"همجنسگرایان غایب و مردان حاضر"/ نقدی از شادی امین به برنامه پرگار با موضوع آیا همجنسگرایی در اسلام نهی شده است؟
همجنسگرایان غایب و مردان حاضر،
عنوان نقدی است که شادی امین به برنامه پرگار اول اردیبهشت ۹۷ با موضوع “آیا همجنسگرایی در اسلام نهی شده است؟” نوشته است.
از شما مخاطبان گرامی بويژه دوستان الجیبیتی دعوت میکنیم نظرات خود را در کامنتها بنویسید و به گسترش بحث کمک کنید. (لینکها در پایین)
همجنسگرایان غایب و مردان حاضر
شادی امین، نویسنده و پژوهشگر جنسیتی
در روز ۲۱ آوریل برنامه پرگار در بیبیسی فارسی با حضور زکریا مشکور کابلی، روحانی و پژوهشگر اسلامی و آرش نراقی استاد فلسفه به بحث در مورد اینکه “آیا همجنسگرایی در اسلام نهی شده است؟” پرداختند. تا اینجا به نظر میآید گردانندگان این برنامه بر ضرورت تولید چنین برنامههایی واقف شده و مایلند بهعنوان یک رسانه اصلی، جای خالی سانسور دولتی در ایران را تا حدودی پر و در این زمینه آگاهیرسانی کنند، امری که مورد تایید و استقبال ما نیز هست. با اینهمه، پس از دیدن برنامه، معلوم میشود این برنامه نسبت به برنامههای دیگر پیرامون این موضوع یک عقبگرد جدی است تا حدی که تماشای لحظاتی از این برنامه برای بسیاری از دوستان همجنسگرا و از جمله برای خود من غیر قابل تحمل میشود.
بسیاری روز بعد از پخش برنامه در ایران، با اظهار تاسف، ناخرسندی خود را از تاثیرات احتمالی این برنامه بر خانواده و یا پارتنرشان بیان کردند. یک دوست گی از ایران پرسید که آیا این میزان از نفرتپراکنی قابل پیگیری حقوقی نیست؟ دوست دیگری گفت: “بعد از دیدن برنامه حالم بد شده و احساس میکنم، اینبار از جایی خوردهایم که انتظارش را نداشتیم.”
دوست لزبینی از ترکیه ناباورانه نوشت: “این واقعا یعنی چه، هر چه خواستند به ما تهمت زدند و بعد هم به اعدام ما خندیدند.”
اما چرا این برنامه، در طرح موضوع خود و ایجاد یک بحث سالم، سازنده و پیشبرنده، یک شکست تمامعیار بود؟
ترکیب شرکتکنندگان در بحث
ترکیب برنامه البته به لحاظ جنسیتی ضعف جدی همیشگی را دارد؛ دو مرد میهمان و مجری مرد برنامه، بار دیگر تصویر “مردان عاقل و صاحب اندیشه هستند” را باز تولید و بر مغز بیننده حک میکند. اما مشکل برنامه به همینجا ختم نمیشود. از یک فیلسوف دینی، آقای آرش نراقی، دعوت شده تا در مقابل یک اسلامشناس روحانی به بحث حول همجنسگرایی در اسلام بپردازند. هیچیک از این دو همجنسگرا نیست و یا بر ما چنین نمایان نیست.
وقتی به عدم حضور نمایندهای از جامعه همجنسگرا اشاره می کنیم، به این معنی است که میبایست در هر بحثی در مورد یک گروه اجتماعی، نمایندگان آن گروه اجتماعی نیز حضور داشته باشند؟ قطعا پاسخ به این سوال همیشه آری نیست، ضمن اینکه همیشه امکان چنین حضوری مهیا نیست.
اما وقتی از بهحاشیهراندهشدگان، داغننگخوردگان و گروههای به شدت سرکوبشده صحبت میکنیم، بهویژه در جامعهای چون ایران که هیچ صدای رسمی و غیر رسمیای ندارند، وظیفه رسانه در صدا و چهره دادن به این گروه روشن میشود. به این معنی که حضور یک همجنسگرا در این بحث (چه مرد و چه زن، چه بیدین و چه دیندار) به بیننده، حس همدلی و شناخت از “انسانهای مورد بحث” را میداد. امری که در این برنامه نه تنها اتفاق نمیافتد بلکه ما دائم در بحثها حضور “مقعد و مقعدهای” منحرف، آلوده و گناهکار را حس میکنیم، انسانهایی که در مورد آنها حرف زده میشود، حضور نمییابند و این خلا به روند بحث همانطور که دیدیم ضربه وارد میکند. علاوه بر این، بحثکنندگان ناتوان از خارج شدن از حوزه همجنسگرایی مردانه، مگر در دو مورد استفاده از واژه مساحقه بودند. بنابراین، همجنسگرایی بار دیگر با آلت مردانه و مقعد گره میخورد. به این ترتیب، زنان و زیست همجنسگرایانه آنان در ذهن بینندگان کاملا حذف میشوند.
