 1977 برای نخستین بار یک زن رنگین پوست در این مسابقات برگزیده شده است. آیا از سال 1952 (سال شروع این مسابقات) تا 1977 هیچ زن رنگینپوستی قصد شرکت در آن را نداشته است؟ و یا در این سال تنها پس از مبارزات فعالین رنگین پوست برای کسب حقوق مدنی برابر است که مجبور میشود، غیرسفید پوستان را نیز زیبا تعریف کرده و لایق این رقابت بدانند؟

تصویر سمت راست Angela Ponce زن ترنسجندر، سمت چپ Janelle Commissiong برنده دختر شایسته 1977
این حتی فراتر از آن پرسش همیشگی برای برگزاری این مسابقات است که چرا زنان دائما اجبار دارند که اثبات کنند زیبا هستند؟
به راحتی میتوان پذیرفت “هماهنگونه که هستی، زیبایی”. زمانی که جامعهی اکثریت تفاوتها را بپذیرد دیگر نیازی به نزدیک کردن خود به استانداردهای زیبایی نداریم. روزی که بپذیرند و بپذیریم تنها یک تعریف از زیبایی وجود ندارد و زیبایی در همین تفاوت هاست.
بدن زنان و مردان ترنس پیشتر سوژهی جامعهی سیسجندر و دگرجنسخواه بوده است، زنان ترنس دقیقا به دلیل همین تفاوت است که بیشترین خشونت را تجربه میکنند، سالیانه صدها تن کشته شده و مورد آزار قرار میگیرند تنها چون جامعهی هترونورماتیو و دگرجنسگرای غالب نمیتواند همین تفاوتها را تحمل کند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.