روایت لزبین ها: امنیت در خوابگاه دانشجویی
ستاره
بعد از کشف هویت جنسی خودم چیزی که همیشه با آن درگیر بودم پنهان کردن این حس از اطافیانم بوده، چه دوستان دگرجنسگرا و چه خانواده، عکس العمل های هموفوبیک اطافیانم من را بر تصمیمم مصرتر کرده است.( البته به این معنی نیست که من تا به امروز کامینگ اوت نداشتهام، بلکه برای دوستان نزدیک و معدودی از گرایش جنسی ام صحبت کرده ام.)
من تجربهای شخصی درباره امنیت خودم و آنچه که برای من اتفاق افتاد را مینویسم:
سال اول دانشگاه درست یک سال بعد از پی بردن به گرایشم، من در خوابگاه زندگی میکردم و برخلاف تصور خیلی از افراد خوابگاه دانشجویی نه تنها بهشتی برای همجنسگراها نیست بلکه ترم اولی بودن و صد البته بی تجربه بودن میتواند آنجا را تبدیل به جهنم کند. همکلاسی من که نامش را خانم میم میگذاریم بعد از آنکه به گرایش جنسی من از طریق سرک کشی به موبایلم و خواندن مسیج های شخصی من با دوست دختر قبلی ام پی برد نه تنها سعی کرد در کنار دوست پسرش هم زمان با من رابطه داشته باشد بلکه وقتی کششی از طرف من ندید به سایر همکلاسیها و هم خوابگاهیها گرایش جنسی من را گفت البته با استفاده از کلمه “همجنسباز”! نوع رفتار و لباس پوشیدن متفاوت من و نداشتن دوست پسر در باورپذیر شدن گفتههای او تاثیرگذار بود و از آن روز دروغهای سریالی من درباره “دوست پسرهایم” و هرچه دورتر شدن از همکلاسی هایم شروع و به رفتن من از خوابگاه دانشگاه ختم شد.البته آنها امروز حاضرند قسم بخورند که من مثل خودشان دگرجنسگرا هستم.
این دروغ ها به معنای شرمگین بودن من از لزبین بودنم نیست، بله البته، درد دارد به تو نگاه کنند و پچپچ کنند! درد دارد از نشستن کنارت پرهیز کنند درد دارد متلک درباره همجنسگرا بودن بشنوی و سکوت کنی. درد دارد، واقعا درد دارد. اما تمام دروغ های من فقط به دلیل سیستمی بود که در آن گرایش متفاوت جنسی جرمی نابخشودنی است. این قوانین به افراد اجازه میدهد به حریم شخصی ما تجاوز کنند و از خصوصیترین مسائل زندگی برای ما ایجاد خطر کنند و ما را مورد آزار و اذیت قرار دهند.
تمامی این خطرات در دنیای مجازی به همان میزان وجود دارد. چون دنیای مجازی تنها مکانی است که ما واقعا خودمان هستیم. گرایش جنسی هویت من نیست اما بخش مهمی از آن را به خود اختصاص می دهد و فقط در آنجاست که من خیالی آسوده میتوانم بگویم که: بله من مفتخرم و با افتخار می گویم همجنسگرا هستم!
البته اجازه دادن به افراد ناشناس برای دوست شدن در فیسبوک و یا هر شبکه اجتماعی دیگری و یا دادن اطلاعات شخصی و غیرلازم به افرادی که شناخت درستی از آنها نداریم نه تنها میتواند برای ما ایجاد خطر کند بلکه برای سایر دوستان ما نیز مشکل بیافریند و نمونههای آن را بارها به چشم دیدهایم.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.