از سوی دیگر، هیچیک از دو نفر مهمان برنامه، در حوزه جنسیت و گرایش جنسی صاحبنظر نیستند. به همین دلیل است که بارها در طی بحث هویت جنسی و گرایش جنسی در جاهای خطا استفاده میشود و هویت جنسی به جای گرایش جنسی استفاده میشود و باعث خلط مبحث در ذهن شنونده میشود.
نفرتپراکنی در قالب بحث فقهی
در این برنامه، به طور دائم مرز میان آزادی بیان و نفرتپراکنی علیه همجنسگرایان از سوی زکریا مشکور کابلی مخدوش میشود.
با وجود اینکه آقای نراقی با استدلالهای خود تلاش کرد به طرف مقابل تا حدودی که به حوزه دین و تفسیر از آیات بر میگشت پاسخ دهد، اما از آنجاییکه ایشان در مجموع حدود ۹ دقیقه کمتر از طرف مقابل خود وقت بحث داشت (فقط ۲۰ دقیقه، به نسبت ۲۹ دقیقه برای زکریا مشکور)، عملا باز هم فضای بیشتری در اختیار این فرد بهشدت هموفوب بود تا بیش از بیست بار از واژههایی چون قباحت، انحراف، منحرف، غیر طبیعی، تقبیح همجنسگرایی، پلشتی و زشتی، منحرفین، من دون نسا، منحرفین شرعی و روانی و … در تحقیر همجنسگرایی استفاده کند و در تبیین همجنسگرایی دائم واژه لواط یا آمیزش مقعدی را بهکار برد.
جالب است که قواعد بیبیسی بدون هیچ محدودیتی همه این واژهها را در تدوین نهایی برجا میگذارد و دهها بار تحقیر و تقلیل همجنسگرایی به رابطه مقعدی مجاز شمرده میشود.
تا جایی این روند ادامه مییابد که زکریا مشکور کابلی، از آیات نقل قول میآورد که خداوند میفرماید شما مسرفین هستید و ادامه میدهد: “ائمه میفرمایند چه اسرافی بدتر از این که نطفهای که حامل حیات یک موجود است را به جای گذاشتن آن در محل حیات، در مقعد یا خاستگاه تعفن…” (البته به نظر میآید این آیه د رمورد رفتار جنسی مردان با همسرانشان است)
ارائه چنین تصویری از همجنسگرایی و تقلیل آن به رابطه جنسی و آن هم فقط مردانه و رفتار یگانه، گره این بحث را بیشتر نشان میدهد و کسی از او نمیپرسد، همجنسگرایی زنان بحثش در اینجا کجاست که نه نطفهای در کار است و نه اسرافی صورت میگیرد. کسی نمیپرسد حال اگر دو مرد با هم معاشقه کنند و نطفه را در بیرون مقعد بریزند چه؟ و یا اگر دو مرد اصلا سکس دهانی داشته باشند چه؟ علت اینکه این سوالها پرسیده نمیشوند، ترکیبی است که فاقد تجربه زیست همجنسگرایانه و درک حساسیتهای این جامعه است. و حتی کسی نیست که به ایشان بگوید اگر اینقدر آمیزش مقعدی بد است چرا برای شما همین آمیزش مقعدی با زنانتان گناه محسوب نشده و فقط امر بر کراهت آن داده شده و البته بسیاری از مردان دگرجنسگرای مسلمان از این امتیاز نیز بهره میجویند و نطفه خود را در مقعد همسرانشان میریزند.
در کل برنامه، مجری برنامه به جای مرزبندی و توضیح و سلب مسئولیت از رسانه اش برای این میزان نفرت پراکنی (disclaimer)، و یادآوری مقاصدی که بیبیسی خود را موظف به حفظ آنها میداند در شیوه طرح برخی سوالها نیز این عدم بالانس را تشدید میکند. و این در شرایطی است که بارها از سوی مجریان گوناگون و در بحثهای بهمراتب کمتر حساس، مجری دخالت کرده و از موازین مورد ادعای بیبیسی پاسداری میکند. موازینی که قرار است بالانس یا بیطرفی، عدم نقض موازین حقوق بشری را تضمین کند. تذکرهایی که مثلا بارها در برنامه نوبت شما بهدرستی به طرف هموفوب یا راسیست داده شده است، یعنی هم نظریات آنها به چالش کشیده شود و هم بیننده بتواند فاصله وی با رسانه و موازینش را بشنود. جای چنین دخالتگری در این برنامه بشدت خالیاست.
