ترنسجندر ایرانی، قربانی هموفوبیا در کردستان (عراق)
شش رنگ- سه شنبه 30 جون ساعت 11 تا 11 و نیم شب است. استخر زنانه به مناسبت ماه رمضان دو روز در هفته بین ساعات 8 تا 11 شب برای زنان باز است. تایماز* به همراه یکی از دوستان زن خود به استخر رفته است. آنها حوالی ساعت یازده و ربع از استخر بیرون می آیند. قصد رفتن به خانه دارند که حضور چند مرد و نگاه هایشان در مقابل استخر توجه آنها را به خود جلب می کند.
بدون عکس العملی سوار ماشینشان می شوند. مردان نیز به سرعت برگشته و سوار ماشین خود می شوند و پشت سر ماشین تایماز و دوستش به راه میافتند. شروع به فحاشی و تحقیر آنها می کنند. در لابلای همه فحشها دائم کلمه همجنشباز به کردی تکرار می شود. زنی یا مرد؟ اون زنته پیشت نشسته؟
تایماز ابتدا پاسخ نمی دهد. بعد از مدتی که آنها دائم شیشه هایشان را پایین کشیده و به موازات اینها حرکت کرده و انواع تهدید و تحقیر و علائم اشاره جنسی را به کار می برند، تایماز نیز با صدای بلند از آنها می خواهد که بس کنند و ساکت شوند.
فحش هایی چون ایرانیهای هرزه و بیشرف در میان فحشهای دیگر جنسی و همجنسگراستیزانه گم میشوند. ایرانی بودن نیست که مورد خشم است، ایرانی از نوع “مختار و تابوشکن” است که ملقب به “هرزه و بیشرف” می شود.
نزدیکی خانه، راننده ماشین را جلوی ماشین تایماز نگه داشته و راه او را سد می کند. مردان پیاده می شوند تا قانون نرینه سالاری خود را بار دیگر نشان دهند.
قبل از اینکه تایماز به خود آید با مشت به صورت او می زنند. حملات قطع نمی شوند. بهت در چشمان همراه تایماز که هنوز دلیل این حملات را درک نکرده قابل مشاهده است. ماشین های دیگر با دیدن این صحنه ترمز می کنند. مردان دگرچنسگرایی که تحت جاکمیت اقلیم کردستان، و با وجود کمیسیون حقوق ال جی بی تی نشان دادند که حرف آخر هنوز توسط عقب ماندگی مذهبی نرینه زده می شود، سوار ماشین هایشان می شوند و از محل دور می شوند.
تایماز می ماند و درد بینی و سر و زخمهایی در صورت.
پزشک معالج وی احتمال شکستگی استخوان بینی را می دهد. تایماز می گوید، درد جسمی اش ساده تر از درد روحی اون هست. دائم این سوال در مغزم تکرار می شود که آخر برای چی؟
وی که موفق شده نمره اتومبیل را به خاطر بسپارد شکایتی به یو ان و وکلای مرتبط با پناهجویان ارائه داده و خواهان پیگیری این موضوع شده است.
امیر یکی از فعالین حقوق اقلیت های جنسی در عراق می گوید:” دولت هیچ اقدام حمایتی برای همجنسگرایانی که در طی سالهای اخیر قربانی خشونت خانوادگی و اجتماعی ده اند انجام نمیدهد و طوری وانمود میکنند که گویا تمام این خشونتها امر شخصی و اختلافاتی در حوزه خصوصیاند و بدین ترتیب دست افراد هموفوبیک باز است تا هر جایی برای ایجاد محدودیت تا قتل افراد همجنسگرا و ترنسجندر اقدام کنند.”
افراد ترنسجندر مورد خشونت جامعه مردسالار قرار میگیرند چرا که تمام تعاریف و تصاویر موجود از زنانگی و مردانگی را به چالش کشیده و به زیر سوال میبرند. آنها خطرجدی ای برای براندازی مناسبات دوجنسگونه محسوب میشوند.
تایماز میگوید: این اولین بار نیست که من چنین خشونتهایی را تجربه می کنم. بارها از کار اخراج شدهام و یا کارهایی که توانایی اش را داشته ام از من دریغ شده است.
مدیر یک شرکتی که مدتی در آن مشغول به کار بودم وادارم میکرد که لباس زنانه بپوشم و موهایم را بلند کنم تا به او ثابت کنم که دخترم. من چون در شرایط مالی بدی بودم و به کارم نیاز داشتم مجبور بودم تا این حد به خواسته هایش تن دهم. بعد از مدتی که متوجه شد تنها به اجبار تن به پوشیدن این لباس ها و آنگونه گشتن دادهام، عذرم را خواست و گفت لازم نیست بیایی، مشتریان دائم از من میپرسند تو دختری یا پسر؟
مدتی که در این شرکت کار میکردم افسردگی گرفته بودم. و حالم از خودم به هم میخورد. اون روزها رو هرگز از یاد نمیبرم.
تایماز میداند که مقابله با خشونت اجتماعی یکی از پیچیده ترین انواع خشونتهاست. شما نه با نهاد یا ارگان مشخصی روبرو هستید و نه میتوانید انگیزه ها و علل این حملات و خشونتها را ثابت کنید. وی به دلیل نبود قوانین حمایتی، از مراجعه به پلیس خودداری کرده است. ولی مصمم است که موضوع را پیگیری کرده و عاملین را به پاسخگویی بکشاند.
شش رنگ نیز در این مسیر با تمام توان خود از فعالیتهای حق طلبانه تایماز پشتیبانی کرده و برای رسانیدن صدای وی به مسئولین و نهادهای ذیربط تلاش خواهد کرد.
* اسم توسط “شش رنگ” تغییر یافته است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.