تقسیم ناعادلانه وقت برنامه
نکته دیگر زمان برنامه است که پس از آخرین برنامه پرگار که در مورد فراجنسیتیها بود و به ضرورت حفظ حقوق بشر برای همجنسگرایان نیز اشارهای شده بود، این در ۸ سال گذشته سومین برنامه پرگار حول موضوعاتی چون همجنسگرایی و ترنسجندرهاست. یعنی کمتر از ۳ ساعت برنامه در پرگار طی نزدیک به هشت سال گذشته که با احتساب ۴۴ برنامه در سال (تعطیلات محاسبه شده است) نزدیک و یا بیش از ۳۵۲ ساعت برنامه. یک حساب سرانگشتی به ما میگوید، تنها ۸/۰ درصد کل برنامهها به موضوع همجنسگرایی و ترنسسکشوالیتی پرداخته است. این آمار در کل برنامههای بیبیسی و با توجه به حجم بالاتر و بخشا روزانه برخی برنامهها، باز هم بهمراتب کمتر است و این درحالی است که رسانههای ایران اصلا به این موضوع نپرداخته و هرگاه نیز نامی از این گروه برده شده است، همانطور که ما در گزارش خود در مورد “نفرتپراکنی رسمی علیه همجنسگرایان” نشان دادیم، تنها به تحقیر، طرد و مزمت آنان و ایجاد تنفر از این گروه اجتماعی پرداختهاند.
حال در مجموعه ۸ سال برنامهسازی و تنها سه ساعت برنامه پیرامون موضوعات جنسیت و گرایش جنسی، نیم ساعت آن را در اختیار یک فرد بشدت هموفوب قرار دادن، نشان از عدم تسلط برنامهریزان به موضوعات و حساسیتهای اجتماعی و آسیبهای چنین انتخابی است.
تحقیر و مسخره کردن جان انسانها
بحث بالا بودن آمار خودکشی در بین همجنسگرایان نیز با تمسخر در مورد اعدام آنان پایان مییابد و البته در تدوین نهایی برنامه نیز در مقابل چشمان بیننده گذاشته میشود تا قبح چنین مرزهایی بار دیگر در هم ریزد.
در بحث مربوط به بالا بودن آمار خودکشی، آقای مشکور این موضوع را دلیلی بر بیماربودن همجنسگرایان بیان میکند که آقای نراقی بدرستی به فشارهای اجتماعی و تحقیر و تبعیضات به این افراد از سوی جامعه به عنوان دلیل بالا بودن آمار خودکشی اشاره میکند، مشکور در ادامه میگوید، بله ولی خودکشی در غرب است و نه در جوامع ایران، عربستان و یا افغانستان، و بعد با خنده ادامه میدهد: “در آنجا اعدام میکنند اینها رو مثلا… اونجا اعدام میکنند اینها رو.”
اما زکریا مشکور به این حد تایید ضمنی و آشکار انواع خشونت بر همجنسگرایان بسنده نمیکند، وی در مورد مجازات همجنسگرایان علنا دعوت به خشونت بر آنان میکند و میگوید: “ما میگیم فردی که ناحق است یعنی منحرف است از جریان شرعی، فردی که ناحق است یعنی منحرف شده از مسیر طبیعی فطرت، ما پیشنهاد نمیکنیم که حتما بگیم تنها و آخرین فتوا اعدام و سنگسار و آتش زدن همجنسگرا هستش، خب فتاوی مختلفی هست الان روشنفکران دینی در اون حوزه حرفهای خوبی میزنند، مثلا آقای محسنی و یا آقای کدیور، اینها در مورد حد لواط نظر مشهور رو قبول ندارند، من در این محدوده ورود نمیکنم ولی میگویم در این اقلیتی که به عنوان یک مجموعه از لحاظ روانی منحرف، از لحاظ شرعی منحرف، تکلیف بر ماست که آنها را به تقوا دعوت کنیم، تکلیف بر ماست که آنها را مداوا کنیم، (و صدای مجری که دائم میپرسد: و اگر نشدند؟) و مشکور در پاسخ میگوید: تغییر جنسیت، اون چیزی که مرحوم امام خمینی اون رو هم به رسمیت شناخت.”
در واقع سوال مجری دلالت بر یک مداوایی دارد که “نمیشود” دلالت بر انسانهایی ندارد که “نمیخواهند” و یا اشاره به این موضوع نیست که با استانداردهای موجود پزشکی، روانشناسی و حقوقی، همجنسگرایی “بیماری” نیست که “معالجه” لازم داشته باشد و هر گونه دخالت پزشکی در این حوزه به عنوان شکنجه پزشکی محسوب میشود. و البته در این برنامه هیچکدام از این نکات ذکر نمیشود چرا که حاضرین صاحبنظران حوزه جنسیت و یا همجنسگرایانی با تجربه زیست و سرکوب و تحقیردر این جهان “دعوت کننده به تقوا” و “مداوا کننده” همجنسگرایان نیستند تا عمق این رنج را بفهمند و بیان کنند.
درمانهای ترمیمی یا اصلاحی که بیزاریدرمانی، تبدیلدرمانی، یا تغییر جهتدرمانی هم خوانده میشوند، در معنای کلی به تلاشهایی اشاره دارند که برای تغییر گرایش جنسی، و “درمان” افراد همجنسگرا و یا کسانی به کار گرفته میشوند که رفتار و ظاهرِ جنسیتِ مقابل را دارند، یا مصداق عدم انطباق جنسیتی هستند. این درمانها که بر مفاهیمی آسیبشناسانه مبتنیاند، از سوی سازمانهایی چون عفو بینالملل، گزارشگر ویژه شکنجه و مصوبات دیگر مصداق شکنجه پزشکی عنوان شدهاند.
سخن آخر
دعوت از زکریا مشکور کابلی شاید برای بیان بخشی از دلایل هموفوبیای نهادینهشده در جامعه ما بتواند توجیه شود. اما نمیتوان برای این افراد تریبون بیان انواع صفات ناپسند به همجنسگرایان را فراهم کرد. شهروندان بریتانیا مالیات نمیپردازند تا تریبونی برای چنین نظریات مستهجن و حاوی نفرتپراکنی علیه اقلیتهای جنسی را فراهم کنند، بدون اینکه مرزبندی دقیقی با این بیانات صورت گیرد.
برنامهای که هدف خود را نه آگاهیرسانی و بهبود وضعیت مناسبات بین انسانها و یا کمک به درک معضلات، بلکه تنها ایجاد جدل و تقابل هیجانی بین میهمانان کند، از انتخاب میهمانانی مناسب عاجز میماند. به نظر میآید در برنامه همجنسگرایی نیز برای ایجاد هیجان، نیاز داریم میهمانی را برای بیان انواع توهینها و با ادبیاتی بشدت ضد حقوق بشری و نفرتپراکن، وارد بازی کنیم، ما را چه کار اگر همین امشب در جایی کسی نفسش گرفته شود و یا خود نفس خویش گیرد.
با توجه به نکات بالا و اعتراضات بخشی از جامعه همجنسگرای ایرانی به این برنامه، ضمن استقبال و درخواست تداوم برنامههایی با چنین موضوعاتی برای ارتقا سطح آگاهی جامعه ایران و رشد درک پذیرش تفاوتهای میان جامعه انسانی و در جهت بهبود امنیت و کیفیت زندگی همجنسگرایان، خواهان برنامهای برای پاسخ به ادعاهای آقای مشکور و در صورت لزوم مناظرهای با خود ایشان هستم. بحثی که قطعا، در آن نخواهد توانست جان و حیثیت گروهی از انسانها را هزینه کند. بحثی که از آن پیروز بیرون نخواهند آمد.
۲۷ آوریل ۲۰۱۸
لينك مطلب نقد شادی امین در فیسبوک پرگار: https://goo.gl/Q5BhHp
لینک ویدیوی برنامه که با شرکت آرش نراقی و زکریا مشکور از بیبیسی فارسی پخش شد: https://www.youtube.com/watch?v=1oSzLD0k-G0
لینک ویدیوی برنامه که با شرکت آرش نراقی و زکریا مشکور از بیبیسی فارسی پخش شد: https://www.youtube.com/watch?v=1oSzLD0k-G0
تعقیب
[…] خلاف انسانیت و همجنسگراستیزی آشکار است. در نقدی که اخیرا بر برنامه پرگار بیبیسی فارسی نوشته و منتشر […]
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.